مجموع نظرات: ۰
سه‌شنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۲ - ۲۲:۲۲
۰ نفر

مه غلیظ، رد پاهای عجیب، خون خشک شده روی درختان و صدای ناله و فریاد از لابه‌لای درختان و در ‌نهایت برخورد با یک روح. برای بیشتر ما این اتفاقات تنها در فیلم‌های وحشتناک رخ می‌دهد اما در واقع اینها ادعاهای افرادی است که به جنگل‌های تسخیر شده سفر کرده‌اند.

جنگل‌ها

به گزارش همشهری آنلاین، مکان‌های بسیاری در دنیا وجود دارند که ادعا می‌شود توسط ارواح تسخیر شده‌اند ولی جنگل‌ها از ترسناک‌ترین و اسرارآمیزترین این مکان‌ها به حساب می‌آیند. تا به حال داستان‌ها و افسانه‌های بسیاری درباره ارواحی که در این جنگل‌ها پرسه می‌زنند، بیان شده که البته درستی هیچکدام از آنها هرگز به اثبات نرسیده است.  

جنگل روتین مارچز، اسکاتلند

اسکاتلند یکی از کشورهایی است که بیشترین آمار دیده شدن روح در مکان‌های مختلف آن گزارش شده است. آب و هوای این کشور با باران‌های فراوان، هوای ابری و مه همیشگی، باعث شده است که این کشور همیشه رمز آلود جلوه کند، جنگل روتین مارچز یکی از مکان‌های مرموز و رمزآلود این کشور است که محلی‌ها ادعا می‌کنند توسط ارواح تسخیر شده است و عده بسیار زیادی ادعا کرده‌اند که در این جنگل روح دیده‌اند. نور بسیار کم، سایه‌های خاکستری و درختان سر به فلک کشیده قهوه‌ای و سبزرنگ، این جنگل را آنقدر وهم آلود کرده‌اند که کمترکسی جرات رفتن به آنجا را دارد.

در یکی از تاریک‌ترین نقاط جنگل چند قبر وجود دارد که گفته می‌شود متعلق به خانواده کلان بوده است که در روتین مارچز زندگی می‌کرده‌اند. بیشتر کسانی که ادعا می‌کنند روح این جنگل را دیده‌اند، آن را با ۱۸۰ تا ۱۹۰ سانتی متر قد و صورتی پیر توصیف می‌کنند. این مشخصات متعلق به پدر خانواده کلان است که در گذشته جنگلبان «روتین مارچز» بوده است. گفته می‌شود او همچنان در جنگل پرسه زده و از جنگل خود محافظت می‌کند. دلیل مرگ افراد این خانواده مشخص نیست، محلی‌ها می‌گویند که اگر کسی از روح جنگل بترسد دیگر آن را نخواهد دید اما اگر عادی رفتار کند می‌تواند آن را بارها و بارها ببیند.  

جنگل مورگان مونرو، آمریکا

جنگل مورگان مونرو در ایالت ایندیانا، جنگلی با ۲۴ هزار مترمربع مرتع است که افسانه‌های بسیار زیادی در مورد آن گفته می‌شود. پس از گذشتن از این زمین متروک، جاده‌ای باریک نمایان شده و در انتهای آن نیز قبری باریک و مخروبه به چشم می‌خورد.  

کمی جلوتر از این قبر که مشخص نیست چرا به تنهایی در این مکان قرار دارد، یک ردیف از قبرهای مخروبه دیگر به چشم می‌خورند که در کنار بیشتر آنها کنده درخت‌هایی شبیه به صندلی قرار گرفته‌اند. ادعا می‌شود که روح یک زن سیاهپوش، شب‌ها در این مکان ظاهر شده و به خاطر از دست دادن همسرش ناله می‌کند.  

محلی‌ها می‌گویند ناله‌های این زن به حدی بلند و وحشتناک است که در شب‌های تاریک هیچ‌کس جرأت رد شدن از چند کیلومتری جنگل را ندارد، آنها ادعا می‌کنند که در این مکان مراسمی به نام «کارابیتز» که متعلق به یک قبیله خاص است، برگزار می‌شود. اما تنها صدای این مراسم از دور شنیده می‌شود و تا به حال هیچ‌کس، فردی از افراد این قبیله را ندیده است.

جنگل دادلی تاون، آمریکا

این منطقه در اصل یک شهر بوده که در اواسط سال‌های ۱۷۰۰ توسط برادران دادلی ساخته شد و در گذشته «دادلی تاون» نامیده می‌شد اما امروزه از این شهر به غیر از چند زیر زمین، سرداب و دیواری سنگی که دور تا دور آن کشیده شده بود، چیزی باقی نمانده است و همه اطراف آن را درختان فرا گرفته‌اند.  

امروزه شهر دادلی، درست در میان جنگلی که حالا به همین نام شهرت یافته، قرار گرفته است. گفته می‌شود هیچ‌کس حق خروج از این شهر را نداشته و تعداد محدودی از افرادی که موفق به فرار از این شهر شده‌اند، دست به خودکشی زده‌اند، به قتل رسیده‌اند یا با حوادث طبیعی و ناپدید شدن‌های ناگهانی روبه‌رو شده‌اند.  

معدود افرادی که در دهه‌های اخیر از این منطقه دیدن کرده‌اند، ادعا می‌کنند این شهر متروکه به طرز بسیار عجیبی ساکت است. البته بیشتر این بازدیدکنندگان می‌گویند که نورهایی کروی در بیشتر منطقه به چشم می‌خورد که بالا و پایین می‌روند و همچنین ارواح سرگردانی در جنگل پرسه می‌زنند که به محض دیدن افراد فرار می‌کنند.  

بومیان منطقه معتقدند که این مکان نفرین شده است و هر کس قدم به دادلی تاون بگذارد گرفتار این نفرین خواهد شد. این شهر امروزه یکی از مناطق ممنوعه اعلام شده و رفتن به آنجا جرم محسوب می‌شود.  

جنگل بالی بولی، ایرلند شمالی

جنگل بالی بولی در لارن ایرلند، به خاطر ادعاهای بسیاری که درباره دیده شدن روح در آن ثبت شده است «جنگل شیطان» نیز نامیده می‌شود. شکل عجیب و غریب سنگ‌ها و گودال‌های بسیار که دلیلی برای حفر آنها وجود نداشته است، باعث شده تا مردم بومی افسانه‌های زیادی در مورد این جنگل نقل کنند. این جنگل همچنین «دروازه‌ای برای دنیای دیگر» نیز نامیده می‌شود، تمام این موضوعات باعث شده تا مردم محلی جرات رفتن به این جنگل را نداشته باشند.

طبق گفته‌های مردم محلی، این ارواح از دور مانند انسانی به نظر می‌رسند که لباسی کهنه و قهوه‌ای رنگ بر تن دارند، آنها می‌گویند هر وقت این ارواح از کنار درختان رد می‌شوند انگار دودی خاکستری در فضا می‌پیچد و درختان به لکه‌های خون آغشته می‌شوند و در این هنگام دائم ناله یک زن به گوش می‌رسد، گاهی این صداها آنقدر بلند هستند که تا کیلومترها آن طرف‌تر نیز به گوش می‌رسند. همچنین گفته می‌شود که در فاصله قرون ۱۵ تا ۱۷ عده‌ای در این جنگل زندگی می‌کرده‌اند که به طور ناگهانی ناپدید شده و هرگز باز نگشته‌اند، ادعا می‌شود درختان جنگل آنها را بلعیده‌اند و اشکالی شبیه خون روی درختان نیز به همین خاطر است.

جنگل دوهیل، هند

جنگل دوهیل در کارسئونگ هند، یکی از وحشتناک‌ترین جنگل‌های هند است که تا به حال ادعاهای بسیاری از دیده شدن ارواح در این جنگل به دست آمده است. مردم منطقه ادعا می‌کنند که تا به حال تصادف‌های مرگبار بسیاری در جاده نزدیک جنگل رخ داده است و روح بیشتر قربانیان این تصادفات در مدرسه متروک ویکتوریا که تقریبا روبه‌روی جنگل قرار دارد، پرسه می‌زند. حتی عده‌ای ادعا کرده‌اند که رد پای این ارواح را در راهروهای خاک گرفته مدرسه دیده‌اند که پس از چند لحظه ناپدید شده است، مشهورترین روحی که تا به حال افراد بسیاری ادعا کرده‌اند آن را دیده‌اند روح پسری بدون سر است که گفته می‌شود در این جنگل به قتل رسیده است.

به گفته برخی مدعیان، روح این پسر بچه حتی چندین بار در جاده نیز دیده شده و باعث انحراف و تصادف شده است، بیشتر بومیان منطقه معتقدند که اگر کسی این روح را از نزدیک ببیند تا آخر عمر توسط او تسخیر خواهد شد و همیشه آن را مقابل چشمان خود خواهد دید، حتی در خواب. تعداد بسیار زیاد خودکشی‌هایی که در این جنگل صورت گرفته، باعث شده تا مردم این افسانه‌ها را تا حد زیادی باور کنند. آنها می‌گویند که تسخیر روح افراد توسط پسر بچه، باعث اقدام آنها به خودکشی بوده است.  

به هر حال با وجود ارواح و یا حتی بدون وجود آنها، این جنگل به خاطر نور کم و درختان زیاد بسیار اسرارآمیز و ترسناک است و رفتن به آنجا حسی عجیب و خاص در انسان ایجاد می‌کند، همین دلیلی است که تمام بومیان منطقه از رفتن به این جنگل اجتناب می‌کنند.  

جنگل جیغ، انگلیس

نام دهکده «پلاکلی» در انگلیس به عنوان مکانی که بیشترین تعداد دیده شدن روح در آن گزارش شده در کتاب رکوردهای گینس ثبت شده است. به غیر از خود دهکده، جنگلی که در آن نزدیکی قرار دارد هم به خاطر صداهای عجیب و غریبی که از آن به گوش می‌رسد مشهور است و «جنگل جیغ» نامیده می‌شود. مردم محلی ادعا می‌کنند که این صداها متعلق به افرادی است که در این جنگل گم شده و راه خروج را پیدا نکرده‌اند و در همان جا جان خود را از دست داده‌اند. به غیر از این صداهای وحشتناک، ادعا می‌شود که روح یک سرباز و یک سرهنگ ارتش که در این جنگل خودکشی کرده‌اند، همیشه در این جنگل در حال پرسه زدن هستند، البته تعداد کسانی که به این جنگل رفته‌اند انگشت‌شمار است زیرا گفته می‌شود این جنگل انسان را زندانی کرده و هیچ راه خروجی از آن وجود ندارد.  

استیو بردلی، پژوهشگر اتفاقات ماوراءالطبیعه در این باره ادعای عجیب و باورنکردنی‌ای را مطرح می‌کند. او می‌گوید: «۲۳ نوامبر ۲۰۱۲ زمانی که برای تحقیق به این جنگل رفته بودم، روح کشاورزی را دیدم که به من بسیار نزدیک شد. در آن زمان انرژی خیلی زیادی را احساس کردم. در همین لحظه روح دیگری به آن نزدیک شده و با هم از من دور شدند، روح دوم نامی شبیه به مایکل را صدا می‌زد. او موهایی تیره و قدی بسیار کوتاه داشت». 

 استیو نیز ادعا می‌کند با اینکه مسیر رفتن به جنگل را نشانه‌گذاری کرده بود اما بیرون آمدن از آن بسیار دشوار بوده و چندین بار مسیر خود را گم کرده است.

خانه قدیمی جنگل، آمریکا

جنگلی با یک خانه چوبی قدیمی در دهکده «متئوز ویرجینیا» دلیل اصلی شهرت این دهکده کوچک در دنیاست. این خانه تا زمان جنگ آمریکا محلی برای زندگی به حساب می‌آمده ولی پس از آن به حال خود رها شده و امروز کاملا متروک است.  

در زمان جنگ، این خانه محلی برای نگهداری برده‌ها و سربازان انگلیسی و اسپانیایی بوده است که بسیاری از آنها در این مکان به خاطر کمبود غذا و جراحت، جان خود را از دست داده‌اند.  

در اوایل قرن بیستم، ماهیگیری به نام «بن فربی» در نزدیکی این خانه زندگی می‌کرد، او ادعا می‌کرد یک شب که برای ماهیگیری به کنار دریاچه رفته بوده متوجه کشتی بادبانی کوچکی شده که وجود آن در آن زمان و در آن دریاچه، بسیار عجیب به نظر می‌رسیده است.  

به گفته این مرد ماهیگیر، کشتی به او نزدیک می‌شده، در حالی که تمام چراغ‌های روی دکل‌هایش نیز روشن بودند و سرانجام کشتی آنقدر به او نزدیک شده که او فکر کرده کشتی با او برخورد می‌کند و در این زمان کشتی توقف کرده است.  مرد ماهیگیر ماجرا را اینطور برای دوستانش تعریف کرده بود: «وقتی کشتی ایستاد صدای موسیقی بسیار آرام و زیبایی به گوش می‌رسید، افرادی از کشتی پیاده شدند و در حالی که وسایل مورد نیاز خود را با طناب‌های چرمی بسته بودند به سمت کلبه به راه افتادند، گویا که اصلا مرا نمی‌دیدند و من همچنان آنها را دنبال می‌کردم، ناگهان همه از نظرم ناپدید شدند و هر چقدر جست‌وجو کردم هیچ انسانی را در آن اطراف ندیدم».

او این داستان را به طور کامل در سال ۱۹۲۶ در روزنامه محلی به چاپ رساند، البته این تنها داستان درباره این جنگل نیست. بیشتر کسانی که از آنجا دیدن کرده‌اند از اسکلت‌هایی با زره سربازان، نورهای شناور، سگ‌های بدون سر و ارواح دزدان دریایی سخن گفته‌اند اما هیچکدام از این ادعاها هرگز ثابت نشده است.

جنگل بلک ویل، کانادا

طبق داستان‌هایی که درباره جنگل بلک ویل گفته می‌شود، مردی ایرلندی به نام رایان در اواخر قرن ۱۹ به این جنگل در برانسویک کانادا سفر کرده است.  

بر اساس این داستان او موفق شده در کمپ چوب‌بری‌ای که در همان نزدیکی و در کنار رودخانه دانگارون بنا شده بود، به عنوان آشپز مشغول به کار شود، هنوز زمان زیادی از آمدن رایان به کمپ نگذشته بود که یک روز وقتی کارگران برای جمع‌آوری چوب به جنگل رفته بودند، رئیس کمپ او را به قتل رسانده و پول‌هایش را بر می‌دارد.  

او بعد از این جنایت ادعا می‌کند که رایان بیمار بوده و بر اثر همین بیماری از دنیا رفته است، چوب‌برها نیز از ترس صاحب کمپ، جسد رایان را در همان نزدیکی دفن می‌کنند ولی از همان شب صداهای وحشتناک و ناله‌هایی در کل این جنگل شنیده می‌شود، به طوری که بعد از مدتی کمپ برای همیشه تعطیل می‌شود و تا به امروز هر کس به آنجا قدم گذاشته است از دیدن روح رایان و شنیدن صدا فریاد و ناله او صحبت می‌کند. ادعا می‌شود هنوز هم صدای بریده شدن چوب به گوش می‌رسد و بویی شبیه به گوشت کبابی که رایان در روز آخر پخته بود در فضا پیچیده است.

منبع: سرنخ  هفته‌نامه‌حوادث‌وشگفتی‌ها - اسفند ۱۳۹۱

کد خبر 752171
منبع: همشهری سرنخ

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha