همشهری آنلاین- فرشاد شیرزادی: اکرامیفر معتقد است که یکی از نمونههای مثالزدنی درباره زندگی و شخصیت مولای متقیان را در شعر شهریار سراغ داریم؛ شعری که اغلبمان آن را خواندهایم و شهریار شعر ایران، در آن شعر به سجایای حضرت امیر(ع) میپردازد. گفتوگوی ما را با این شاعر و استاد دانشگاه که حدود دو سال پیش در موسسه همشهری انجام شده است، از دست ندهید.
تأثیر کلام امیرالمومنین علی(ع) بر شاعران عصر خود چگونه بوده است؟ و همچنین تأثیرشان بر شاعران دوره جاهلیت چه کیفیتی داشته است؟
حضرت علی(ع) بهعنوان کسی که اهل سخن بوده، سخندانی چیرهدست محسوب میشود و به فنون بلاغت در زمان خودش مسلط بوده، حرفهایی که میزده مورد عنایت و توجه شاعران و اطرافیان قرار میگرفته. حالا شاعران و اطرافیان به این دلیل که در آن سرزمین و در آن زمان رسانه محسوب میشدند و شعرهایشان را در مکانهای خاصی برای مردم میسرودند و معمولاً شعرها انعکاس اوضاع اجتماعی و شرایط مردم و حاکمیتها و خلیفهها بوده، بهنظر میرسد که نمود بیشتری داشته و شعرا قبل و گاه همزمان با ایشان، صحبتهای حضرت علی(ع) را در شعرهای خودشان درج و سعی میکردند سجایای این امام همام را هم در شعرهایشان بیاورند.
شاعری مانند فردوسی، شاهنامه را با نعت پیامبر اکرم(ص) و حضرت امیرالمومنین علی(ع) آغاز میکند. آن هم حدود 7قرن پیش از رسمی شدن مذهب شیعه در ایران. دلیل اینکه به جزاو شاعران اهل سنت هم به علی(ع) اقتدا و اتکا میکردند، چیست؟
اگر برگردیم به قرون 3و 4، میبینیم که در آن زمان شیعه در اقلیت است. در نتیجه نوع شعرهایی که در ارتباط با حضرت علی(ع) سروده میشود، با توجه به فضاسازیهایی که شده بود و حتی شبهه ایجاد میکردند که مگر حضرت علی(ع) نماز هم میخوانده! اصلاً چه ارتباطی با خلافت و ولایت داشته و از این حرفها! بر این اصل شعرها دنبال تبیین وضعیت زندگی و صفات انتسابی حضرت علی(ع) بودهاند. مثلا کساییمروزی وقتی که میگوید «مدحت کن و بستای کسی را که پیمبر/ بستود و ثنا کرد و بدو داد همه کار» میخواهد این را بیان کند که حضرت علی(ع) کسی است که مورد ستایش پیامبر(ص) بوده و پیامبر(ص) امور کشورداری را به او سپرده است. بعد میگوید فکر میکنید این شخص کیست و سپس میسراید که این شخص کسی نیست جز شیر خداوند جهان حیدر کرار. «آن کیست بدین حال و که بودست و که باشد/ جز شیر خداوند جهان حیدر کرار». اوضاع اجتماعی و غوغاسالاریای که در آن زمان اتفاق میافتاد، سبب شبهه در ارتباط حضرت علی(ع) با پیامبر اکرم(ص) و جایگاه او نسبت به پیامبر اعظم(ص) بود و در نتیجه شاعرانی مانند کسایی مروزی و حتی فردوسی که بعضیها میگویند شیعه بوده و بعضی هم میگویند اهل تسنن بوده، در اینباره شعرها سرودند. من فعلا کاری به این موضوع ندارم که فردوسی شیعه بود یا اهل سنت اما حتی فردوسی میگوید «چنان دان که خاک پی حیدرم». یعنی میخواهد بگوید که من با اینکه فردوسی بزرگ هستم، خاک پای حضرت علی(ع)ام.
فتوت و جوانمردی که محصول 2ویژگی آرمان قدسی و قهرمانی است در وجود ذیجود حضرت علی(ع) کاملاً بارز است. آیا این تنها یا عمدهترین دلیلی است که شاعران صدر اسلام و پیش و پس از صفویه، با قلب خود موجودیت آن حضرت را با آغوش باز در شعر کلاسیک پذیرفتند؟
متناسب با اوضاع اجتماعی هر زمانی یک بعد از شخصیت کثیرالابعاد حضرت علی(ع) خودش را نشان میدهد. در آن دوره که جوانمردان و فتیان و عیاران که گروههای مرجعاند و بخشی از امنیت جامعه دست آنها افتاده، میخواهند بگویند که ما یک الگو و اسوه حسنهای داریم که متأثر از آن شخصیت و اسوه حسنهایم. فتیان و عیاران و جوانمردان در دورهای از تاریخ ما حتی همین اواخر میبینیم که در کوچهها و شهرها حکومت میکردند. حالا حکومت رسمی نداشتند، حکومت غیررسمی داشتند و حرف اول و آخر را میزدند و قمه میبستند و کارهایی از این قبیل انجام میدادند. برای اینکه مردم آنها را بپذیرند باید بهخودشان مشروعیت میبخشیدند. برای اینکه بهخودشان مشروعیت ببخشند، باید کسی را مرشد و پیشوا و الگوی خودشان نشان میدادند که الگوی آن کس، در جامعه حیثیت و آبرو داشت. لذا فتیان و جوانمردان و عیاران، آمدند خودشان را منتسب به خلقیات و شخصیت حضرت علی(ع) دانستند و در شعارها و شعرهایشان و رفتارهایشان به ایشان بهاصطلاح رجوع دوباره کردند. حتی در زورخانهها نیز که بخشیاش یادگار همان دورههاست، بعینه میبینید بیشترین شعرهایی که در زورخانهها خوانده میشود، پس از حمد خداوند رحمان، درباره حضرت علی(ع) است.
شاعری مانند زندهیاد محمدرضا آقاسی میگوید: «ما قلمهاییم در دست ولی/ کز لب ما میچکد ذکر علی/ نام مولایم علی اعجاز کرد/ عقدهها را از زبانم باز کرد/ نام او سر حلقه ذکر من است/ کز فروغ او زبانم روشن است» کدامیک از شاعران معاصر بیشتر به شخصیت و زندگی حضرت علی(ع) پرداختهاند؟
اجازه بدهید وارد حیطه نام بردن اسامی نشوم، چرا که اسمها معمولاً دعوا برانگیز و جنجالانگیزند. اما درباره شخصیت حضرت علی(ع) هم کم گفته شده که یک ایراد است و هم زیاد گفته شده که آن هم یک ایراد است. بهعبارت دیگر غلو، اغراق و مبالغه زیاد است که گاهی اوقات این غلو تا مرحله شرک پیش رفته و هم کمگوییهایی هست. یعنی بخشهایی از شخصیت حضرت علی(ع) در سیره علوی در اشعار ما نادیده گرفته شده. چرا که شعرهای ما از لحاظ نوع نگاه به دو دسته تقسیم میشوند. برخی شعرها عاطفی و احساسیاند که اگر ما رابطه شاعر و مردم را یک فرایند ارتباطی درنظر بگیریم و شاعر را بهعنوان یک شهروند و رسانه درنظر بگیریم، میبینیم که شاعر میآید، محتوای مورد نظرش را که مدنظر ما اکنون حضرت امیر(ع) است، انتخاب میکند و برای مردم میخواند یا مینویسند. اینکه ایشان بتواند کدام بخش از ذهنیت مردم را یعنی عاطفه یا تعقل مردم را تحتتأثیر قرار دهد، متفاوت است. آیا میخواهد مخاطب محوری داشته باشد یا مخاطب سروری. برخی از شاعران ما شیفته هورا و سر و صدای مخاطب میشوند و سر و صدا و پسند مخاطب آنها را فریب میدهد و بیش از آنکه بخواهند اندیشه و نوع تفکر و جهانبینی مخاطب را ارتقا بخشند، احساسات، عواطف، شور و غلیان عاطفی را مورد عنایت قرار میدهند.
مانند کدام شعرها؟ با ذکر نمونه مشخص میتوانید مثالی بزنید؟
شما شعرهای شهریار را درنظر بگیرید. وقتی میگوید «علیای همای رحمت تو چه آیتی خدا را/ که به ماسوا فکندی همه سایه هما را».ما در شعر آیینی و بهویژه علوی و عاشوراییمان، پرسشهای بزرگی در شعرها مطرح میکنیم. اگر آثار کساییمروزی را بخوانید، درخواهید یافت که مدام سؤال مطرح میکند: «آن کیست بدین حال و که بودست و که باشد» یعنی با پرسش شروع میکند. در همین شعر شهریار هم اگر نیک بنگرید، درخواهید یافت که با پرسش شروع میشود. در شعر محتشم کاشانی هم چنین است: «باز این چه شورش است که در خلق عالم است/ باز این چه نوحه و چه عزاو چه ماتم است» شعر عمان سامانی هم چنین شروع میشود: «کیست این پنهان مرا در جان و تن/ کز زبان من همی گوید سخن» این پرسش از لحاظ نوع ارتباط و ایجاد پرسش برای مخاطب و رفتن دنبال مخاطب و شیوههای اثرگذاری روی مخاطب دارای اهمیت است. اگر دقت کنیم، در ادبیات عاشورایی ما هم این پرسشها به وفور یافت میشود. حتی در اشعار خاقانی شروانی هم زیاد است. شهریار هم میگوید: «به جز از علی که آرد پسری ابوالعجایب/ که عَلم کند به عالم شهدای کربلا را». در کل، حوزه اثرگذاری برخی شعرها که درباره حضرت علی(ع) سروده میشود، عاطفه و احساس است و احساس شورمندی میکنند و بعضیهایشان حیطه اثرگذاریشان اندیشه و تعقل است و ایجاد جهانبینی میکنند. هدف ما ترویج چنین شعرها و کتابهای شعری است تا برای جامعه مفید واقع شود.
نظر شما