درختان شگفتانگیزی که نه به دریا تعلق دارند نه به خشکی. اکوسیستمهای بینظیری که به گفته کارشناسان 80 درصد صید دنیا به ویژه ماهیگیری وابسته به آنهاست. با این همه این جنگلها به دلیل بیتوجهی به ملاحظات زیست محیطی در پروژههای اقتصادی در معرض نابودی کامل قرار دارد. این تخریب و تهدید بیش از هر منطقه دیگری در منطقه خلیج نایبند در علسویه به چشم میآید؛ منطقهای که 400 هکتار از جنگلهای حرا را در خود جای داده است، اما به دلیل ساخت و سازهای منطقه ویژه اقتصادی پارس جنوبی، در آستانه بحران قرارگرفته است.
دکتر پیمان یوسفی، مدیر کل جنگلهای خارج از شمال در جمع خبرنگاران اعزامی به بوشهر در حین بازدید از جنگلهای مانگرو با اشاره به اهمیت این اکوسیستمها گفت: از آنجایی که این جنگلها در رویشگاههای خود در 3 استان جنوبی به شدت در معرض تهدید و تخریب قرار دارند، در جلسهای با حضور رئیس سازمان جنگلها و مراتع مقرر شد سند ملی مانگروها با همکاری سازمان حفاظت محیطزیست و مجموعه متخصصان و دستاندرکاران دانشگاهی تدوین شود، سپس به تصویب هیأت دولت برسد تا مگر از این طریق مانگروها محافظت و صیانت شود. به خصوص در خلیجنایبند که ساخت و سازها و تاسیسات مرتبط با صنایع نفت و گاز بدون رعایت ضوابط زیست محیطی از جمله احداث اتوبان، هت ه طوری که حیات این گونه نادر با خطر جدی مواجه است.
پارس جنوبی؛توسعه ناپایدار
پارس جنوبی پیش از آن که شکوفایی اقتصادی را به رخ بکشد نمایانگرتخریب بخش عظیمی از منابع طبیعی و پوشش گیاهی استان بوشهر است. تخریب خاک و به تبع آن پوشش گیاهی منطقه، نخستین چیزی است که به رغم زرق و برقهای فریبنده تأسیسات نفت و گاز توجه بازدید کننده جستوجوگر را به خود جلب میکند. براساس مشاهدات خبرنگار اعزامی همشهری، در برخی موارد مسئولان پارس جنوبی به منظور آماده سازی منطقه برای فعالیتهای خود، تپهای را صاف و بخش عظیمی از کوه را برش دادهاند که نتیجه آن نابودی بخش عمدهای از پوشش گیاهی منطقه بوده است.
این در حالی است که تحقیقات نشان میدهد مکانیابی پارس جنوبی برای استقرار تأسیسات خود بدون رعایت کمترین ملاحظات زیست محیطی صورت گرفته و از این روست که بهترین خاکها و مناطق مستعد برای پوشش گیاهی و ایجاد پارک و فضای سبز به ساخت و ساز، جاده سازی، احداث مجتمعهای زیربنایی و بهطور کلی منطقه صنعتی اختصاص داده شده و در عوض اراضی شوری که رویش گیاه در آن با دشواری توام است، به فضای سبز اختصاص یافته است. زمینهایی که کاشت و احیای درخت در آنها مستلزم چندین برابر هزینه است.
آنچه در این میان قابل توجه است این که وضعیت موجود تنها به دلیل بیتوجهی مسئولان منطقه ویژه به ملاحظات زیست محیطی و اهمال مسئولان منابع طبیعی و محیطزیست ایجاد شده است.
گذر خطوط لولههای نفت و گاز از عرصههای منابع طبیعی در سطح استان نیز بخش قابل توجهی از تخریب خاک را سبب شده است. دستکاری ژئومورفولوژی مناطق کوهستانی و در نهایت تخریب پوشش طبیعی مرتعی- جنگلی و بوتهای و درختچهای پیامد بیتدبیری مسئولان پارس جنوبی است که تاوان آن را مردم منطقه باید بپردازند.
به گزارش همشهری، افزون بر جاده سازی و هجوم تأسیسات نفتی به سوی جنگل حرا، پدیده دیگری که این جنگلها را تهدید میکند پسماندهای صنعتی و ناشی از نفتکشهاست که از طریق دریا وارد خلیجنایبند و در نهایت خورها میشود و سلامت درختان حرا را به خطر میاندازد؛ پسماندهایی که میتوان با چارهاندیشی نسبت به دفع آنها اقدام نمود.
آلودگی گاز
آلودگیهای ناشی از گرد و خاک موجود در منطقه توأم با گازهای مهار نشده، دو عامل تهدید کننده و خطرناکی است که تأثیر نامطلوبی بر فتوسنتز گیاهان منطقه دارد. اسفبارتر آن که ساکنان این منطقه در آینده نزدیک به انواع بیماریهای تنفسی و ریوی مبتلا خواهند شد ، این در حالی است که پیمانکاران برای تسریع در امور محوله، شبانهروز مشغول فعالیتاند و در نتیجه همواره ابری از گرد و خاک بر فراز منطقه قابل مشاهده است.
گوگرد و خطرات ناشی از آن
در حال حاضر،گوگرد یکی از محصولات فرعی پتروشیمی است که به نظر میرسد به دلیل نداشتن ارزش قابل توجه اقتصادی گاه در منطقه ذخیره میشود. یعنی دهها هکتار از مناطق مخروط افکنههای اطراف عسلویه را مناطق آزاد به محل دپوی گوگرد تبدیل کرده است، در نتیجه به هنگام بارندگی این گوگرد وارد آبهای زیر زمینی میشود. گاه نیز آتش میگیرد و در نتیجه گاز2 co از آن ساطع میشود که در مواقع شرجی بودن هوا باعث بارانهای اسیدی میشود که این بسیار خطرناک است.و این همه دستاورد توسعهای است که بدون ارزیابی زیست محیطی و بدون جامعنگری، بخشی از عرصههای منابع طبیعی را نابود میکند.
نتیجه آنکه اگر در گذشته، تنها جزئی از سرشاخههای درختان حرا یا پوشش گیاهی برای تهیه علوفه دام تخریب میشد، امروزه ارگانهایی چون وزارت راه و ترابری، نفت، گاز، نیرو و مخابرات بیمحابا- به عرصههای منابع طبیعی آسیب می رسانند.
این در حالی است که به دلیل ضعف قوانین موجود مجریان پروژه های عمرانی در هیچ موردی پاسخگوی خسارتهای میلیاردی خود نبوده و نیستند، چرا که عرصههای منابع طبیعی از منظر متولیان پروژههای عمرانی، عرصههایی رایگان است که به سهولت قابل دسترسی است و جالب آن که مسئولان منابع طبیعی استان نیز به سادگی و بدون کمترین مقاومتی تن به این خواستهها میدهند.
ضعف قانون، یا اهمال مسئولان
تاکنون 11 هزار و 111 هکتار از عرصههای منابع طبق مصوبه هیأت وزیران و 7800 هکتار از منابع طبیعی از منطقه اختر تا طاهری براساس نامه وزیر نفت به منطقه ویژه اقتصادی واگذار شده است.
بررسیهای خبرنگار همشهری حاکی از آن است که فعالیتهای پارس جنوبی در 11 هزار هکتار از اراضی مذکور قریب به 100 میلیارد تومان خسارت به پوشش گیاهی منطقه وارد ساخته است. این در حالی است که بنا به گفته مسئولان پارس جنوبی قرار است 20 هزار هکتار دیگر از اراضی ملی و منابع طبیعی برای توسعه به پارس جنوبی واگذار شود.
نکته قابل تأمل اینکه براساس «ماده 23 قانون تشکیل و اداره مناطق ویژه اقتصادی (مصوب 5/9/84) از تاریخ تصویب این قانون در مناطقی که سازمان مسئول آنها دولتی یا وابسته به دولت باشد کلیه حقوق و اختیارات و تکالیف قانونی وزارت جهاد کشاورزی و سازمان جنگلها و مراتع در امور اراضی و منابع طبیعی هر منطقه به عهده سازمان مسئول آن منطقه میباشد.»
و از همین روست که پارس جنوبی علیرغم مصوبه هیأت وزیران و مصوبه کمیسیون تعامل که در قبال واگذاری 11 هزار هکتار اراضی ملزم به انجام تعهداتی در ایجاد فضای سبز و کمک به منابع طبیعی بوده است، نه تنها به این تعهدات عمل نکرده که برخی فعالیتهای لجام گسیخته این نهاد اقتصادی باعث نابودی کامل گونههای نادر گیاهی از جمله گونه انارشیطان در منطقه شیرینو، به دلیل عبور جاده از رویشگاه این گونه شده است. افزون بر این کهور ایرانی، کنار و بابل از دیگر گونههایی است که قربانی فعالیتهای ناهمگون با مقررات زیستمحیطی شده است.
هر چند که مسعود زاهدی، رئیس امور حقوقی و قراردادهای سازمان منطقه ویژه اقتصادی پارس جنوبی، سازمان متبوع خود را از همه اتهامات مذکور مبرا میداند و میگوید: سازمان تاکنون 11میلیارد تومان برای ایجاد فضای سبز هزینه کرده است و 4 میلیارد تومان اعتبار دیگر برای ایجاد فضای سبز با پیمانکار منعقد کرده است، اما آنچه در منطقه به چشم میخورد حتی فضای سبز وسط و اطراف خیابان محدوده اصلی مطابق با استاندارد ایجاد نشده بود و هر رهگذر آشنا به درختکاری در یک نظر میتواند تشخیص بدهد که فاصله درختان تا چه اندازه به هم نزدیک است، این شیوه نادرست را تنها میتوان با حسن نیت ناشی از آن دانست که پیمانکار مربوطه به دلیل ناآشنایی با اصول درختکاری و ایجاد فضای سبز فاصلهای را که برای درختان در نظر گرفته بر مبنای نهال بوده، در حالی که فضای بین درختان باید بر مبنای فاصله لازم میان درختان بالغ محاسبه میشد.
نکته دیگر اینکه پارس جنوبی مدعی است یک میلیون و500 هزار اصله نهال حرا در منطقه غرس کرده است، اما بازدید از منطقه نشان داد شمار این درختان با خوشبینی به 100 هزار اصله هم نمیرسد. هر چند که ممکن است این آمار و ارقام بر روی کاغذ در قراردادهای فیمابین پارس جنوبی و پیمانکاران ثبت و ضبط شده باشد،، اما با واقعیت بسیار فاصله دارد.
مسئولان منابع طبیعی چه میگویند
جادهای که از کنار پارک ملی خلیج نایبند میگذرد در بخشی از منطقه باعث ایجاد فاصله بین خورها و دریا و قطع آبراههها شده است، هر چند که جنگلها با فنسی که سازمان محیط زیست احداث کرده محصور شده است، اما جاده مذکور تهدیدی جدی برای درختان حرا محسوب میشود.
مهندس میر شکاری، مدیر کل منابع طبیعی استان اما در اینباره میگوید: این جاده را پارس جنوبی احداث نکرده، بلکه بنا به ضرورت و مقتضیات دوره دفاع مقدس در همان آغاز جنگ احداث شد، تأکید هم بر این بود که این جاده نباید بیش از 500 متر از ساحل فاصله داشته باشد. بخشی از جنگلهای مانگرو که خشک شده به همین خاطر است، چرا که احداث جاده باعث شد آب به روی بخشی از جنگل بسته شود، در نتیجه بخشی از جنگل خشک شد. بعدها جلساتی در استانداری برگزار شد که جاده را درست کنند، پل بزنند و آبروهایش را درست کنند. در آن جلسه منطقه ویژه اعلام کرد به شرطی جاده را درست میکند که جاده تحت اختیار خودش باشد. سپاه هم معتقد بود که جاده متعلق به آنهاست و همین اختلاف نظر مانع از عملیات اجرایی در جاده شد. بعد هم محیط زیست با فنسی منطقه مانگروها را جدا کرد.
مهندس مهاجری معاون فنی منابع طبیعی استان در اینباره میگوید: این جاده متعلق به سپاه بود اما بخشی از مانگروها که خشک شده به خاطر آن است که با احداث این جاده ارتباط خورها با دریا قطع شد و به رغم آنکه با تعبیه لوله برای برقراری ارتباط بین دریا و خورها تلاش شد جریان طبیعی جزر و مد در خورها تأمین شود تا آسیبی به مانگروها نرسد اما بعد از مد و به هنگام جزر، آب به صورت طبیعی برگشت داده نمیشد و در نتیجه میزان غرقابی درختان حرا بیش از حد معمول و خارج از توان این درختان رخ میداد که باعث خشک شدن بخشی از این مانگروها شد.
مهندس میرشکاری در ادامه تأکید میکند: «مشکل دیگری که باعث آسیبپذیری جنگلهای حرا در منطقه شده، اختلافات شدید محیطزیست و منطقه ویژه است. یعنی از یک طرف محیط زیست به منطقه ویژه گیر میدهد که در این محدوده تأسیسات نزنید یا جلوی فاضلاب منطقه ویژه را میگیرد، آنها هم تلافی میکنند یعنی به درختان قسمت حفاظت محیط زیست رحم نمیکنند. در حال حاضر اختلاف شدیدی بین اینها وجود دارد. مثلاً منطقه ویژه میخواست با نفوذ در منطقه حفاظت شده هتلی بسازد اما محیط زیست با کشیدن فنس مانع از این کار شد.
بخشی از این مسائل هم ناشی از آن است که هنوز بر سر حریم دریا و اینکه 60 متر است و اینکه باید خور هم 60 متر حریم داشته باشد یا نداشته باشد بحث است.
نکته دیگر اینکه محیط زیست اجازه نمیدهد منطقه ویژه نهال حرا بکارد و معتقد است نباید منطقه محیط زیست دست بخورد و باید به طور طبیعی محافظت شود.
میرشکاری در پاسخ به این پرسش که منابع طبیعی، چرا در مقابل واگذاری عرصههای طبیعی به منطقه ویژه مقاومتی نمیکند یا حداقل در ازای این واگذاریها امتیازی نمیگیرد، میگوید: الان اگر منطقه ویژه 300هزار هکتار مصوبه بگیرند و برای آن نقشه تهیه کنند، حتی اگر منطقه دارای پوشش جنگلی هم باشد، منابع طبیعی نمیتواند با آن مخالفت کند. فقط میتواند به آنها بگوید که باید پوشش جنگلی حفظ شود. بر همین اساس، قسمت فاقد پوشش جنگلی را به آنها واگذار میکنند. بلافاصله هم به طور 100درصد سند به نامشان منتقل میشود. در حال حاضر طبق تبصره69، زمینی که بیمعارض است متعلق به دولت است، بنابراین دولت میتواند آن را به سازمان یا ارگانی منتقل کند. تنها کاری که منابع طبیعی میتواند آن را بکند اینکه پوشش گیاهی را مستثنی کند.
نکته دیگر اینکه ولو منابع طبیعی خسارتی درخواست بکند، به خزانه دولت واریز میشود؛ یعنی خسارت میلیاردی بابت تخریب عرصههای منابع طبیعی میگیرند، اما یک ریال آن را به منابع طبیعی نمیدهند.
وی تاکید میکند: اگر شرکت نفت و پارس جنوبی به منطقه نیامده بودند، وضع منطقه با این پوشش گیاهی خوب بود، اما در حال حاضر با این همه گازهای سمی که در هوا متصاعد میشود، باید پوشش گیاهی صد برابر بشود. ما انتظار داشتیم پارس جنوبی بر اساس فعالیتهایی که میکند، نسبت به ایجاد فضای سبز و آن مصوبه کمیسیون تعامل و برنامه ملی مصوبه هیات وزیران عمل کند، اما به رغم همه پیگیریهای منابع طبیعی، هیچ پاسخی در این خصوص به منابع طبیعی ندادهاند.
مهندس مهاجری- معاون فنی منابع طبیعی استان- در خصوص تخریب جنگلهای حرّا و تعهدات پارس جنوبی میگوید: واقعیتی که وجود دارد اینکه یک تمدن صنعتی در این منطقه در حال شکلگیری است که بر سایر بخشها اثرگذار است.
به عبارت دیگر، فعالیتهای این سازمان- خودآگاه و ناخودآگاه- تبعات ناگواری در عرصههای منابع طبیعی منطقه بر جای میگذارد. برداشت بیرویه آب و شورشدن آن در درازمدت، تاثیر منفی فعل و انفعالات و گازهای متصاعدشده در هوا و سایر آلودگیها روی جنگلهای حرّا، تهدید فاضلابهای ناشی از مجتمعهای صنعتی، رفاهی و ورزشی و سرازیرشدن آن به دریا از جمله مواردی است که بر اثر توسعه صنعتی در منطقه حادث شده است. بر این اساس، به نظر میرسد مسئولان برای صیانت از میراث طبیعی منطقه باید نه تنها مانع از ساخت و ساز در حریم دریا شوند که تحت هیچ عنوانی اجازه ساخت و ساز در محدوه بالادست جنگلهای حرّا را ندهند.
مورد دیگری که باید مسئولان محیط زیست به آن توجه کنند اینکه تنها به نفسکشیدن اطراف درختهای حرّا اکتفا نکنند، بلکه چارهای برای فاضلابهای ساختمانهای در دست احداث اطراف پارک ملی نایبند بیندیشند، چرا که فاضلاب مجتمعهای ورزشی، رفاهی و هتلی که در دست احداث است، در بالادست مشکل ایجاد میکند.
وی در خصوص اینکه پارس جنوبی چه اندازه به تعهدات خود نسبت به ایجاد فضای سبز عمل کرده است، تاکید کرد: بنا بر مصوبه هیات دولت، پارس جنوبی موظف و ملزم بوده است در قبال واگذاری 11هزار هکتار اراضی عرصههای منابع طبیعی، به تعهدات ذیل عمل کند: 1- غنیسازی جنگلهای حرّا در منطقه با نظارت محیط زیست 2- تعیین تکلیف نهایی محدوده منطقه ویژه انرژی پارس 3- مطالعه و اجرای ذخیرهگاه ژنتیکی گیاهی و جانوری در سطح 200هکتار از جنگلهای هفت چاه 4- مطالعه و اجرای کشت گونههای گیاهی مانگرو در اراضی پارس جنوبی و شمالی 5- مطالعه و اجرای کشت گونههای گیاهی مادر در سطح 500هکتار از اراضی منطقه.
علاوه بر این، مواردی چون تثبیت شنهای روان در 100هکتار، پیگیری تسریع در توسعه فضای سبز در منطقه، محصورکردن جنگل ذخیرهگاه آکاسیا آلویدا، احداث پارک جنگلی در منطقه بنک، درختکاری در اطراف چهارخطّه بوشهر-طاهری از دیگر مواردی است که در تعامل با منابع طبیعی ملزم به اجرای آن بوده است. اما با آنکه طی سالهای 83 و 84 هفتهای 2 روز و گاه هفتهای چهار روز به منطقه ویژه مراجعه میشد، این پیگیریها نتیجهای نداشت. حتی برای اجرای 6طرح که کل اعتبار آن 2میلیارد تومان میشد، هیچ اعتباری به مناطبع طبیعی ندادند. حرفشان هم این است که میگویند تاکنون 11میلیارد تومان برای فضای سبز هزینه کردهایم و 4میلیارد تومان دیگر هم برای گسترش فضای سبز با پیمانکار قرارداد بستهایم.
توسعه لجامگسیخته، منابع طبیعی را میبلعد
دکتر یوسفی- مدیرکل جنگلهای خارج از شمال- اما دیدگاهی متفاوت دارد. وی معتقد است باید مسئولان منابع طبیعی در هر منطقهای از کشور با تعصب و چنگ و دندان از عرصههای جنگلی و پوشش گیاهی دفاع کنند، چرا که مسامحهکاری مسئولان سبب شده تا در موارد بسیاری، عرصههای جنگلی قربانی فعالیتهای اقتصادی شود.
آنچه امروز در استان بوشهر و در 400هکتار جنگل حرّا مشاهده میشود اینکه برخی از فعالیتهای منطقه ویژه توجیهی ندارد؛ مثلاً احداث جاده در کنار مانگروها هیچ ضرورتی ندارد، میتوانند این جاده را به فاصله 500 متری مانگروها منتقل کنند، اما از آنجایی که متولیان پارس جنوبی منابع طبیعی را رایگان میدانند ارزشی برای آن قائل نیستند.
این نگرش و نگاه اغلب مسئولان و مجریان پروژههای عمرانی نسبت به منابع طبیعی است. براساس همین نگاه بود که میخواستند جادهای را از میان پارک جنگلی چغاسبز در ایلام عبور دهند با این توجیه که مشاوران منابع طبیعی پروژه عبور جاده از میان پارک را مقرون به صرفهتر میدانستند ولو اینکه به بهای قطع 80 هزار اصله بلوط تمام شود، چرا؟ چون اراضی منابع طبیعی بهایی ندارد.
یوسفی میافزاید: پارس جنوبی با چه توجیهی در این منطقه اتوبان احداث میکند؟ کشیدن 3 جاده برای دسترسی به فرودگاه چه توجیهی دارد؟ جادههایی که باعث قطع آبراههها میشود. ساخت هتل و مجتمعهای رفاهی- ورزشی آن هم درست در چند قدمی فنسهای منطقه حفاظتشده براساس کدام توجیه اقتصادی و زیست محیطی است. اگر در دوره دفاع مقدس مقتضیات زمان احداث جادهای در منطقه و در نزدیکی ساحل و جنگل حرّا را اجتنابناپذیر میکرد(جادهای که به خشک شدن بخشی از این جنگلها منجر شد)، امروز که دیگر ضرورت جنگ نیست. آیا نمیتوان برای حفظ و صیانت از منابع طبیعی و 400هکتار جنگل، این جاده را حذف کرد؟ آیا انتقال این جاده تا این اندازه دشوار است یا اینکه واقعاً نمیخواهند برای صیانت از منابع طبیعی هزینه کنند؟ اینکه فنس محیط زیست را شکستهاند و داخل محوطه شدهاند، آیا این توسعه پارس جنوبی است؟ آیا این برداشت نفت است؟ واقعاً به این کارها چه عنوانی میتوان اطلاق کرد؟
یوسفی تاکید میکند: منابع طبیعی جزو انفال است. قرآن نیز در این باره صراحت دارد. چطور میتوان برای انفال سند به نام غیر صادر کرد؟ بنا بر مصوبه ماده 32 تنها در شرایط اضطرار، واگذاری بلامانع است، اما وضعیت منطقه نشان میدهد جنگلهای مانگرو هیچ ربطی به پارس جنوبی ندارد. این جنگلها نه در میدان توسعه قرار دارد و نه در میدان نفتی؛ فقط بحث ترابری است، اما مسئولان پارس جنوبی که میلیاردها تومان خرج کردهاند حاضر نیستند به خاطر حفظ 400هکتار ذخیرهگاه ژنتیکی بینظیر مانگروها با صرف هزینهای که در قبال سایر هزینهها بسیار ناچیز است، جاده را به فاصلهای منتقل کنند که مانگروها را تهدید نکند.
مشکل اینجاست که از یک سو، عدم پافشاری مسئولان منابع طبیعی و نداشتن تعصب آنها نسبت به حفظ پوشش گیاهی، زمینه را برای تخریب میراث طبیعی فراهم میسازد و از سوی دیگر توسعه لجامگسیخته شهری و صنعتی، منابع طبیعی را میبلعد. تخریب و در آستانه نابودی قرار گرفتن جنگل حرّا در خلیج نایبند بوشهر، چندل در بندرعباس و حرّا در خلیج گواتر سیستان و بلوچستان نمونه بارز این طرز نگاه و شیوه عملکرد است؛ روندی که پیامد آن چیزی جز نابودی پوشش گیاهی و جنگلی کشور نیست.