به گزارش همشهری آنلاین، از بازار ته لنجیها، جزیرهی مینو، مسجد رنگونیها درآبادان گرفته تا سواحل رودکارون در اهواز و کلی مکانهای دیدنی دیگر. اما حرف از آبادان، اهواز و مسجد سلیمان که میشود به یاد نفت میافتیم، شهرهایی که پیشینهی آن با نفت گره خورده است. از پالایشگاههای نفت و اسکلههای نفتی در آبادان گرفته تا اولین چاه نفت ایران و خاورمیانه و چشمههای نفتی در مسجدسلیمان، همهی اینها جزئی از یادگاریهایی است که سالها گرد فراموشی روی آنها نشسته بود اما مدتی است با تلاش مسئولان موزههای شرکت نفت، موزهای به وسعت خوزستان، راهاندازی شده و شما میتوانید در ایام عید سفری به جنوب ایران داشته باشید و عجیبترینهای صنعت نفت را ببینید.
اولین جایگاه سوخت کشور
آیا تا حالا میدانستید اولین جایگاه سوخت کشور در شهر آبادان احداث شده و این روزها این جایگاه تبدیل به موزه شده است. اگر گذرتان به شهر آبادان افتاد حتما سری به این موزه بزنید و بازدید از اشیای جالب و قدیمیای که در آن به نمایش گذاشته شده است را از دست ندهید. موزه در مرکز شهر قرار دارد، مکانی که ۱۰۰ سال پیش در حاشیهی شهر آبادان قرار داشت و حالا این روزها با گسترش شهر در مرکز قرار گرفته است. از بیرون ساختمان موزه، اولین چیزی که توجه را به خودش جلب میکند، ساختمانی شش ضلعی است که در وسط محوطهای نسبتا بزرگ قرار دارد. تابلوی بزرگ و سفید رنگی که بالای ساختمان قدیمی نصب شده است و روی آن به انگلیسی نوشته شده «SERVICE STATION» شما را به سالهای دور میبرد.
موزه یک ماه پیش راهاندازی شده است و وقتی قدم در حیاط آن بگذاری مجموعهای از تلمبههای بنزین قدیمی را میبینید که در گوشهای از حیاط جا خوش کردهاند. مجموعهای از نسلهای قدیمی دستگاههای پمپ بنزین که به ترتیب سال ساخت و بر اساس روند تکمیل کنار هم چیده شدهاند، قدیمیترین آنها همان دستگاه پمپ دستی شیشه ای مدرج، ساخت شرکت انگلیسی «ساتم» متعلق به سال ١٩٢٥ میلادی است. اغلب این دستگاهها ساخت شرکتهای انگلیسی، آمریکایی و ژاپنی است.
این دستگاه یکی از نخستین نسلهای پمپ بنزین در ایران است که ابتدا بنزین در محفظهی شیشهای پیمانه میشد و سپس از طریق نازل در باک اتومبیل ریخته میشد. هنگام سوختگیری در این پمپ بنزین، ابتدا فرآوردههای نفتی که در مخازن پرچی نگهداری میشد، با استفاده از تلمبههای دستی به ظروف پیمانهای منتقل و سپس بر اساس نیاز هر مصرف کننده، سوخت به وی تحویل داده میشد. البته در حیاط، کمی آنطرفتر یک خودروی قدیمی قرمز رنگ وجود دارد که مردی با شمایل مردان قدیمی پشت فرمان نشسته و مرد دیگری درحال بنزین زدن به خودروی شیک قدیمی است.
وقتی از روی یک عکس، موزه راهاندازی شد
ماجرای ساخت اولین جایگاه سوخت کشور بسیار جالب است. دکتر اکبر نعمتاللهی- مدیر طرح موزههای صنعت نفت- میگوید: این مکان که از روی نقشهها وتنها عکسی که وجود دارد به عنوان نخستین جایگاه سوخت کشور معرفی میشود در سال ۱۳۰۶ هجری شمسی توسط کمپانی انگلیسی «بریتیش پترولیوم» احداث شد و تا مدتها محلی برای فروش نفت سفید به مردم شهر بود. با ورود اولین اتومبیلها به کشور و ورود بنزین به زندگی مردم، اولین تلمبهی بنزین در این محل نصب شد.
او در ادامه میگوید:متاسفانه از این محل هیچ اطلاعاتی در دست نداشتیم تا اینکه در سال ۹۳ تصمیم گرفتیم با تشکیل چند تیم تخصصی، تجهیزات و اسناد قدیمی را جمعآوری کنیم. در آن زمان هیچ اطلاعاتی از این جایگاه در دست نبود تا اینکه در کتابی با یک نقشهی قدیمی از شهر آبادان روبه رو شدیم که در آن محلی به نام پمپ بنزین مشخص شده بود. آن موقع بود که متوجه این مکان شدیم اما متاسفانه در آن زمان از این ساختمان قدیمی به عنوان انبار پخش استفاده میکردند و از طرفی با بازسازیهایی که انجام شده بود تقریبا ساختمان شکل اولیهی خود را از دست داده بود.
نعمتاللهی ادامه میدهد:برای بازسازی این مکان احتیاج به مستندات قدیمی داشتیم اما متاسفانه هیچ تصویری از ساختمان قدیمی وجود نداشت با این حال جست وجوهای زیادی را انجام دادیم تا اینکه در نهایت موفق شدیم تنها یک عکس از ساختمان قدیمی جایگاه را در یک کتاب پیدا کنیم و با استفاده از این عکس و مهندسی معکوس، کار مرمت و بازسازی این ساختمان قدیمی را آغاز کنیم و حالا خوشبختانه پس از دو سال این موزه راهاندازی شده و مردم میتوانند برای بازدید به این موزه مراجعه کنند.
به این ترتیب داخل این ساختمان کوچک، حالا تبدیل شده به محلی برای بازدید مردم. در اینجا از پیتهای نفت گرفته تا ظرفهای اندازهگیری بنزین وجود دارد. بیرون ساختمان دو مخزن بزرگ وجود دارد. مخزنهایی که به گفتهی نعمتاللهی عمرشان حدودا ۱۰۰ سال است و به خاطر اینکه در آن زمان هنوز صنعت جوش وجود نداشته است به صورت پرچی سرهم شدهاند. چند متر آنطرفتر از اولین جایگاه سوخت کشور، ساختمان دیگری وجود دارد که تا مدتی قبل در اختیار سازمان پخش نفت بود اما این روزها تبدیل به قسمت دیگری از موزه شده است و در آن بسیاری از وسایل و تجهیزات قدیمی نفت نگهداری شده و در معرض دید عموم قرار گرفته است.
ساختمان از چند اتاق بزرگ تشکیل شده است و در هراتاق موزه لوازم متفاوتی را میشود دید از چراغهای روشنایی و خوراک پزی قدیمی که سوخت آنها با نفت سفید بوده تا سماورهای نفتی و بریده روزنامههای قدیمی که برای فروش محصولات نفتی تبلیغات منتشر کردهاند، از امشی که در آن زمان به عنوان حشرهکش استفاده میشده تا کوپن نفت و عکس کارگرانی که پیتهای نفت را به دوش کشیدهاند. خودروهای این موزه نیز هر کدام برای خودشان داستانی دارند و برای پیدا کردن آنها کلی زحمت کشیدهاند.
آموزشکاه فنی و حرفهای
آموزشگاه فنی و حرفهای که قدیمیها به آنجا کارخانه کارآموزان یا آرتیزن اسکول میگفتند محل دیگری است که دیدن آن خالی از لطف نیست. این آموزشگاه در سال ۱۳۱۲ تاسیس شد و محلی بود برای آموزش دادن به نوجوانانی که قرار بود وارد شرکت نفت بشوند. آموزشگاهی که ۸۰ سال عمر دارد و حالا مراحل پایانی کارش در حال انجام است تا تبدیل به موزه شود.
نکتهی جالب توجه این است که تنها سه نمونه از این آرتیزن اسکولها در دنیا وجود دارد، یکی در واشنگتن دیسی، دیگری در نیوهمپشایر انگلیس و سومی در آبادان. سالن اصلی آموزشگاه پر از دستگاههای عجیب و غریب و رنگی است. دستگاههایی برای آموزش حرفههای مختلف مثل برقکاری، ساختمان، حسابداری، مکانیک، تراشکاری، جوشکاری، نقشهکشی و لولهکشی ساختمان، ماشین نویسی، خیاطی و نقشه برداری به کسانی که پایان دوره، تبدیل به کارگران ماهری میشدند. این آموزشگاه را هم انگلیسیها ساخته بودند.
نعمتاللهی میگوید: در آن دوران هرکدام از کارآموزان پس از گذراندن دورهی دو سالهی آموزش و سه سالهی کارورزی که همهی این دورهها با دستمزد بوده در پالایشگاهها مشغول به کار شده و در ادامه به دبیرستان و دانشگاه راه پیدا میکردند.
حالا پس از گذشت سالها همهی ابزار و وسایلی که از آن روز گار به یادگار مانده در موزهی آموزشگاه فنی و حرفه ای نگهداری میشود. راهنمای ما در این بازدید میگوید:وقتی پس از سالها در این آموزشگاه را باز کردیم کف آن را چند سانتیمتر خاک گرفته بود. تمام تجهیزات آن در انبارها خاک میخورد که همهی آنها را به این مکان منتقل کردیم، رنگآمیزی شدند و در این سالن قرار گرفتند اما متاسفانه بسیاری از وسایل و تجهیزات به عنوان ضایعاتی فروخته شده بودند و دیگر اثری ازآنها باقی نمانده است. در میان همهی تجهیزات به جا مانده از آن دوران شاید یکی از عجیبترینشان خودروی دستسازی است که دانشآموزان ابتدایی این مرکز آن را ساختهاند وحتی حالا که سالها از زمان ساختش میگذرد، روشن میشود.
جیم خانه و ساختمانهای تشریفاتی
دیدن خانههای تشریفاتی هم خالی از لطف نیست، ساختمانهایی که پهلوی و خانوادهاش و همچنین دکتر اقبال - رئیس شرکت نفت آن دوران- از آن استفاده میکردند. این ساختمانها در موقعیت مکانی بسیار خوب آبادان یعنی در کنار اروندرود واقع شده است، خانههایی که بیش از ۱۰۰ سال قدمت دارند. یکی از این خانهها به خانهی شاه معروف است. هرچند در زمان جنگ بر اثر اصابت گلولهها و خمپارههای رژیم بعث عراق آسیب زیادی دیده است اما با این حال استوار سرجایش ایستاده. در داخل خانهی شاه که قدم بزنی هنوز گلولههایی را که روی در و دیوار جا ماندهاند میتوانی ببینی. حالا قرار است این خانه و دو خانهی دیگر ترمیم شوند تا مردم از آن دیدن کنند. درکنار این ساختمانها، به سراغ جیم خانه میرویم، جیم خانه اسمی است که از همان سال ملی شدن نفت روی این ساختمان گذاشتهاند. نعمتاللهی میگوید: همان موقع که صنعت نفت کشور ملی شد، انگلیسیها که دیگر جایی برای ماندن نداشتند به این محل آمدند و با لنج، خودشان را به بصره رساندند به همین خاطر این محل از آن روز به بعد جیمخانه نام گرفت.
اولین سینمای ایران کجاست؟
شاید باورتان نشود اما اولین سینمای ایران در نزدیکی همین جیم خانه قرار دارد، یک سینمای روباز که حالا به غیر از چند صندلی قدیمی و ساختمانی که در آن آپاراتها را پخش میکردند، چیزی از آن باقی نمانده است.
اسکلهی یک تا ۱۱ و اتومبیلهای قدیمی نفت
آبادان است و اروندکنار، مکانی که خاطرات زیادی را برای مردم جنوب به همراه دارد. حالا قرار است این اسکلهها تبدیل به موزه شوند و یک موزهی ساحلی راهاندازی کنند و به زودی و تا نوروز امسال، قسمتی از این موزه راهاندازی خواهد شد.
اگر گذرتان به این اسکلهها افتاد تماشای سفینههای نجات را از دست ندهید. سفینههایی که بیشتر آنها را در فیلمهای تخیلی دیدهاید اما در آن زمان که انگلیسیها نفت ایران را برداشت میکردند، در زمانی که برای یکی از اسکلههای نفتی اتفاقی رخ میداد، با هرکدام از این سفینهها ۲۸ نفر از مهلکه جان سالم به در میبردند. علاوه بر اینها در اینجا یک اتوبوس لیموزین سفارشی را میتوانید ببینید که هنوز کار میکند. یک موتور سهچرخه که با آن پولهای شرکت نفت را جا به جا میکردند، یک اتوبوس مخصوص سرویس کارکنان شرکت نفت وحتی خودروی شهید تندگویان در محوطهی کارخانهی ریختهگری جا خوش کردهاند.
ماجراهای عجیب و غریب پیدا کردن خودروها
«برای پیدا کردن هر کدام از این ماشینها و وسایل، تیمهای جست و جوگر، تلاش زیادی کردند، به طور مثال موتور سه چرخی را که برای حمل پول بود در یک سبزی فروشی پیدا کردیم و بعد از خرید آن از صاحبش، به این مکان انتقال دادیم تا در موزه به نمایش بگذاریم یا خودروی دیگری که در یک اوراقی پیدا کردیم و بعد از بازسازی تا راهاندازی کامل موزه در اینجا نگهداری میشود.» این را اکبر نعمتاللهی میگوید.
دارخوین یادگاری از زمان جنگ
تلمبهخانه ی دارخُوین که گنجینهی نفت جنوب به شمار میآید سالهاست که بدون استفاده افتاده است و تجهیزات و ساختمانهای قدیمیاش در گذر زمان رنگ کهنگی به خود گرفتهاند. این تلمبهخانه بین اهواز و آبادان احداث شد آن هم به این خاطر که وقتی مواد نفتی به این منطقه میرسید فشار خود را از دست میداد و برای ادامهی مسیر احتیاج به یک تلمبه خانه بود که نفت خام و فرآوردههای نفتی را تا مقصد پمپ کند. حالا سالهاست که دیگر از تلمبهی خانهی دارخوین استفاده نمیشود و تبدیل به خانهای برای جغدهای سفید شده. اما همین مکان در سالهای جنگ، محل امنی برای رزمندگان بود. یکی از جاذبههای دیدنی تلمبه خانهی دارخوین یادگاریهایی است که رزمندگان در دوران جنگ روی دیوارهای تلمبه خانه نوشتهاند. دیدن این سازهی عظیم آهنی و تنورههای پرچی آدم را به روزگاران قدیم میبرد. هنوز آثار توپ و خمپاره روی در و دیوار و تنورهی تلمبهخانه دیده میشود.
جرثقیل تاریخی اکوان
بدون شک «جرثقیل اکوان» که سالهاست در کنار اروندکنار آرمیده است یکی از جاذبههای اسکلههای نفتی است. اکوان اولین جرثقیل غولآساست که در سالهای اولیه تاسیس پالایشگاه آبادان برای پیاده کردن دستگاهها و تجهیزات فنی از کشتی مورد استفاده قرار میگرفت.
وقتی دربارهی اکوان از اکبر نعمتاللهی میپرسیم میگوید: در سال ۱۹۳۷ میلادی (۱۳۱۶ خورشیدی) جرثقیلی غولآسا از انگلستان خریداری و به صورت قطعات مجزا به ایران حمل شد، اکوان نام دیوی است که در شاهنامهی فردوسی به آن اشاره شده است، دیوی که از دهانش دود خارج میشود و اجسام سنگین را جابهجا میکرد. حالا اکوان پس از سالها در کنار اروند آرام گرفته است هرچند این سازهی عظیم آهنی دیگر مثل قبل فعال نیست اما یک روز برای خودش بزرگترین جرثقیل شناور در حوزه خلیج فارس به حساب میآمد.
اکوان اتفاقات زیادی را به خود دیده است حتی پای این غول آهنی به ماجرای جنگ جهانی دوم هم باز شد. نعمتاللهی در این باره میگوید: با آغاز جنگ جهانی دوم، جرثقیل اکوان نقش مهمی را ایفا کرد، این جرثقیل توانست هزاران تن بار را از جمله ادوات زرهی، سوختی، آمبولانس، لوکوموتیو و واگنهای قطار و کالاهای عمومی دیگر را جابهجا کند و وقتی آمریکاییها و انگلیسیها کمک به روسیه را در جنگ آغاز کردند،
همین جرثقیل، ۱۴۲۱ لوکوموتیو را که هر یک حدود ۱۰۰ تن وزن داشتند، به اضافه بار عقب آن به وزن ۷۹ تن، ۱۱۸ دستگاه ماشینآلات سنگین و ۳۴۲ تانک را جابهجا کرد. اکوان در زمان جنگ برای اینکه از گلولههای عراقیها در امان باشد توسط نیرویهای ایرانی در آب غرق شد و چند سال پس از پایان جنگ، دوباره آن را از آب بیرون کشیدند و حالا در حال بازسازی آن هستند و به زودی برای مسافران آبادان به نمایش گذاشته میشود البته الان هم میتوانید از این سازهی بزرگ آهنی دیدن کنید و روی عرشهی زنگ زدهی آن، عکس یادگاری بگیرید.
مسجدسلیمان و اولین چاه نفت خاورمیانه
اسم «مسجد سلیمان» که میآید ناخودآگاه، به یاد اولین چاه نفت ایران و خاورمیانه میافتیم. در ادامهی سفر به مسجد سلیمان میرویم تا از اولین چاه نفت مسجد سلیمان و اکتشاف آن و ماجرای جالب و شنیدنیاش باخبر شویم. برای رسیدن به چاه شمارهی یک، فقط کافی است از اولین نفری که در شهر با او روبهرو میشوید آدرس را جویا شوید تا شما را به آنجا راهنمایی کند. چاه شمارهی یک، در محوطهی کوچکی قرار دارد. یک دکل آهنی روی دهانهی چاه قرارگرفته است که به گفتهی مسئولان موزه، این دکل ابتدا چوبی بوده اما حالا در اثر گذر زمان و با از بین رفتن دکل چوبی این دکل آهنی را ساختهاند.
پنجم خرداد ۱۲۸۷ بود که این چاه فوران کرد و همه چیز را در ایران تغییر داد. دکتر نعمت اللهی دربارهی چاه شمارهی یک میگوید: «شروع حفاری این چاه در سال ۱۲۸۶ خورشیدی و خاتمهی حفاری درسال ۱۲۸۷ خورشیدی بود، به همین خاطر، این چاه به «چاه شمارهی یک» معروف است.
ویلیام ناکس دارسی، یکی از بنیانگذاران اصلی صنعت نفت و صنایع پتروشیمی در ایران بود. او در سال ۱۹۰۰ توافقنامهای با هنری دراموند ولف، آنتوان کتابچی خان و کوته، برای اکتشاف نفت در ایران امضا کرد. مذاکره آنها با مظفرالدین شاه قاجار، در سال ۱۹۰۱ شروع شد. در ابتدا مبلغ ۲۰۰ هزار پوند برای اکتشاف در یک میلیون و ۲۰۰ هزار کیلومتر مربع پیشنهاد شد که در صورت کشف نفت، این امتیاز برای مدت ۶۰ سال، از شاه قاجار گرفته شود.
در مقابل، دولت ایران، ۱۶ درصد از سود سالانهی این شرکت را به خود اختصاص داد. او در ادامه گفت : تیم حفاری تحت نام جورج رینولدز بی، به ایران فرستاده شد و بلافاصله شروع به جستوجو و اکتشاف کردند. تا سال ۱۹۰۳، ویلیام دارسی در حدود ۵۰۰ هزار پوند هزینه کرده بود اما کار حفاری و اکتشاف، بدون نتیجه متوقف شد.
با شروع مجدد، کار حفاری در مناطق جنوب ایران و در منطقه شاردین ادامه یافت. در سال ۱۹۰۷ همزمان نقطهی دوم انتخاب شد و حفاری در منطقهای به نام میدان نفتون در شهر مسجدسلیمان آغاز شد. در سال ۱۹۰۸ در نقطهای دیگر در شهر مسجدسلیمان نیز شروع به حفاری کردند. حفاریها در ماه آوریل بدون هیچ موفقیتی ادامه یافت و سرمایهی نهایی در حال اتمام بود و دارسی نیز کاملا ورشکست شده بود. اما در تاریخ ۲۶ مه ۱۹۰۸ و در عمق ۳۶۰ متری از زمین میدان نفتون، در مسجدسلیمان، متهی حفاری، آخرین لایه را شکافت و نفت، با فشار بسیار زیاد، از زمین فوران کرد و به این ترتیب اولین چاه نفت، کارش را آغاز کرد.
نفت سفید و لولههای گاز خدادادی
پس از بازدید از مسجد سلیمان و اولین چاه نفت ایران، حتما سری به روستای نفت سفید بزنید. نفت سفید روستایی است که اگر قدم به داخل آن بگذارید به طور حتم با دیدن مشعلهایی که در وسط حیاط خانهها و سردر خانهها روشن است تعجب میکنید.
اما چرا نفت سفید؟ این جا تنها مکانی است که نفت سفید داشته، یعنی نفت بسیار خالصی که با یک عملیات ساده میتواند به سوخت جت تبدیل شود. این روزها نفت سفید دیگر حال و هوای قدیمیاش را ندارد و از آن همه خانههای انگلیسی و دو سینمایی که در آنجا ساخته شده است خبری نیست.
فقط چند خرابه باقی مانده، خرابههایی که یک روز برای خودشان ابهتی داشتند ودر زمان جنگ، پناهگاهی برای نظامیان به شمار میآمد، اما هنوز شعلههایی که در حیاط هر خانه یا مقابل ورودی خانهها وجود دارد چشمنواز است. نعمتاللهی میگوید: نفت سفید گاز دارد، اهالی روستا با لولهکشی از دل زمین، گاز را به سطح زمین میآورند و با آتش زدنش به عنوان روشنایی و گرما از آن استفاده میکنند.
چشمههای سی برنج
کمی آنطرفتر از چاه نفت شمارهی یک، چشمههای نفت سی برنج وجود دارد. چشمههایی که درکنارخانههای مردم وجود دارد وبه جای آب از آنها نفت میجوشد. اگر گذرتان به محلهی سی برنج افتاد خودتان را آماده کنید که درکنار دیدن چشمههای نفتی که در کنار خانههای مردم از دل زمین میجوشد، بوی تند نفت خام و گاز را استشمام کنید اما حالا چرا به این محله میگویند سی برنج.
سی برنج نام خود را مانند دیگر محلات این شهر از اصطلاحات و عبارات برجای مانده از دوران حضور کاوشگران انگلیسی به دست آورده است.
در اصل سیبرنج تغییر شکل یافته تلفظ C Branch به معنای واحد سی بوده و به مرور و در محاورهی مردم محلی تلفظ «برنچ» به تلفظ آشناتر «برنج» تغییر یافته است.
منبع: سرنخ. دوهفته نامه حوادث و شگفتیها. شنبه۲۱ اسفند ۱۳۹۴.
نظر شما