بهدلیل اینکه احداث و راهبری تاسیسات و اماکن و صنایع انرژی بر، هزینههای هنگفتی در بردارد، هیچ سرمایهگذار دوراندیشی،تا از تامین گاز مطمئن نباشد دست به سرمایهگذاری نمیزند و دلیل اینکه برای اطمینان از تامین انرژی، مفاد قراردادها به نحوی تنظیم میشود که خریدار و فروشنده تضمینهای کافی برای خرید و فروش به یکدیگر اعطاء کنند همین امر است.
در سالهای اخیر رویکرد روسیه به بازار گاز تحولاتی در این بازار ایجاد کرده است که با توجه به اینکه ایران بهعنوان دارنده دومین منافع گاز نقش بالقوهای در این بازار دارد بررسی این تحولات از اهمیت برخوردار است.
در قراردادهای خرید و فروش گاز طبیعی که بهطور معمول دراز مدت هستند تضمینهای بسیار محکم و کلیدی برای طرفین در نظر گرفته میشود. علاوه براین در این قراردادها رفع اختلاف بین ذینفعان قرارداد به محاکم بینالمللی ارجاع داده میشود.
قراردادهای گازی روسیه و کشورهای اروپایی از نوع قراردادهای بینالمللی دراز مدت است که چندین سال است در حال اجراست.برخی از کشورها مانند فنلاند تقریباً 100درصد و برخی مانند آلمان تا 30 درصد به روسیه وابستگی انرژی دارند. این اعتماد چند ده ساله، از 3 سال پیش دچار خدشه شده است.
در این ماجرا آنچه مهم است رفتار روسیه بهعنوان فروشنده، کشورهایی مانند اوکراین بهعنوان ترانزیتکننده و خریدار و کشورهایی مانند آلمان بهعنوان خریدار است. بررسی این تحولات و رویدادهای راهبردی هرکدام از طرفین ماجرا شامل روسیه و اروپا نیاز به مطالعه وسیع در زمینههای مختلف دارد. این مطالعه چه از لحاظ اقتصاد انرژی و چه از لحاظ اقتصاد کلان و سیاسی و امنیتی اهمیت دارد. در یک بررسی خلاصه، وضعیت طرفین این رویداد و جمهوری اسلامی ایران در شرایط متفاوتی قراردارد.
روسیه
روسیه 3 سال پیش سند راهبردی انرژی را تدوین کرده است، جزئیات این سند منتشر نشده ولی ولادیمیرپوتین رئیسجمهوری وقت در سخنانی به آن اشاره کرد و به اطلاع جهانیان رسانید.
طبق این سند بازیگر اول انرژی جهان روسیه خواهد بود. حال چطور و چگونه باید مفاد سند و مطالعات منجر به آن مورد بررسی قرار گیرد؟ تحولاتی که تاکنون رخداده است نشان میدهد روسیه تمایل دارد امنیت تامین انرژی جهان، بالاخص اروپا را تحت سیطره داشته باشد، به همین دلیل در سندی که به آن اشاره شد روسیه خود را ملزم به تامین امنیت انرژی جهان کرده است.براین اساس دولت روسیه درصدد است در یک برنامه 5ساله با کاهش مصرف انرژی به نصف و کاستن از شدت انرژی مصرفی در داخل روسیه، قدرت و نقش صادراتی خود را در بازار انرژی افزایش دهد.
شرکت گاز پروم نفت که موتور محرک اقتصاد روسیه است و طی سالیان اخیر همیشه یکی از 5 شرکت اول دنیا بوده است، علاوه بر فعالیت در زمینه گاز، وارد فعالیت در زمینه نفت، ذغال سنگ، برق، انرژی اتمی و حتی انرژیهای نو شده است. دامنه فعالیت این شرکت از اکتشاف تا خرده فروشی گسترده است. روسیه به خوبی به ارزش شبکه انتقال خود واقف است و از آن بهره میبرد. بخش عمده گاز کشورهای قزاقستان و ترکمنستان توسط روسیه خریداری میشود و با ایجاد تعادل مثبت در سبد گازی خود، امکان صادرات به اروپا و دیگر خریداران جهان را افزایش میدهد.
اروپا
با وجود همه تلاشها برای جایگزینی انرژیهای فسیلی با سایر انرژیهای در دسترس، نیاز اروپا به انرژی فسیلی، بالاخص از نوع پاک آن یعنی گاز طبیعی روزافزون است.تولید گاز در اروپا از ذخایر طبیعی موجود در دریای شمال کاهش یافته است. منابع گازی دریای شمال و هلند دارای افت فشار و افت تولید بوده است.
این شرایط وابستگی اروپا به واردات را بیشتر کرده است. در چنین شرایطی اروپا در یک بازی سیاسی درگیر شده است؛ بازی تحریم ایران که کارگردان این بازی آمریکا و انگلیس و رژیم صهیونیستی هستند و جامعه اروپا با پیروی از آن خود را از دومین منبع گازی جهان محروم کردهاست.اروپا به منبع گازی جدید دیگری که بتواند نیاز روزافزونش به گاز را تامین کند دسترسی ندارد. درحال حاضر تامینکنندگان سنتی گاز یعنی کشورهای شمال آفریقا و نیز قطر و برخی منابع دیگر، با حداکثر توان در حال صادرات هستند و افزایش ظرفیت تولید یا ناممکن است یا بسیار سخت. این شرایط در پی جنگ روسیه و گرجستان، که امید اروپا را برای تامین گاز از ترکمنستان و بهطور مستقیم از طریق عبور خط لوله از دریای خزر
(ترانس کاسپین ) قطع کرد دشوارتر شده است.
ایران
هرچند، چند طرح صادرات گاز در دست اجرا یا مطالعه داریم ولی سیاست و راهبرد مدونی برای آن وجود ندارد بنابراین تصمیم جدی درباره صادرات دستخوش نوسان است.مصرف داخلی در ایران رویه مشخصی ندارد و بهنحوی مصرف میکنیم که در اسراف منابع انرژی سرآمد هستیم. درصورت متوقف نشدن روند جاری، مصرف داخلی بهزودی تمام منابع گاز و نفت را خواهد بلعید و این یک تهدید جدی است. از یک طرف هم بحث تزریق گاز به میادین نفتی و نیز تبدیل آن به محصولات پتروشیمی دیگر سرفصلهای نیاز داخلی هستند که نمیتوان آنها را نادیده گرفت.
در عینحال عدمسرمایهگذاری متناسب در بخش گاز باعث شده است توان بالقوه افزایش تولید گاز ایران بسیار بالا باشد. این در حالی است که دیگر دارندگان منابع گاز قبلاً سرمایهگذاریهای لازم را کردهاند و دیگر جایی برای افزایش تولید ندارند.
چهباید کرد؟
همانطور که ابتدا اشاره شد اتخاذ سیاست و راهبرد مناسب نیاز به مطالعه بسیار عمیقی دارد که همه دستگاههای تخصصی و سیاسی و امنیتی باید در آن شرکت داشته باشند ولیکن میتوان از چند نکته بدیهی نتایج کلی اخذ کرد.با وجود این غلظت این اتحاد با نخستین صادر کننده گاز جهان نباید به گونهای باشد که استقلال و تاثیرگذاری ایران در این زمینه متزلزل شود. روسیه میخواهد فعال بیرقیب در اروپا باقی بماند، به همین دلیل بارها پیشنهادهایی برای توسعه میادین گازی ایران داده است که میتواند سرنوشت گازی کشورمان را تغییر دهد، یا سیگنالهای این کشور برای صدور گاز ایران به هند و پاکستان که بازارهای کم ارزشتری نسبت به اروپا هستند را نباید فراموش کرد، زیرا با صدور گاز به شرق نفوذ احتمالی ایران در غرب کاهش مییابد.رقیب جدی دیگر، قطریها هستند که توان صادرات بهصورت ال ان جی را دارند. البته اکثر ظرفیت آنها برای فروش به آمریکای شمالی و خاور دور پیش از این فروخته شده است و افزایش ظرفیت محدودی دارند. جالب اینکه قطر هم چندین بار پیشنهاد خرید گاز از ایران، بالاخص از پارس جنوبی را کرده است.
از آن طرف اروپاییهای تشنه گاز، در دام خود ساختهای گرفتار آمدهاند و آن تحریم نفتی و مالی ایران است. شرکتهای اروپایی زیادی هماکنون در ایران سرمایهگذاری مطالعاتی کردهاند ولیکن برای سرمایهگذاری واقعی در میادین گاز نیاز به چراغ سبز از ماورای مرزهای کشورشان یعنی آمریکا و متحدان جهان وطنی شان یعنی سلطة یهودیان صهیونیست را دارند. از این دست میتوان پروژههای پرشین ال ان جی، پارس ال ان جی و نابوکو را مثال زد.
با همه این دشواریها یک کشور اروپایی بهخود جرات داده و براساس منافع ملی خودش عمل کرد، یا بهتر است بگویم صبر این کشور زودتر لبریز شد و اقدامی را کرد که میتواند سرمشق دیگر کشورهای اروپایی قرارگیرد؛ دولت سوئیس تقریباً 11 ماه پیش قرارداد بلندمدت خرید گاز از ایران را امضا کرد. بنابراین اروپا بهطور طبیعی مشتری گاز ایران است. اما موضوع اصلی این است که اروپاییها چه موقع بهطور جدی سر میز مذاکره خواهند آمد. ما باید به دقت سبد انرژی اروپا را تحت نظر داشته باشیم و امکانات آنها برای تامین انرژی را رصد کنیم تا گرفتار فریبهای سیاسی و اقتصادی آنها نشویم.هیچ گاه نباید سرمایهگذاری در میادین گازی را با رقبایمان یعنی روسیه و قطر انجام دهیم، بلکه باید از اروپاییها بخواهیم اگر خواهان گاز طبیعی هستند در میادین گازی ما سرمایهگذاری کنند.
در ضمن ایران باید از اختلاف فاحش قیمت عمده فروشی و خرده فروشی اروپا که گاه تا
چند برابر است بهرهمند شود، به عبارتی باید در بازار خرده فروشی اروپا نقش داشته باشیم.البته سازو کار این نقش آفرینی نیاز به تعامل بخش دولتی و خصوصی ایران دارد. در این شرایط باید مجموع معوضهای مالی و سیاسی که در قبال گاز خواهیم گرفت ارزیابی شود تا هم ارزان نفروشیم هم با تخمین بالا باعث از میان رفتن بازار نشویم.
بدون شک اجرای این سیاستها، که دنیایی از ظرایف تجاری، فنی و اطلاعاتی است به پیش نیاز مطالعاتی دقیق وابسته است، که همان سند راهبرد انرژی کشور است.