به گزارش همشهری آنلاین در این مراسم که روز یکشنبه، 4 اسفند، در مجموعه نقش جهان برگزار میشود علاوه بر دکتر حسن ریاحی از سه استاد هنر دیگر نیز تجلیل به عمل میآید. [تجلیل از چهار استاد هنر در فرهنگستان]
نوشته زیر را دکتر محمد سریر، آهنگساز و رئیس هیئت مدیره خانه موسیقی برای حسن ریاحی نوشته است که از نظر شما کاربران محترم میگذرد.
سالهای اواخر دهه سی و دهه چهل برای ما جوانان آن دوران سالهای تلاش برای نیل به رویاهایی بود که بر اساس فضای فرهنگی یا اقتصادی و حتی سیاسی هر یک در ذهن و افق نگاهمان شکل گرفته بود. من به هنرستان عالی موسیقی دوره شبانه میرفتم( چون روزها را در دبیرستان درس میخواندم و به نوعی از اینکه در دو جبهه بر اساس همان انگیزههای آن ایام تحصیل میکنم ، خود را یک سر و گردن از همسالانم بالاتر میدیدم). یک تابستان که به نظرم سال 41 بود، شاگرد جدیدی به کلاس ما، که استاد آن آقای حشمت سنجری، رهبر ارکستر سمفونیک تهران، بود اضافه شد. او شاگرد چند سال کارکردهای بود و خیلی جدی برنامه درسی هنرستان روزانه را کار میکرد. من ویکی دو شاگرد دیگری که پای ثابت کلاس این استاد بزرگوار بودیم، تعجب میکردیم که این شاگرد از کجا آمده که استاد او را در نیمه دوره پذیرفته است؟
با کنجکاوی بیشتر فهمیدیم که او شاگرد کلاس روزانه و مربوط به استاد دیگری است، ولی به علت دوستی پدر با استاد سنجری برایآنکه امتحانات پایان دوره را بهتر بگذراند، تابستان را به صورت فشرده پهلوی ایشان آمده است.
آشنایی ما در کلاس آغاز شد و بعد از مدتی به تشکیل یک کوارتت زهی و ارتباط نزدیکتر انجامید.
بهمن ریاحی (بعدها فهمیدم که چون درماه بهمن به دنیا آمده او را بهمن صدا میکنند) جوانی درونگرا و احساساتی بود که اخلاقش به نوعی با خصلت و خوی من هم جور در میآمد. من با توجه به اینکه در دانشگاه رشته دیگری را شروع کردم تا حدی از آن فضای خاص هنرستانی و مقوله پرسش و پاسخهای موسیقی کلاسیک غربی و نوعی پیوند یافتن و اهمیت خاص بخشیدن به آن گونه موسیقی جدا شدم و به رادیو رفتم. هم نوازندگی میکردم و هم قطعاتی برایشان مینوشتم که با گرایش نسبی به موسیقی علمی غرب تهیه میشد که حال هم به نوعی با صدای استاد محمد نوری حضوری خاص در میان جمعی از هنردوستان دارد.
آن دوست عزیز هم دوره عالی را در هنرستان گذراند و شنیدم که در دانشگاه شیراز مشغول شده است. من با اینکه مجددا تحصیل موسیقی را بعد از یک دوره دیگر دانشگاهی در دوره عالی ادامه دادم، ولی به علت بعد مسافت و تغییر فضای زندگی خانوادگی و تاهل، دیگر همدیگر را ندیدیم. من به اروپا رفتم و تحصیل موسیقی را ادامه دادم و او به آمریکا رفت و تلاشهایش را تکمیل کرد. در سالهای جنگ و روزگار از این سو به آن سو رفتن نیز با هم یاد و دیداری دست نداد. رفت و آمدها در محدوده محلات مسکونی هر خانوادهای انجام میشد و با آن شرایط خاموشی و موشک اندازی، نگاهها، به سرگذشت و روزگار گذشته فرصتی نمییافت. یکی از این روزها بعد از بیش از دو دهه ازآن همه شور و عشق وامید درکوچهای نزدیک خانه به هم برخوردیم، دوباره خاطره زیبای آن تلاشها و نشستها در لحظهای در ذهن و ضمیرمان زنده وفعال شد و دعوت او که مدیریت موسیقی صدا و سیما را داشت برای مشورت وهمکاری، دیدارهای ما را استمرار بخشید. دانستم که او دکترایش را در آمریکا اخذ کرده و بعد از زمان کوتاهی از مراجعت به ایران با صدا و سیما همکاری خود را آغاز کرده است. مدیریت دکتر ریاحی بر واحد موسیقی با درایت خاص و بهرهگیری از افراد توانا و مجرب روند بسیار سازندهای را طی میکرد.
این آرامش او در برخورد با مسائل ، فضای فرهنگی ویژهای را به دور از هر نوع برخوردهای فردی سعایت و دشمنی معمول در این گونه مجموعههای هنری به وجود آورده بود که حاصل آن تولید آثار پخته و ارزشمندی در فضای رقابتهای سازنده و ارزش گذاری با معیارهای علمی و دقیق شد.
بادعوت دکتر حسن ریاحی و با شناختی که من از نحوه برخورد عمیق او با موضوعات آموزشی و فرهنگی داشتم، به دانشگاه آزاد رفتم و با همکاری یکدیگر و سایر اساتید ارزنده، محیط آموزشی مناسبی برای تربیت هنرمندان ارزشمند و توانا فراهم گردید که حاصلآن هم اکنون در بیشتر نهادهای هنری با خلق آثار ارزنده و همکاری با گروههای ممتاز موسیقی سنتی و کلاسیک بخش برجستهای از موسیقی را رقم زده است.
همکاری در دانشکده صدا و سیما، شوراهای مختلف موسیقی، خانه موسیقی و نشستهای پژوهشی ظرفیتهای علمی و سعه صدر لازم در برخورد با موضوعات آموزشی و اداری و رعایت تدبیر مناسب در حل و فصل امور جاری آموزشی، توانایی او را بیش از پیش برایم مکشوف کرد.
دوری گزیدن از موضوعات حاشیهای و غیر فرهنگی و نوعی خلقیات عارفانه، این دوست گرامی را به عنوان هنرمند متمایز از دیگر فعالان حوزه موسیقی معرفی نموده و جایگاه ویژهای را در عرصههای آهنگسازی و آموزشی برای او در جامعه موسیقی فراهم کردهاست که به انتخاب وی به عنوان چهره ماندگار قطعیت و معنای بیشتری میبخشد.