به گزارش همشهری آنلاین، سرهنگ محمدرضا اسداللهی، فرمانده پاسگاه انتظامی چارک بندرلنگه، آخرین مأمور پلیسی است که در جریان تأمین امنیت به شهادت رسیده است. صبح روز پنجشنبه ۲۱ اردیبهشتماه مأموران پلیس از قاچاق محموله موادمخدر باخبر و برای بازداشت متهمان وارد عمل شدند. بررسیها حکایت از آن داشت که سوداگران مرگ با خودروی سواری در حال انتقال موادمخدر هستند. وقتی مأموران برای متوقف کردن خودرو وارد عمل شدند، آنها به سرعت از محل دور شدند که عملیات تعقیب و گریز به جریان افتاد. در جریان تعقیب و گریز خودروی قاچاقچیان به عمد با خودروی پلیس تصادف کرد که خودروی پلیس واژگون و سرهنگ اسداللهی به شهادت رسید. در روزی که اسداللهی به شهادت رسید پیکر سرهنگ پرکاس، رئیس اداره مبارزه با موادمخدر مرزبانی هرمزگان هم تشییع و به خاک سپرده شد. او دوشنبه هفته قبل در جریان درگیری با سوداگران مرگ در آبهای خلیج فارس به شهادت رسیده بود.
تغییر موازنههای امنیتی
شهادت مأموران پلیس در جریان تأمین امنیت دور از انتظار نیست، اما فراوانی این اتفاق میتواند مربوط به تغییر موازنههای امنیتی از جمله افزایش ناامنی، کمبود امکانات پلیس، فقدان یا کمبود آموزش و مهارت در مواجهه با تهدید باشد.
براساس گزارشهایی که پلیس منتشر کرده است از ابتدای امسال تا روز پنجشنبه، ۹ نفر از مأموران پلیس در جریان تأمین امنیت به شهادت رسیدهاند، یعنی بهطور میانگین هر پنج روز و نیم یک مأمور به شهادت رسیده است.
چهار نفر از این مأموران در جریان تعقیب و گریز و در جریان واژگونی خودروهای پلیس به شهادت رسیدهاند، به این معنا که مخلان امنیت یا از خودروهای بهتر و یا از مهارت بهتری در رانندگی برخوردار بودهاند. چهار مأمور پلیس هم با شلیک مستقیم مجرمان جانشان را از دست دادهاند که یکی از آنها قاتل فراری (قاتل شهید ربیعی)، یک نفر از اشرار مسلح (قاتل شهید شهرکی) و دو نفر دیگر از سوداگران مرگ (عاملان شهادت پرکاس و مریدی) بودند. یکی از مأموران هم با تلهانفجاری (شهید حیدریان) در مرز به شهادت رسیده است. میانگین سنی این شهدا نیز از شهید سجاد قدمی ۲۴ ساله تا شهید موسی حیدریان ۴۸ ساله در نوسان است.
افزایش تهدیدها
با وجود اینکه رفتار پلیس مقابل مخلان امنیت همواره با اقتدار همراه بوده، اما اتفاقهای رقم خورده نشان میدهد بدنه پلیس قدرت تابآوری مقابل تهدیدهای ایجاد شده را ندارد به همین دلیل پلیس برای اینکه بتواند از سرمایههای انسانی خود مراقبت کند، چارهای ندارد جز اینکه همزمان با رشد تهدیدها به تجهیزات، امکانات نوین و نیروهای آموزشدیده برای مقابله با آن مجهز شود.
موضوع دیگر درباره حمایت قانونی عملی از پلیس است. بسیاری از مأموران پلیس که شلیکهایشان در جریان عملیاتهای پلیسی منجر به هلاکت یا زخمی شدن مجرمان میشود بعداً به اتهام قتل یا ایجاد جراحت تحت تعقیب قرار میگیرند و به اتهام وارد کردن جراحت یا قتل محاکمه میشوند.
روشن است مأمور پلیسی که اینگونه تحت تعقیب قرار میگیرد، نمیتواند در جریان عملیاتهای بعدی درست عمل کند و به جای اینکه انگشتش روی ماشه برود، ترجیحش این است که به مجرم اجازه فرار دهد. ترجیحی که الان هم ممکن است خیلی از مأموران پلیس بعد از دیدن وضعیت همکارانشان به آن عمل کرده باشند.
البته در این باره ضعفهایی هم متوجه پلیس است، از جمله اینکه در مواردی از تعقیب و گریزها، رهگذران به جای مجرمان هدف شلیک پلیس قرار میگیرند که شلیکهای اینچنینی بیشترین ضعف پلیس در آموزش و مهارت در تیراندازی را شامل میشود.
وضعیت نابسامان اقتصادی کشور که شیوع بسیاری از جرائم را به دنبال دارد در کنار نارضایتیهای اجتماعی بار اضافی هستند که بر پلیس تحمیل میشود؛ بنابراین تا زمانی که پلیس نتواند در مواجهه با این تهدیدها توان خود را ارتقا دهد، مأموران بیشتری از پلیس در جریان درگیریهای ایجاد شده به شهادت میرسند.
نظر شما