نماینده تبریز به همشهری آنلاین گفت: آقای افروغ در لایه انقلاب فکر می‌کرد. این فاصله گرفتن از سیاست به معنای فاصله گرفتن از انقلاب نبود. یک سطح از لایه سیاسی جامعه مسائل گذرایی همچون انتخابات‌ها و نظرات جناح‌های سیاسی است؛ ایشان فراتر از این مقطع فکر می‌کرد.

ميرتاج الديني

همشهری آنلاین-گروه سیاسی: محمدرضا میرتاج‌الدینی نماینده مجلس یازدهم سابقه همکاری با عماد افروغ در کمیسیون فرهنگی مجلس هفتم را هم در کارنامه کاری خود دارد و سابقه همکاری نزدیکی با او داشته است. با نماینده مردم تبریز درباره مشی شخصی و سیاسی افروغ گفت‌وگو کردیم.

از دوره همکاری خود با آقای افروغ در کمیسیون فرهنگی مجلس هفتم چه تصویری به ذهن دارید؟

ما در مجلس هفتم ۴سال توفیق همکاری با مرحوم آقای دکتر افروغ داشتیم. من نایب رئیس بودم و ایشان رئیس کمیسیون بود و همکاری‌های خیلی نزدیکی در کمیسیون داشتیم. آقای افروغ روی مسائل اصلی نظام و انقلاب اسلامی پافشاری داشتند و انسان دقیق و نقادی بود. آقای افروغ به‌راحتی از کسی حرفی را قبول نمی‌کرد مگر اینکه ابعاد قضیه را کنکاش کند. وقتی مسئولان به کمیسیون دعوت می‌شدند یا جلسات رای اعتماد داشتیم، شاهد بودیم که ایشان به‌صورت جدی وارد موضوع می‌شود و سوالات اصلی را مطرح می‌کرد و اگر قانع می‌شد حمایت می‌کرد. در طول ۴سالی که در کمیسیون فرهنگی بودیم، جز احترام، اخلاق و ارائه اندیشه‌های کارساز در مسائل فرهنگی ندیدیم. در کمیسیون فرهنگی بین اعضای کمیسیون تقسیم کار می‌شد و ایشان حمایت می‌کرد. آقای افروغ حوزه دستگاه‌های فرهنگی دینی را به بنده سپرده بودند. من طرحی تحت عنوان ساماندهی نهاد و موسسات فرهنگی دینی و ادغام برخی از این دستگاه‌ها آماده کرده بودم که طرح خیلی مهمی بود و چند ماه هم روی آن کار شد. ما در این طرح به دنبال آن بودیم که یک عنوان عالی تحت عنوان شورای عالی نهادهای فرهنگی دینی داشته باشیم که رئیسش عضویت در دولت داشته باشد و عهده‌دار کلیه امور حوزه فرهنگی دینی باشد. نزدیک به ۱۸دستگاه فرهنگی دینی در قالب این طرح احصا شده بود. آقای افروغ از این ایده حمایت می‌کرد؛ طرح رای هم آورد ولی چون مربوط به نهادهای تحت مدیریت دفتر مقام معظم رهبری بود، دکتر افروغ گفتند ابتدا باید به دفتر رهبری نامه بزنیم و اگر ایشان موافقت کردند در صحن مطرح شود. نامه هم زده شد ولی عمر مجلس هفتم رو به پایان بود و جوابی دریافت نکردیم تا بتوانیم به صحن ببریم.

وجوه شخصیتی آقای افروغ را چطور می‌دیدید؟

آقای افروغ بسیار متواضع و بااخلاق بود؛ شخصیت فرهیخته و علمی داشت و مسائل فرهنگی را با نگاه جامعه‌شناسانه تحلیل می‌کرد و نظرهای راهگشایی هم ارائه می‌کردند.

چرا عمر نمایندگی آقای افروغ به همان مجلس هفتم محدود ماند؟

آقای افروغ خودش حاضر به نامزدی نشد. اگر می‌آمد حتما در لیست قرار می‌گرفت ولی روحیاتی که داشت با برخی امور سازگار نبود و گفت اگر من به دانشگاه بروم و در حیطه‌های علمی و فکری کار کنم بهتر از این است که در کارهای مربوط به نمایندگی مجلس مشغول شوم. ما دوستانی در کمیسیون فرهنگی داشتیم که برخی از آنها دیگر نیستند. مرحوم آقای یحیی‌زاده نماینده مردم میبد بود و روابط بسیار خوب و صمیمی‌ای با آقای افروغ داشت. جناب حجت‌الاسلام آقای اختری هم در کمیسیون فرهنگی بودند که از دنیا رفتند.

بحث اخلاق و عدالت در اندیشه سیاسی آقای افروغ چه جایگاهی داشت؟

عدالت‌خواهی در دیدگاه آقای افروغ برجسته بود و این را به همه حوزه‌ها سرایت می‌دادند. یکی از محورهای تفکر ایشان بحث عدالت‌خواهی بود. به‌طور کلی اخلاق، عدالت و انقلابی‌گری ۳خصیصه و ویژگی قابل توجه ایشان بود که در اندیشه‌های آقای افروغ خودش را نشان می‌داد.

آقای افروغ تا حدودی به صراحت کلام معروف بودند و بابت همین روحیه نیز در پایان مجلس هفتم رنجش‌ها و تلخی‌های زیادی تحمل کردند. این تلخی‌ها از چه ناشی می‌شد؟

آقای افروغ نسبت به بیان مواضع خودش رعایت کسی را نمی‌کرد؛ صریح و قاطع بود و بعضا همین موضع‌گیری‌های صریح و قاطع به مذاق برخی‌ها خوش نمی‌آمد، مخالفت‌هایی از برخی‌ها می‌دید و این بعضا موجب رنجش خاطر آقای افروغ می‌شد. آقای افروغ صراحت لهجه و بیان قاطع داشت، آنچه را که می‌فهمید، رویش پافشاری می‌کرد. البته اهل مشورت هم بود و با دوستان در کمیسیون و سایر نمایندگان در جلسات همفکری می‌کرد. او مجال طرح نظرات دیگر را می‌داد، اما روی نظرات خودش خیلی قاطع بود.

آیا موردی بود که کار به مجادله بکشد یا اینکه در تعاملات‌شان سعه صدر داشتند؟

روند گفت‌وگو طی می‌شد. کمیسیون محل ارائه آرای مختلف بود و ایشان هم میدان می‌داد که همه نظرات گفته شود؛ و خودش هم وارد بحث می‌شد و گفت‌وگو می‌کرد. اگر احیانا کسی ادله محکمی در موضوعی داشت آن را می‌پذیرفت و آن را به رای می‌گذاشت و اگر هم دلیلی قانع‌کننده‌ای نمی‌یافت، رای خودش را مطرح می‌کرد. این روال منطقی‌ای بود که هم مشورت می‌گرفت و هم در ارائه نظراتش بیان روشن قاطعی داشت. او در جمع‌بندی اگر نظر دیگری را هم صائب می‌دانست به نظرات خودش الحاق می‌کرد.

آقای افروغ از حیات سیاسی کوتاه خویش سخن می‌گفت و اینکه بعد از ۱۳۸۸ تلاش می‌کرد در موضوع سیاست صحبت نکند. برخی از این کار تعبیر به قهر سیاسی یا انزواطلبی سیاسی می‌کردند. اینکه آقای افروغ از حوزه سیاستمداری به حوزه دانشگاه کوچ می‌کند، چه تعبیری داشت؟

آقای افروغ در لایه انقلاب فکر می‌کرد. این فاصله گرفتن از سیاست به معنای فاصله گرفتن از انقلاب نبود. یک سطح از لایه سیاسی جامعه مسائل گذرایی همچون انتخابات‌ها و نظرات جناح‌های سیاسی است؛ ایشان فراتر از این مقطع فکر می‌کرد. می‌گفت اصل انقلاب را باید حفظ کرد. چند چیز برای ایشان اصل بود و ندیدم در مورد آنها کوتاهی کند. یکی اصل انقلاب بود که نسبت به آرمان‌های آن تعصب داشت. دوم نظام جمهوری اسلامی را ثمره انقلاب اسلامی می‌دانست و موفقیت نظام جمهوری اسلامی را موفقیت انقلاب اسلامی می‌دانست. آقای افروغ می‌گفت ما دولت و نظام ساخته‌ایم و این باید در چارچوب آرمان‌های انقلاب پیش برود و نباید با استمرار کار نظام جمهوری اسلامی، آرمان‌های انقلاب کمرنگ شود. نکته سوم اعتقاد به ولایت فقیه و شخص رهبری در ایشان بود که در این مسئله هم خیلی محکم و قاطع بود و هیچ کوتاهی یا بازگشتی در این خصوص را نمی‌پذیرفت. من این نکته را به عیان دیده بودم که وقتی در بحث‌ها به نظر رهبری می‌رسید، خیلی محکم می‌ایستاد و دفاع می‌کرد.

من صحبتی از صحبت‌های ایشان در همان اواخر مجلس هفتم دیدم که گفته بودند در انتخابات مجلس هشتم ثبت نام نکردند چون عرصه نقد دیگر جای مصلحت‌اندیشی نیست بلکه جای حقیقت است. چرا به این دیدگاه رسیده بودند که فضای سیاسی مصلحت‌اندیشانه شده و حق نادیده گرفته می‌شود؟

افراد در فهرست‌های انتخاباتی ملاحظات و تعهداتی پیدا می‌کنند و همین آزاداندیشی را محدود می‌کند. ایشان فرد آزاده‌ای بود که نمی‌خواست مدیون گروه و جریانی باشد و نتواند صادقانه و واقع‌بینانه نظراتش را مطرح کند. آقای افروغ می‌خواست به‌دور از هر نوع وابستگی و وامداری حزبی اندیشه‌های خودش را مطرح کند.

آقای افروغ بعدها از رایی که به رئیس دولت دهم داده بود ابراز پشیمانی کردند. این اتفاق حاصل چه بود؟

آقای دکتر عماد افروغ یک شخصیت ولایی و انقلابی بود و روی این اصول به دولت نهم رای داده بود؛ وقتی دید دولت نهم مسیر خودش را تغییر داد و از ارزش‌های انقلابی فاصله گرفت، به‌صراحت و با صداقت نظر خودشان را گفتند. کما اینکه خیلی از شخصیت‌های انقلابی دیگر نیز مثل آقای افروغ نظر داده بودند. من خودم وقتی آیت‌الله خزعلی مریض بودند و به عیادت‌شان رفته بودم، مشابه حرف آقای افروغ را از ایشان هم شنیدم. آیت‌الله خزعلی گفتند ما احمدی‌نژاد سال۱۳۸۴ را قبول داشتیم ولی از آرمان‌های انقلابی عدول کرد و دیگر قبول نداریم.

کد خبر 762506

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha