به علاوه سابقه تاریخی این مسابقات نشان میدهد که نمیتوان براساس اتفاقات دور رفت، تیم صعودکننده را پیشبینی کرد. با این وجود میتوان از این نبرد سنتی فوتبال اروپا به چند نتیجه مهم رسید.
تشخیص نقشه تیمها آسان است؛ بسته نگه داشتن دروازه در خانه، این روزها بسیار مهمتر از پیروزی است. به همین دلیل است که اینتر با وجود ضعف مشهودی که در بازی رفت مقابل منچستریونایتد داشت، هنوز در اولدترافورد خودش را صاحب شانس میداند. این در حالی است که زلاتان یک بار دیگر نمایش بیتفاوتی داشت و عملکرد بیفروغ او در بازیهای حساس هواداران اینتر را که به اقتدار او مقابل تیمهایی مانند لچه و رجینا عادت کردهاند، به تدریج خشمگین میکند.
ژوزه مورینیو هم به خاطر انتخاب یک فوتبال کند که میتوان آن را «اولویت بااحتیاط است» نامید، با انتقادات زیادی روبهرو شد ولی با توجه به سرعت بیشتر یونایتد او نمیخواست که بازیکنان کندش از بازی جا بمانند. مهمترین بخش این تاکتیک، محدود کردن حرکات تهاجمی هافبکها و تنها فرستادن توپهای بلند برای زلاتان و آدریانو بود که میانه زیادی با آن ندارند. جالب اینکه منچستر طوری حمله میکرد که گویی در خانه بازی میکند و بعید است که در اولدترافورد هم وضعیت تغییر کند، با این تفاوت که آنها از این مضطرب خواهند بود که یک گل اینتر میتواند احتمال صعود آنها را به حداقل برساند.
گل نزدن در خارج از خانه هم بزرگترین افسوس یوونتوس در بازگشت از استمفورد بریج بود و این برای تیمی که هوادارانش هرگز به مربیشان کاملا اعتماد نداشتهاند، ممکن است گران تمام شود. تیم کلودیو رانیری تلاش میکرد که با قدرت بدنی خط میانی چلسی را از کار بیندازد، ولی این بازی پرفشار باید با پاسکاری بهتری همراه باشد.
همانطور که تماشاگران آنفیلد هم گواهی خواهند داد، مومو سیسوکو خلاقیت و قدرت پاسکاری ژابی آلونسو، دیگر هدف نقل و انتقالات تابستانی یوونتوس را ندارد. بنابراین با حضور او وتیاگو که فصلی ناامیدکننده داشته، نمیتوان انتظار بازی روانی داشت و حمل توپ و شروع حملات با مشکلات مواجه است. این وضعیت با مصدومیت و خروج زودهنگام کامورانزی بدتر شد. یوونتوس اما بیشتر بازی در نیمهدوم را در اختیار داشت که میتواند امیدوارکننده باشد.
ولی این موضوعی است که درباره رم به هیچوجه صدق نمیکند. پیش از بازی به نظر میرسید که این تیم با توجه به مشکلات آرسنال پس از مصدومیت فابرگاس، در میان ایتالیاییها بیشترین شانس صعود را دارد، ولی در میان سه تیم ایتالیایی ضعیفترین نمایش را داشت. آنها آنگونه که برخی روزنامههای چهارشنبه صبح گزارش دادند، در ورزشگاه امارات له نشدند ولی هرگز نتوانستند آهنگ بازیشان را پیدا کنند؛ چیزی که همیشه برای آنها حیاتی بوده. بعد از شکست 2 بر صفر مقابل یوونتوس در ماه نوامبر که به سقوط رم به منطقه سقوط انجامید، این تیم آرایشاش را به 2-1-3-4 تغییر داد که تاکید کمتری به دوندگی دائمی و حمله به فضاهای خالی داشت و بیشتر به حفظ مالکیت توپ و استفاده از هافبک تهاجمی (مرد پشت مهاجمان) تکیه میکرد.
هیچ کدام از این دو روش مقابل آرسنال مشهود نبود ولی این ارتباط چندانی به تغییر سیستم رم به 1-3-2-4 ندارد (این اولین بار است که اسپالتی از زمان جایگزینی کاپلو در تابستان 2005 از این سیستم استفاده میکند). توتی همیشه از حملات تیم جدا میافتاد و ژولیو باپتیستا با وجود تلاش زیادش نتوانست گوشهای از جادوی این فصلش را به نمایش بگذارد. بدین ترتیب رم فاصله زیادی با نمایشهای خوبش در ماههای اخیر داشت. شاید بحران دفاعی آنها ریشه اصلی این نمایش کمفروغ بود.
اسپالتی بعد از اینکه کریستین پانوچی ناراضی را از فهرست لیگ قهرمانان کنار گذاشت، با مصدومیت سیسینیو و ژوان روبهرو شد که حتی برخی آن را نحسی پانوچی نامیدند. بدین ترتیب او مجبور شد از مارکو موتای تازهوارد و بیتجربه در دفاع راست و سیمونه لوریا در دفاع میانی استفاده کند. موتا یکی از مطمئنترین مردان رم در این بازی بود ولی لوریا که در زمان پیوستن از سیه نا هم شروع فاجعهباری داشت، در این بازی مضطرب و ناشی نشان داد، تا جایی که در اواسط نیمهدوم اسپالتی تصمیم گرفت از سلیمان دیاموتن خرید جدید تیم استفاده کند. اگر هیچ کدام از مصدومان به بازی برگشت نرسند که امر بعیدی به نظر میرسد تحمل غیبت دانیله دهروسی محروم دشوارتر خواهد بود، چراکه خط دفاع از دوندگی بیامان او محروم میشود.
آرسنال در این بازی دوندگی، جسارت و توان انتقال توپ بالاتری داشت که اعتماد بازیکنان رم را از بین برد. در شرایطی که پیشبینی میشود در بازی برگشت 90 درصد استادیوالمپیکو پر شود (در ایتالیا هیچ ورزشگاهی پر نمیشود، به جز جنوا و میلان هنگام شهرآوردهای محلی) و سروصدای زیادی به وجود بیاید، به نظر نمیرسد که این فضا هم بتواند روی تیم میهمان تاثیرگذار باشد، چراکه پیست دوومیدانی، بازیکنان را از سروصدای واقعی سکوها دورنگه میدارد.