و بعدها وسیلهای به نام دوچرخه را اختراع کردند، حتی زمان حکاکی این نقش و شمایل بر روی دیواره غارها، فکر اینجا را نکرده بودند که گروهی در ایران بخواهند نام وسیله اختراعی آنان را برای نشریه خود برگزینند و امروز هم جشن پانصد شمارگی آن را برگزار کنند.
البته عدد 500 برای همه دوچرخهایها خوشحال کننده است، ولی برای من عدد 500 میتواند در حوزه ورزش تداعی کننده خیلی چیزها باشد.
مثلاً در ورزش فوتبال و در فصل نقل و انتقالات، میتوان بازیکنانی را دید که میگویند تا 500 میلیون نگیریم، بازی نمیکنیم. البته آنها برای پیوستن به باشگاههای دیگر بازار گرمی میکنند. در عوض، میتوان آن سوی قضیه هم غلامحسین پیروانی، سرمربی تیم فوتبال مقاومت سپاسی شیراز را قرار داد که در مصاحبهای گفته است اگر 500 میلیون هم بدهند، حاضر نیستم یک سال با لهجه تهرانی صحبت کنم. یا مصاحبه فوتبالیستهای قدیمی را به یاد آورد که کل دریافتی آنها در طی سال به 500 هزار تومان هم نمیرسیده است.
البته عدد 500 در فوتبال زیاد استفاده میشود. جریمههای کمیته انضباطی معمولاً 500 هزار تومانی است و البته پاداش سازمان لیگ به داور بازی شهر آورد تهران هم 500 هزار تومان است و مسئولان یک باشگاه هم برای پیروزی مقابل حریف همین مبلغ پاداش دادهاند. خوشحالی ما از شنیدن عدد 500 ، زمانی دو چندان میشود که رئیس سازمان تربیت بدنی از ساخت 500 پروژه ویژه بانوان طی دو سال آینده خبر داد و گفت که قرار است ایران در بازیهای آسیایی«گوانگجو»، 500 ورزشکار داشته باشد.
رئیس فدراسیون کبدی هم برای این که از اهمیت این فدراسیون و ورزش بگوید، از سابقه 500 ساله این ورزش در ایران صحبت میکند و یا رئیس فدراسیون دوومیدانی برای این که برنامههای این فدراسیون را بزرگ نشان دهد، از شناسایی 500 نوجوان نخبه و مستعد در این رشته خبر میدهد. رزمیکاران نیز برای این که هنر خود را به نمایش بگذارند، المپیاد ورزشهای رزمی را با حضور 500 ورزشکار خارجی در تهران برگزار کردند.
خلاصه، این عدد 500 را دست کم نگیرید، چون با 500 خیلی کارها میشود کرد.