شهرداری بهعنوان یک مدیر محلی در هر شهر، همه تصمیمگیریها را برای رفاه حال مردم انجام میدهد. اما یکی از معضلاتی که گریبان کلانشهرهای کشور را گرفته، نداشتن مدیریت واحد شهری است. این موضوع باعث بروز مشکلات مختلف برای مردم این شهرها شده است.
مسلما ترافیک باید تحت این رویه مدیریت شود؛ اتفاقی که فاصله چشمگیری با آن داریم. در حال حاضر شهرداری تهران آنچه میتواند انجام میدهد، اما واقعیت این است که بدون داشتن اختیارات کافی و امکانات مورد نیاز، مدیریت بهینه ترافیک ممکن نیست. تا هنگامی که این اتفاق نیفتد ما همچنان شاهد وقوع طرحهای مقطعی خواهیم بود. بهعنوان مثال روزهای آخر سال مانند روزهای بازگشایی مدارس، تقریبا 30 درصد به حجم ترافیک شهر افزوده میشود.
در این روزها بهدلیل سفرهای شهروندان بهمنظور خرید، ترافیک در معابر شهر بیشتر میشود. همزمان با این اتفاق که هر ساله میافتد، مراکز فروش بهاره نیز بدون هماهنگی شهرداری و تحت نظر ارگانهای مختلف مشغول به کار میشوند. این اتفاق باعث افزایش تردد در سطح شهر شده و گلوگاههای جدید ترافیکی را بهوجود آورده است.
وظیفه مرکز کنترل ترافیک روانسازی و بالا بردن سطح ایمنی ترافیک در سطح شهر است.
این مرکز بیش از 400 کیلومتر فیبر نوری بهمنظور ایجاد زیرساختهای ارتباطی ایجاد کرده است. 350 دوربین هوشمند و 360 تقاطع هوشمند در این مرکز کار ارائه اطلاعات و پایش در حوزه ترافیک را انجام میدهند. بیتردید این مرکز دقیقترین مرکز به لحاظ اطلاعات و دادهها و آمار است. هر اتفاقی که در سطح شهر میافتد و بهگونهای با ترافیک آن در ارتباط است، اگر با این مرکز در تعامل باشد، بیشک نقشی در ترافیک ندارد. اگر نهادهایی که مراکز فروش بهاره را برگزار کردند، برای جانمایی و هماهنگی ترافیکی با مرکز نظارت بر کنترل ترافیک در تعامل بودند، این امکان که ترافیک سطح شهر کاهش یابد وجود داشت.
هنگامی که مرکزی وجود دارد که میتواند اطلاعات دقیق و آمار و ارقام علمی که حاصل بررسی روزانه ترافیک در سطح شهر است ارائه کند، چرا هیچ نهادی به آن توجه نکرده و بهصورت خودسرانه بر حجم ترافیک شهر میافزایند. تاکنون هیچ نهادی از این تجربهای که در اختیار شهرداری تهران است استفاده نکرده است.
از سویی قطعهای مستمر برق در تابستان سالجاری، باعث بروز گرههای ترافیکی بسیاری شده است؛ بهطوری که در تابستان امسال ما شاهد قطع برق بهطور همزمان در 100 تقاطع هم بودهایم. این در حالی بود که با قطع برق در تقاطعها نه نظارت پلیس در آن وجود داشت و نه هدایت هوشمند ترافیکی. اگر مدیریت واحد شهری بود، هیچگاه شاهد بروز این اتفاق نبودیم. به همین منظور مرکز تمامی چراغهای راهنمایی را مجهز به سامانه UPS کردیم؛ بهنحوی که پس از قطع برق هر چراغ بتواند حدود 2 ساعت برق مورد نیاز دوربین و چراغهای راهنمایی را تامین کند.
همچنین تعامل مناسب سازمان با نیروهای پلیس راهنمایی و رانندگی باعث شد، وضعیت ترافیکی را بیش از پیش کنترل کنیم. نیروهای پلیس با حضور در مرکز نظارت بر ترافیک توانستند روانسازی ترافیک در سطح شهر را به نحو بهتری انجام دهند. اما بسیاری از تقاطعهای سطح شهر در ساعات اوج ترافیک با دستی کردن زمان چراغها، آنها را از سامانه هوشمند خارج کرده و بدون آنکه ارتباطی با مراکز و سایر بخشهای شهر داشته باشند اقدام به تنظیم تردد در سطح شهر کردند. این امر باعث شد که در وهله اول موج سبز ترافیکی که حاصل مطالعات بسیار در هوشمند کردن چراغهای راهنمایی بود، از میان برود.
هرچند با نظارت بیشتر پلیس راهنمایی و رانندگی، تعداد چراغهایی که از سامانه هوشمند خارج میشد کمتر شده است، اما همین امر (دستی کردن تنظیم چراغها) باز هم موجب تغییر در روند ترافیکی شهر شده است که درصددیم آنرا به حداقل برسانیم.
در کنار تمامی این عوامل ،حفاریهای سازمانهای مختلف مانند آب و برق و گاز در سطح شهر بدون هماهنگی شهرداری معضل دیگری در عرصه ترافیک بهوجود آورده است.
تمامی این عوامل بهصورت جاری در شهر وجود دارد؛ موضوعاتی که با ایجاد مدیریت واحد شهری موجب افزایش ترافیک نخواهد شد.
براساس آمارهای به دست آمده در مرکز نظارت و کنترل ترافیک تهران، روزانه بهطور متوسط 1525 خودرو به شهر تهران افزوده میشود. این در حالی است که شهرداری هیچ نظارت و کنترلی بر این خودروها ندارد.
شهرداری تنها وظیفه کنترل ترافیک را بهعهده دارد. این در حالی است که امکان افزایش معابر با وجود محدودیت در زمینهای شهری و همچنین منابع وجود ندارد. هر خودرویی که به سطح شهر افزوده میشود، بیتردید متقاضیان سفر را بیشتر میکند. اما هیچ نظارتی بر این وضعیت از سوی شهرداری وجود ندارد.
شهرداری تهران بر افزایش تعداد خودرو نه میتواند نظارت کند و نه آنرا کنترل کند. حتی وضعیت بهگونهای است که امکان پیشبینی وضعیت سال آینده ممکن نخواهد بود. این سؤال اینجا وجود دارد که مدیران شهری پس چگونه میتوانند برای شهر خود برنامهریزی کنند. اما با وجود اجرای طرحهای ناکارآمد و ضربتی در سطح شهر، تجربه خوب شهرداری تهران در آغاز به کار مدارس سال جدید دستاوردی بسیار بزرگ بود.
ابتدای مهر سالجاری این انتظار وجود داشت که بر حجم سفرهای شهری تا 30 درصد افزوده شود. اما از آنجا که 12 روز از مهرماه مصادف بود با ماه مبارک رمضان، این انتظار چندان تاثیری بر سطح شهر در طول آن 12 روز نداشت.
از آنجا که به مناسبت ماه مبارک رمضان دولت ساعت کار ادارات را 9 صبح اعلام کرده بود و ساعت شروع فعالیت مراکز آموزشی 8 صبح بود، مدیریت شهری بهمدت 12 روز توانست با بررسیها نتایج قابلقبولی به دست آورد. در این مدت، معابر پرتردد شهر شناسایی شد؛ معابری که مقصد سفر مشترک سفرهای اداری و آموزشی بود. پس از پایان 12 روز ماه مبارک رمضان و بازگشت مراکز اداری به ساعت 8 صبح، دوباره موج ترافیکی در معابر آغاز شد. اما از این جهت که مراکز پرتردد شناسایی شده بود، به خوبی امکان روانسازی ترافیک بهوجود آمد و شهروندان توانستند با سرعت بیشتری به مقاصدشان برسند.
در حال حاضر که مدیریت واحد شهری محقق نشده است، بهترین شیوه مدیریت تقاضای سفر، تقسیم آغاز به کار مراکز اداری، آموزشی و اصناف است. مسلما ترافیک تهران با این نگاه میتواند سامانی بهتر یابد؛ وگرنه اجرای طرحهای ضربتی و آنی در یک زمان طولانی هیچ تاثیری جز ناآرامی در ترافیک نخواهد داشت.