اعضای این باند که در نقش برج ساز و راننده ظاهر میشدند، خریداران خودرو را فریب داده و پولهایشان را به جیب میزدند.
صبح 13 شهریور امسال مردی به کلانتری 109 بهارستان رفت و از نقشه عجیبی که چند مرد برای به چنگ آوردن پولهایش طرح کرده بودند، پرده برداشت. این مرد به ماموران گفت: بعد از دیدن آگهی فروش یک خودروی زانتیا در روزنامه، با شماره تلفنی که در آگهی درج شده بود تماس گرفتم.
مرد جوانی گوشی را برداشت و وقتی فهمید برای خرید زانتیا تماس گرفتهام گفت که مالک خودرو یک برج ساز معروف است اما به خاطر اینکه در جلسهای شرکت کرده، قادر نیست با من حرف بزند.
شاکی ادامه داد: ساعتی بعد دوباره با همین شماره تلفن تماس گرفتم و مرد جوان این بار مدعی شد مالک خودرو در دفتر کارش نیست و برای سرکشی به یکی از ساختمانهای در حال ساختش به منطقه زعفرانیه رفته است.
او سپس با دادن آدرسی از من خواست برای دیدن مالک خودرو و صحبت بر سر فروش آن به محل ساختمان در حال ساخت بروم. ساعتی بعد وقتی به مقابل این ساختمان رسیدم، مردی را دیدم که کنار یک زانتیای سفید رنگ ایستاده بود.
او همان مرد جوانی بود که به تماسهای من پاسخ داده بود و میگفت که راننده مرد برج ساز است. از آنجا که مرد برجساز برای سرکشی به کارگرها به طبقه سوم ساختمان نیمهکاره رفته بود، منتظر ماندم تا وی کارش تمام شود.
در این مدت بارها صدای او را هنگام صحبت با کارگرها شنیدم و مطمئن شدم که وی یک برج ساز و مالک این ساختمان است. دقایقی بعد سر وکله مرد برجساز پیدا شد. بعد از احوالپرسی، از وی خواستم خودروی زانتیایش را به من بفروشد، اما وقتی مبلغ آن را پرسیدم متوجه شدم که 5 میلیون تومان پول کم دارم. وقتی مرد برج ساز متوجه شد پولم کم است، گفت که از من خوشش آمده و به همین خاطر حاضر است هر جوری شده برای فروش خودرو با من کنار بیاید.
وقتی حرفهای این مرد را شنیدم، خوشحال شدم و به وی پیشنهاد دادم که بقیه پول خودرو را بهوسیله چک مدتدار پرداخت کنم. او که خود را مرد ثروتمندی معرفی میکرد با پیشنهاد من موافقت کرد و 5/11 میلیون تومان پولی را که همراهم بود از من گرفت و گفت که میتوانم بقیه پول را هنگام سند زدن خودرو پرداخت کنم. بعد از این ماجرا، وی قولنامهای امضا کرد و آن را در اختیار من قرار داد.
سپس راننده او سوار بر خودروی زانتیا شد و برای گرفتن کپی از شناسنامهام محل را ترک کرد. مرد برجساز هم به بهانه خداحافظی از کارگران به ساختمان نیمهکاره برگشت اما دیگر خبری از او و رانندهاش نشد. بعد از این بود که متوجه شدم همه این ماجرا ترفندی برای فریب من بوده و مرد برجساز و رانندهاش کلاهبرداران حرفهای هستند.
بعد از اظهارات مرد جوان، تحقیقات پلیسی برای دستگیری برجساز قلابی و همدستش آغاز شد. در حالی که هنوز ردی از متهمان به دست نیامده بود، ماموران با کلاهبرداریهای مشابهی مواجه شدند که تمامی آنها توسط برجساز قلابی انجام شده بود.
ماموران که خود را در برابر یک باند حرفهای میدیدند، جستوجو برای دستگیری آنها را ادامه دادند تا اینکه بعد از 5 ماه تحقیقات پلیسی، از طریق ردگیری آگهی فروش خودروی زانتیا، موفق شدند برج ساز قلابی و همدستش را دستگیر کنند.
سرهنگ عباسعلی محمدیان- رئیس پلیس آگاهی تهران- با بیان این خبر گفت: بعد از دستگیری متهمان مشخص شد آنها ساختمان نیمهکارهای را که کسی در آنجا حضور نداشت از مدتی قبل شناسایی کرده و با استفاده از این سناریوی عجیب از طعمههایشان کلاهبرداری میکردند.