چه کسی می‌گوید راه صدساله را نمی شود یک‌شبه پیمود. شهاب پهلوانی کسی است که یک شبه صاحب ۶۰ میلیارد و ۳۷۹ میلیون و ۹۷۸ هزار تومان شد و در یک چشم برهم زدن تبدیل شد به آقای میلیاردر.

وام بانکی

به گزارش همشهری آنلاین، سال ۱۳۸۹ خبری در صدر اخبار حوادث قرار گرفت و آن هم ماجرای یک شبه میلیاردر شدن یک مرد ایرانی بود. شرح این ماجرا در مجله همشهری سرنخ به این صورت نوشته شده است: او در آخرین روزهای ماه گذشته، وقتی حساب عابربانکش را چک کرد و این رقم نجومی را در حسابش دید، برق از سرش پرید. اما خوشحالی او خیلی طول نکشید و وقتی مشخص شد که کارمند بانک اشتباهی این مبلغ را به حساب او واریز کرده، همه چیز عوض شد.  

از چند روز قبل از این ماجرا قرار بود یکی از دوستان شهاب پهلوانی در بیست و هشتم فروردین ۵۰ هزار تومان به حساب او واریز کند اما ۵۰ هزار تومان کجا و ۶۰ میلیارد و ۳۷۹ میلیون و ۹۷۸ هزار تومان کجا؟ «ساعت ۱۲ بود که برای چک کردن حسابم زنگ زدم به بانک. اما بعد از واردکردن رمز کارتم، اپراتور رقمی را برایم خواند که خنده‌ام گرفت».

شهاب این را می‌گوید و ادامه می‌دهد: «اول اهمیتی به این موضوع ندادم و گوشی را قطع کردم. حدس زدم شاید اشتباهی پیش آمده و کامپیوتر قاتی کرده، برای همین موضوع را زیاد جدی نگرفتم». اما بعد از تماس دوم و سوم، شهاب مطمئن شد که این موجودی در حسابش هست. اما از کجا این پول سر از حساب آقای پهلوانی درآوره را خودش هم نمی‌دانست.

یک قدم تا خوشبختی

«بعد از تماس سوم با بانک متوجه شدم که موضوع شوخی‌بردار نیست و این اتفاق واقعا افتاده. به همین خاطر جریان را به همکارانم گفتم. من در کار خرید و فروش گوشی و خط موبایل هستم و قرار بود در این حساب پول یکی از خط‌هایی را که فروخته بودم واریز شود. اما دوستانم وقتی از ماجرا باخبر شدند، تصمیم گرفتند با دستگاه کارت خوانی که در مغازه بود، موجودی حسابم را چک کنند». دوستان شهاب این راه را هم امتحان کردند و با دیدن رقم نجومی از خنده ریسه رفتند. هیچ کدام آنها باورشان نمی‌شد که روزی صاحب چنین پولی شوند. به همین خاطر تا نیم ساعت آنها در شوک بودند و هر بار که حساب را چک می‌کردند به این نتیجه می‌رسیدند که من یک قدم بیشتر با خوشبختی فاصله ندارم.

مرد ایرانی که یک شبه میلیاردر شد
شهاب می گوید که حاضر نبوده است حتی یک  هزار تومانی از این موجودی را بردارد 

پیشنهاد بی شرمانه

کافی بود قبل از آنکه بانک متوجه این کسری بودجه شود، آنها از حساب شهاب خرد خرد پول برداشت کنند اما «در آن لحظه دوستانم پیشنهادهای عجیب و غریبی به من می‌دانند. یکی می‌گفت که تنها ۲۰ میلیون از پول را برداریم و بعد قسطی به بانک پس بدهیم. دیگری به خنده می‌گفت دیگر بی‌خیال کار شویم. در مغازه‌مان را ببندیم و به فکر سفر باشیم و برویم دوبی، ترکیه و... و. اما من به دوستانم گفتم که این پول، خوردن ندارد و به دردسرش نمی ارزد. کارت دست دوستانم بود و آنها اصرار داشتند کمی از پول را کارت به کارت کنیم، ببینیم عملیات بانکی انجام می‌شود یا نه. اما من کنار دستگاه کارت‌خوان مغازه نشستم و اجازه این کار را به هیچ کدامشان ندادم».

شماره کارت روی حساب

مادر شهاب بازنشسته بانک است و به همین خاطر خوب می‌داند که متصدیان بانک با چه مشکلاتی روبه‌رو هستند؛ «حاضر نبودم حتی یک هزار تومانی از این موجودی را بردارم. می‌دانستم متصدی بانک با مشکلاتی روبه‌روست و دوست نداشتم زیر سوال برود». شهاب با همین فکرها تا ساعت پنج بعدازظهر صبر کرد. او به همه پیشنهادهای دوستانش می‌خندید و در نهایت آب پاکی را روی دستشان ریخت. «خوب می‌دانستم که ساعت چهار، پنج بعدازظهر کارمندان بانک حساب‌ها را چک می‌کنند و متوجه این کسری بودجه خواهند شد.

به همین خاطر تا ساعت پنج صبر کردم و همان‌طور که انتظارش را داشتم سرانجام موجودی حسابم توسط بانک بلوکه شد». او ادامه می‌دهد: «آن روز گذشت. هر کسی که فهمیده بود چنین مبلغی به حساب من ریخته شده به شوخی سرزنشم می‌کرد و می‌گفت حداقل کمی از آن را برمی‌داشتی اما من حاضر نیستم آرامش زندگیم را با یک هزار تومانی از این پول‌ها عوض کنم. خدا تن سالم به من داده تا کار کنم و پاداش زحمتم را بگیرم. حالا کم یا زیاد، به هر حال با زندگی می‌سازیم».

فردای آن روز وسوسه‌انگیز شهاب به همراه دو نفر از دوستانش به همان بانک رفت و متوجه شد که متصدی بانک هنگام واریز کردن همان ۵۰هزار تومان به حساب شهاب به علت خستگی بیش از اندازه، شماره‌ای که روی کارت درج شده بود را به اشتباه در محل ثبت مبلغ نوشته بود و به همین دلیل این مبلغ به حساب وی واریز شده بود. شهاب می‌گوید: «وقتی با دوستانم رفتیم بانک، به شوخی به رئیس بانک گفتم که دستش درد نکند از محبتی که در حقم کرده. رئیس بانک هم خندید و از اینکه من به موجودی دست نزده بودم، تشکر کرد».

کد خبر 769836
منبع: همشهری سرنخ

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 5
  • نظرات در صف انتشار: 25
  • نظرات غیرقابل انتشار: 6
  • علی IR ۱۲:۵۷ - ۱۴۰۲/۰۴/۰۶
    41 7
    شیر مادرت حلالت
    • حسن IR ۰۵:۳۱ - ۱۴۰۲/۰۴/۰۷
      12 2
      خوب شد که گفتی والا حلال نمی شد
  • IR ۰۳:۱۲ - ۱۴۰۲/۰۴/۰۷
    23 1
    حداقل یه شیرینی میداد بهت . هیچ به هیچ.
  • IR ۰۶:۳۵ - ۱۴۰۲/۰۴/۰۷
    34 0
    کاش اختلاس گران بی غیرت ‌‌‌‌‌پاکدستی رو از شما و امثال شما یاد بگیرند دمت گرم خدا به زندگیت برکت بده 578
  • داریوش IR ۱۳:۴۶ - ۱۴۰۲/۰۴/۰۷
    22 1
    سلام کسی که نان حلال سرسفره پدرمادرخورده باشد هیچ وقت نمیخواهد یک کارمند سختی میکشد ،شیرمادرش حلالش باشد