از میان 70 نفری که در این جشنواره شرکت کردهاند، 12 هنرمند برای حضور در جشنواره برگزیده شدهاند، اما هیئت داوران از 5 هنرمند برجسته هم برای ارائه کارهای خلاقانهشان دعوت کرده است. به علاوه، حضور نادعلیان بهعنوان هنرمند هنرهای محیطی و دبیر جشنواره کافی است تا در بندر گناوه، شاهد اجرای هنرهای محیطی هم باشیم، همه اینها نشان میدهد جشنواره مجسمههای شنی، رویدادی بینظیر در میان سمپوزیومهایی است که تا به حال روی داده است؛ اتفاقی که داوران و مدعوین به منحصر به فرد بودن آن بسیار امیدوارند.
کوروش گلناری، یکی از اعضای هیئت انتخاب در اینباره میگوید: «مواجهه با فضا، خلاقیت تازهای را ایجاد میکند، بنابراین ممکن است شرکتکنندگان در ساحل گناوه قرار بگیرند و طرحشان را عوض کنند. به همین دلیل هم بوده که از هنرمندان دیگری هم برای ارائه کار دعوت کردهایم.»
اگرچه نمایشگاهها و دوسالانههای مجسمه، سفال و بهطور کلی حجم، به اندازه کافی در کشور برگزار میشود اما جامعه تجسمی، سمپوزیومهای مجسمه زیادی را به یاد ندارد. در حالیکه بهنظر میرسد بیش از اینها، به برگزاری سمپوزیومهای چوب، فلز، شن، برف و ... نیاز باشد.
بهروز دارش از دیگر اعضای هیئت انتخاب، مهمترین ضرورت برگزاری چنین جشنوارههایی را ارتباط آن با محیطزیست میداند و میگوید: «ما در این دوره نه تنها از محیطزیست دور افتادهایم که حتی برخورد رادیکال هم با این مقوله داریم. این جشنواره درباره اهمیت و نقش محیطزیست در زندگی امروز به ما هشدار و آگاهی میدهد، لذا این مسئله که یک اثر تا چه اندازه توانسته بین بصریت هنری و طبیعت، گفتوگوی استاتیک ایجاد و توجه مخاطب را به طبیعت جلب کند، مهمترین معیارهای من برای انتخاب آثار بوده است.»
اما شکوفایی و رونق اقتصاد هنر و همچنین آشنایی و قرابت مردم عادی با هنرهای تجسمی، از دیگر مسائلی است که به برپایی جشنوارههای تجسمی ضرورت میبخشد که البته بهنظر میرسد مهمتر و محکمتر از باقی انگیزهها باشد. طاهر شیخ الحکمایی، رئیس انجمن مجسمهسازان و داور این جشنواره که سابقه دبیری دوسالانه مجسمه را هم در کنار کارهای هنری دارد، درباره سابقه جشنواره مجسمههای شنی میگوید: «جشنواره مجسمههای شنی در شمال کشور تا به حال چندین بار اتفاق افتاده اما در جنوب تازگی دارد. امتیازی که جنوب نسبت به شمال دارد، این است که امکان ساخت مجسمههای شنی در تمام فصل زمستان وجود دارد و میتواند باعث نشاط و شور هنری در مردم، هنرجویان و هنرمندان شود. به علاوه، این حرکت در دیگر کشورهای جهان که سمپوزیومهای مجسمهسازی را بهطور منظم و جدی برگزار میکنند، تعداد زیادی توریست جذب میکند و به رونق اقتصاد هنر و اقتصاد بومی آن منطقه میانجامد.»
او ادامه میدهد: «اگرچه مرکز هنرهای تجسمی وزارت ارشاد تا به حال بهطور مستقیم وارد جریان سمپوزیومهای مجسمهسازی نشده اما برپایی نخستین جشنواره مجسمهسازی، جریانساز خواهد بود و بعدها به طرق مختلف میتواند ادامه پیدا کند، به علاوه، لزومی ندارد فقط وزارت ارشاد وارد این کار شود.
درحقیقت، سازمانها و ارگانهای مختلف مثل شهرداریها یا استانداریها هم میتوانند چنین جشنوارههایی را برگزار یا از آنها حمایت کنند بهخصوص که این سمپوزیومها جریان فرهنگی - سیاسی هم ایجاد میکنند و میتوانند تاثیر فرهنگی خوبی بر مردم ایران و دیگر نقاط جهان داشته باشند، بنابراین درصورت حمایت، شاهد نتایج مثبت فعالیتهای هنری- فرهنگی و روند رو به جلوی چنین جشنوارههایی خواهیم بود.»
اگرچه هنرمندان تجسمی و کارشناسان بر شکوفایی اقتصاد هنر در برگزاری سمپوزیومهای هنری اتفاق نظر دارند اما چنین فستیوالهایی نمیتوانند خالی از مشکل باشند. یکی از مشکلات این نوع جشنوارهها این است که خلاقیت و آوانگاردیسم در جریان خلق آثار فراموش و فهم و علاقه عامه مردم مهم میشود.
حال باید دید علاقه و جذب مردم به مجسمه، مجسمهسازی و اساساً هنرهای تجسمی مهمتر است یا خلق آثاری آرتیستیک! کوروش گلناری در این باره میگوید: «سالهای متمادی است که سمپوزیومهای چوب، برف و یخ و شن در نقاط مختلف دنیا و به فراخور فصل برگزار میشود، جذابیتی و شادمانی به محیط میبخشد و آن را به یک اتفاق بینالمللی تبدیل میکند ولی این جشنوارهها معمولاً کارکرد هنر آوانگارد را ندارند اما میتوان سیاستها را تغییر داد و حتی آنها را آرتیستیک کرد.
درواقع، وقتی تفکر بومی با اندیشههای هنری پیوند میخورد، نتایج مثبتی را به بار میآورد.»
گلناری بعد از اینکه به تغییر نگاه هنرمندان و گسترش هنرهای محیطی اشاره میکند، به بُعد دیگری از جشنواره مجسمههای شنی میپردازد و میگوید: «برگزاری جشنوارهای هنری به مناسبت و با نام خلیجفارس برای ما تبلیغی ملی- بینالمللی به حساب میآید. بعد از 40 سال تلاش برای پاک کردن نام خلیجفارس، این جشنواره میتواند نام و هویت خلیجفارس را تثبیت کند. به این صورت که اگر بتوانیم این جشنواره را هر سال، با کیفیتی مناسب برگزار کنیم، در یک روند آرام، نام خلیجفارس تثبیت میشود.»
از آنجاکه سمپوزیوم مجسمههای شنی بهطور مداوم برگزار نشده، طبیعی است طرحهای ارسالی نخستین جشنواره مجسمههای شنی، با ضعفهایی روبهرو باشد اما این باعث نشده هیئت داوران جشنواره در انتخاب آثار سختگیری نکنند، انتخاب تنها 12 اثر از میان تقریباً 80 اثر میزان جدیت هیئت داوران را به خوبی نشان میدهد. از سوی دیگر اعضای هیئت انتخاب معتقدند که کیفیت و کمیت آثار در سالهای آینده بهبود پیدا خواهد کرد. یکی از نکات مثبت این جشنواره که انتخاب را هم برای داوران راحتتر کرده، آزاد بودن موضوع جشنواره بوده است.
اگرچه جشنواره مجسمههای شنی به نام خلیجفارس برگزار میشود اما هیچ موضوعی برای بخش هنری در نظرگرفته نشده است بنابراین داوران مجبور نبودهاند، همخوانی با موضوع را همردیف معیارهایی همچون خلاقیت یا جذابیت بصری اثر فرض کنند. به این ترتیب فقط خود اثر، ویژگیهای هنری آن و توان هنرمندان برای ساخت آثار مهم بوده است.
اگرچه تاکنون چندین سمپوزیوم مجسمهسازی در کشور برپا شده اما هیچ کدام از آنها توسط مرکز هنرهای تجسمی وزارت ارشاد - که متولی اصلی چنین رویدادهایی است- برگزار نشده و این مرکز به برگزاری نمایشگاهها و دوسالانههای منظم و نامنظم آثار حجمی اکتفا کرده است درحالیکه بهنظر میرسد این روند بهطور کلی اتفاقات خوشایندی را برای هنرهای تجسمی رقم نمیزند.
کمترین مزیت برگزاری سمپوزیومهای منظم مجسمهسازی این است که مردم عادی شاهد خلق یک اثر خواهند بود و به دیدن آثار هنری خوب و نهایتاً شاخههای گوناگون هنرهای تجسمی عادت میکنند یا دست کم به دیدن آثار هنری علاقهمند میشوند؛ اتفاقی که درصورت تحقق، باعث میشود نبض نگارخانهها فقط و فقط برای هنرمندان تجسمی نزند و نقاشیها، مجسمهها و دیگر آثار هنری، مخاطبانی به جز دانشجویان، اساتید هنر، بستگان آنها و خبرنگاران حوزه تجسمی داشته باشد!