نگاهی به آمارهای حوادث آتشسوزی در سالهای گذشته گواه این مدعاست که به هر دلیلی سنتهای گذشته فراموش و منسوخ شده و رفتارهای جدیدی جای آن را گرفته است؛ رفتارهای پرخطری که موجب بروز حوادث زیادی میشود، اما هیچکس از این حوادث درس عبرت نمیگیرد و باز هم سال بعد شاهد بروز اتفاقات تلخی در شب چهارشنبهسوری هستیم.
برخی نیز بهدنبال این هستند با افراط و تفریط در برگزاری آیینهای ملی، آنها را در تضاد با جامعه کنونی قرار دهند و سعی در حذف آنها داشتهباشند.
برگزاری غلط و افراطی چهارشنبهسوری موجب میشود تا علاوه بر اینکه استفاده صحیحی از این جشن صورت نگیرد، مردم نیز از آن بهرهای نبرند و از آن متنفر شوند. نخبگان و رسانهها باید با تحلیل و بررسی پیشینه و تاریخ آیینها و آداب و رسوم ملی سعی در تدوین و تثبیت واقعی آنها داشته باشند تا بدین ترتیب جلوی هرگونه بدعت، تغییر و تحریف این آیینها گرفته شود.
از جمله جشنهای آریایی، جشنهای آتش است. آتش نزد ایرانیان نماد روشنی، پاکی، زندگی، سازندگی و تندرستی بوده است. یکی از جشنهای آتش که در ایران باستان بهعنوان پیشدرآمد یا پیشواز نوروز بوده و آمیزهای از چند رسم گوناگون است، جشن سوری بودهاست. سوری به معنی سرخ و اشاره به سرخی آتشی است که در این روز میافروختهاند.
در تاریخ بخارا آمده است: چون امیر سدید منصوربن نوح به ملک نشست، هنوز سال تمام نشدهبود که در شب سوری چنان که عادت قدیم است آتشی عظیم افروختند. این آتش را در شب سوری که همزمان با روزهای بهیژک یا پنجه دزدیده بود برای گریزاندن سرما و فراخوانی گرما، آن هم بیشتر روی بامها میافروختند که هم شگون داشته و هم به باور نیاکانمان، تنوره آتش و دود بر بامها، فروهرها را به خانههای خود رهنمون میکردهاست...
در برخی کتابهای تاریخ نیز آمدهاست که در ایران باستان تقسیمبندی روزهای هفته به شکل امروزی شنبه و یکشنبه نبودهاست. در گاهشماری ایرانیان هر روز از 30 روز ماه اسم خاصی داشتهاند مانند امرداد، آذر، سروش، رشن، فرودین، ورهرام، شهریور، سپندارمزد و خورداد.
هفته، ریشه در آیینهای سامی دارد. سامیان بر این باور بودند که خداوند جهان را در 6 روز آفرید و روز هفتم به استراحت پرداخت و آفرینش پایان یافت. به همین دلیل روز هفتم را به زبان یهودی شنبد یا شنبه نامیدهاند که به معنی فراغت و استراحت است. تقسیمبندی روزها به هفته از یهود به عرب و از اعراب به ایرانیان رسیدهاست.
آداب چهارشنبهسوری
آتشافروزی: غروب آخرین سهشنبه سال زمان ویژهای برای آتشافروزی و پریدن از روی آتش بوده است. در این شب ایرانیان 7 بوته آتش به نشانه 7 فرشته و امشاسپند روشن میکردند و با گفتن جمله زردی من از تو، سرخی تو از من، از روی آتش میپریدند.
آجیل مخصوص: این آجیل مخلوطی بود از آجیلهای شور و شیرین مانند برگه هلو و زردآلو، باسلق، کشمش، شکرپنیر(نقل)، مغز گردو، انجیر و توت خشک. پیش از خرید، این آجیل را برای مستجابشدن یک نیاز، همچون آجیل مشکل گشا نذر میکردند. همچنین معتقد بودند خوردن آجیل چهارشنبهسوری شگون دارد.
قاشق زنی: یکی از آیینهای شب چهارشنبهسوری است. افراد طوری چادر به سر میکردند تا شناخته نشوند. کاسهای مسی با یک قاشق بهدست گرفته و در کوچه و گذر به راه میافتادند. در برابر 7 خانه میایستادند و بیآنکه حرفی بزنند پی در پی قاشق را بر کاسه میزدند. صاحبخانه که میدانست قاشق زنان نذر و حاجتی دارند، شیرینی یا آجیل، برنج یا حبوبات یا مبلغی پول در کاسههای آنان میگذاشت.
قاشق زنان نیز پس از بازگشت به خانه با برنج و حبوبات جمعآوری شده، مقدمات پختن آش را آماده میکردند. اگر برای پختن آش چیزی هم کم بود با پولهای جمعآوری شده آن را تهیه میکردند. پختن آش را برای تبرک و شگون انجام میدادند یا اینکه اگر در خانه فرد بیماری داشتند به نیت شفای او این آش را تهیه و به فرد بیمار نیز میدادند.
آنان معتقد بودند این آش علاج تمامی دردهاست و با خوردن آن، درد و بلای فرد بیمار به سال نو منتقل نخواهد شد و شفا پیدا میکند.در برخی منابع آمدهاست خانوادههایی که بیمار یا حاجتی داشتند برای بهبودی بیمارشان یا برآورده شدن حاجتشان نذر میکردند و در شب چهارشنبه آخر سال آش بیمار میپختند. اندکی از آش را بیمار میخورد و بقیه را میان فقرا پخش میکردند.
کوزه شکنی: آیین دیگری است که در شب چهارشنبهسوری اجرا میشد. هدف از اجرای کوزهشکنی دور کردن بلایا بود.
خرافه یا فرهنگ
برخی جامعهشناسان معتقدند چهارشنبهسوری سنت زیبا و رنگارنگی است و تاثیر خوبی بر روحیه و تجدید قوای مردم دارد.
از طرفی اجرای صحیح و بدون خرافه این سنتها یک همبستگی ملی ایجاد میکند و همبستگی، فرهنگ یک ملت را بهوجود میآورد. امروزه هیچ کشوری بدون شناخت دقیق علمی و واقعی از تاریخ، تمدن و گذشتهاش نمیتواند آیندهای بهتر برای خود تصور کند.
بههمین دلیل است که اقوام و ملل مختلف تلاش میکنند تا با بازخوانی و تحقیق دقیق و علمی در آداب و رسوم گذشتگان خود و بررسی علمی آنها، ضمن ثبت در سازمان یونسکو بهعنوان یک آیین ملی آن را به جهانیان معرفی کنند. این امر موجب ایجاد حس اعتماد به نفس و خودباوری افراد جامعه و ایجاد انگیزه برای مردمی است که در تلاشاند تا فردایی بهتر را رقم بزنند و در مواجهه با جامعه بینالمللی و زبان رایج فرهنگ، اقتصاد و علوم جهانی دچار خود کمبینی، انزوا، رخوت و خمودی نشوند.
به همین علت است که در اغلب کشورها علاوه بر استقبال از احیا و بزرگداشت این آداب و رسوم، به مروجان، مجریان و برگزارکنندگان آن نیز امتیازات ویژهای میدهند. وقتی ما هویتمان را حفظ کنیم، میتوانیم در مقابل تهاجم فرهنگی حرفی برای گفتن داشتهباشیم یا بهاصطلاح مقاومت کنیم. تهاجم فرهنگی زمانی میان مردم یک کشور رسوخ میکند که آنها آداب و رسوم کشورشان را فراموش کنند و به فکر الگوبرداری از فرهنگهای دیگر بیفتند.
تغییر آداب و رسوم
اکنون جشن چهارشنبهسوری تغییر کردهاست و برخی سعی دارند با افراط یا تفریط در برگزاری این جشن آن را تبدیل به وسیله تخلیه هیجانات کنند. در کنار این عده افراد سودجویی نیز ناآگاهانه آتشبیار معرکهاند و با عرضه انواع ماده محترقه و منفجره خطرناک به نوجوان و جوانان به این موضوع کمک میکنند.
امروزه در مراسم چهارشنبهسوری مسائل و صحنههایی را شاهدیم که هیچ شباهتی به جشن چهارشنبهسوری حتی چند دهه گذشته ندارد چه رسد به سنتهای شیرین و به یاد ماندنی گذشتگان.
افرادی خواسته و ناخواسته بدون توجه به پیشینه آیینهای ملی مانند چهارشنبهسوری و نوروز سعی میکنند با برگزاری سلیقهای همراه با افراط یا بدعتهای جاهلانه تیشه به ریشه آداب و رسوم و فرهنگ این مرز و بوم بزنند.از طرفی با تغییر محتوی و روش برگزاری آیینهای شاد و مفرحی مانند چهارشنبهسوری آن را به روزی آزاردهنده، پرمخاطره، ناامن و عذابآور تبدیل کنند تا از این طریق به امیال خود برسند.
برگزاری غلط و افراطی چهارشنبهسوری موجب میشود تا علاوه بر اینکه استفاده صحیحی از این جشن صورت نگیرد مردم نیز از آن بهرهای نبرند و از آن متنفر شوند.
نخبگان و رسانهها باید با تحلیل و بررسی پیشینه و تاریخ آیینها و آداب و رسوم ملی، سعی در تدوین و تثبیت واقعی آنها داشتهباشند تا بدین ترتیب جلوی هرگونه بدعت، تغییر و تحریف این آیینها گرفته شود.