حسن غفاری سالها پیش وقتی دبیرستانی بود کار خود را از شاگردی در یک مغازه کوچک عکاسی در شهر یاسوج آغاز کرد و به گفته خودش مسحور جادوی چاپ و ظهور عکس شد. با ورود به دانشگاه و ادامه دادن تحصیلاتش در مقطع فوقلیسانس و انتخاب عکاسی مستند اجتماعی همچنان به عکاسی وفادار ماند.
وقتی کوچ عشایر شروع میشود غفاری دیگر تهران نیست و حاصل کارش عکسهایی است که در آن میتوان صدای کوچ و حرکت، تاریکی شب و روشنی روز، سردی و گرمی هوا، سختی و مهربانی مسیر و عطر دلانگیز طبیعت را احساس کرد. غفاری مهربان و خوش اخلاق است، با سبک خاص خود و بیهیچ ادعایی.
اگر گوشیاش را جایی فراموش نکرده باشد هر تلفنی را جواب میدهد! همیشه همسرش اولین کسی است که عکسهایش را میبیند و به گفته همسرش همین عکسها، دوریهای چند ماهه او را از خانواده قابل تحمل میکند. غفاری حالا در دانشگاه تدریس میکند و گاهی وقتها نیز در نشریات عکاسی میکند. و اهالی مطبوعات او را لر بزرگ مینامند. نمایشگاه عکسش در سایت www.IlatIran.com دریچه ایازنگاه غفاری به رنج، شادی، رنگ و کوچ عشایر
- گذرتان از عکاسی آنالوگ به دیجیتال چگونه بود؟
از سال 68 عکاسی آنالوگ را شروع کردم. در آن زمان به دلیل اینکه عکس سیاه و سفید این قابلیت را داشت که عکاس مراحل چاپ و ظهور عکس را خودش انجام بدهد مورد توجه من قرار گرفت.
اما کمی بعد که امکانات چاپ و ظهور عکس رنگی در سطح کشور فراگیر شد و مطبوعات و نشریات نیز رنگی شدند و در نتیجه عکسهای مورد نیاز جامعه و حتی مطبوعات به صورت رنگی در آمدند، من هم به سراغ عکس رنگی رفتم. اما در همان زمان طبق مطالعاتی که داشتم میدانستم دوربینی ساخته شده است که به جای کاغذ و نگاتیو حساس به نور، از نوعی حافظه استفاده میکند و گفته میشد این دوربین جای آنالوگ را خواهد گرفت. بعد هم که دوربین دیجیتال به بازار آمد و شش سال است که من از دوربین دیجیتال استفاده میکنم.
- تفاوت عکاسی دیجیتال و آنالوگ از نگاه شما؟
عکاسی دیجیتال به دلیل سهولت در استفاده، تکثیر بهتر و بیشتر عکس، کم شدن هزینههای جانبی، مثل نگاتیو، کاغذ، چاپ و غیره، امکان ارسال آسان عکس با استفاده از خدمات اینترنتی و کوتاه شدن مراحل تولید، نسبت به آنالوگ در جایگاه برتری قرار دارد. البته اگرچه ما هنوز در عکاسی دیجیتال به تکامل نرسیدهایم.
اما از طرف دیگر، دیجیتال با عکاسی آنالوگ و یک عمر 160 ساله طرف است و در واقع به نظر من عکاسی دیجیتال اوج پختگی و حاصل 160 سال تجربه آنالوگ است. دیجیتال در سالهای اولیه عمرش باب طبع برخی ذائقههای بصری نبود، چرا که مثلا در عکاسی سیاه و سفید کیفیت پایینی داشت. کیفیت عکس آن از نگاتیو پایینتر بود اما با این حال همه مشکلات این دوربینها در حال حاضر رفع شده و عکاسی دیجیتال کاملتر هم خواهد شد.
- صنعت دیجیتال چه خدمتی به عکاسان کرده است؟
مباحث علمی دنیا به سمتی حرکت کرده که راحت زندگی کردن، شعار بشر شده است. در واقع عکاسی دیجیتال شرایطی را فراهم کرده تا عکاسان راحت به تولید عکس برسند. هر روز به کمک این صنعت بر تعداد عکاسان افزوده میشود چرا که استفاده از ابزار عکاسی آسان شده است.
با دوربینهای دیجیتال، بهدلیل تنظیم درست مسافت، نورسنجی بالا، تعادل رنگ، تشخیص نقاط نورسنجی، تعادل نقاط تیره و روشن و غیره میتوان عکسهایی با بهترین کیفیت گرفت. خلاف واقع نیست اگر بگویم که با این دوربینها کسی بتواند عکس بد بگیرد هنرمند است. در واقع همانگونه که ما به کامپیوتر، موبایل، ویدیو، وسایلی از این دست دسترسی داریم به همین راحتی نیز از دوربین استفاده میکنیم.
عکاسی دیجیتال یک سری هزینه پایه دارد مانند عکاسی آنالوگ مثلا دوربین، لنز، سختافزار و موارد دیگر. اما هزینههایی مانند نگاتیو و چاپ و ظهور و داروها و کاغذها در این نوع عکاسی حذف شده است و جای آنها را نرمافزارها گرفتهاند که خوشبختانه یا متاسفانه (!) این نرمافزارها در ایران به سادگی و با قیمت پایینی در اختیار عکاسان قرار میگیرند. این نوع عکاسی نهتنها هزینههای جانبی ندارد، بلکه اطمینان خاطری از نظر کیفیت عکس نیز به عکاس میدهد.
- اطمینان خاطر در چه مواردی است؟
رهایی از استرس خراب شدن عکس و چاپ و ظهور عکس در لابراتوار و ارسال عکس با امنیت بالاتر در فضای مجازی. بهطور حتم عکاسی دیجیتال آینده چشمگیرتری خواهد داشت باید بدون موضعگیری به استقبال آن برویم.
- در این میان و با وجود این همه تغییر و امکانات، اصالت هنر عکاسی چه میشود؟
ببینید، الان چیزی که مهم است داشتن دید و شعور بصری است. در واقع همه دوربین به دست هستند و عکس میگیرند اما هر کسی را نمیتوان عکاس نامید.
- با این حساب تفاوت عکاس خوب و معمولی در چیست؟
در روزگاری که هر روز ما با تصاویری از مجلات، تلویزیون، بیلبوردها و غیره، بمباران بصری میشویم و به همان اندازه که تعداد عکاس بیشتر میشود، انتظار ما هم از عکاسی بیشتر میشود.
در واقع هر کسی ما را جذب نمیکند. عکس باید خاص باشد که مخاطبش را مجذوب و یا میخکوب کند. شاید در عصر حاضر همه از دوربین استفاده میکنند اما هنر عکاس در این است که میداند چه موقع باید عکس بگیرد و عکسش چه چیدمانی داشته باشد.
- آرشیو عکس دیجیتال یا آلبوم؟
ما فرزندان نسل آلبوم هستیم. زمانی که عکس را شناختیم برای ما یک موجود حقیقی بود که هم آن را میدیدیم و هم لمسش میکردیم. در نتیجه آلبوم برای من خوشایندتر است. اما دیدن عکس بر روی مانیتور ابزار نیاز دارد. هر جایی امکان نمایش ندارد در حالی که عکس کاغذی مانند کارت شناسایی است. با این حال منکر آلبوم دیجیتال نمیشوم چرا که مثلا در یک کنفرانس آلبوم دیجیتالی خیلی راحت تر از آلبوم کاغذی است.
- اگراز عکس شما سوء استفاده شود چه میکنید؟
ما در ایران محکوم به سکوت هستیم و هیچ کاری نمیتوانیم بکنیم. ناراحتی یک عکاس هیچ کس را ناراحت نمیکند. به راحتی در فضای حقیقی و مجازی عکسها دزدیده میشوند و مورد سوءاستفاده قرار میگیرند، با این حال جز عکاس دل کسی نمیسوزد. همانگونه که هنوز خیلیها به حقوق مادی عکس پایبند نیستند و حقوق معنوی آن را نیز نادیده میگیرند که البته این هم به خلأ وجود قانون در زمینه کپی رایت بر میگردد.
- جایگاه عکاسی را در ایران چگونه میبینید؟
عکاسی در ایران از طریق محافل حکومتی شروع شد و به همین دلیل هم خوب پیشرفت کرد. ناصرالدین شاه 2 سال پس از اختراع عکاسی، اولین دوربین را وارد ایران کرد و بعد هم به صورت یک درس در دارالفنون تدریس شد و هماکنون نیز تا مقطع کارشناسی ارشد امکان ادامه تحصیل دارد. به نظر من، ما در این زمینه جایگاه علمی خوبی داریم.
در واقع مردم ما نوگرا هستند و در حال حاضر هم اگر ابزار نو جایگزین جریان آنالوگ شود، سرویسدهیها هم خوب است و اتفاقا آنچه مسلم است تولید تجهیزات معتبر از سوی تولید کنندگان معتبر است.
دوربین شما چیست؟
من از اول با دوربین نیکون کار میکردم. در عکاسی آنالوگ، کنتراستی که با لنزهای نیکون بر روی فیلمهای سیاه و سفید ایجاد میشد، بهتر بود. البته اختلافات میان دوربینهای حرفهای خیلی جزیی هستند و با توجه به توان مالی و کاربرد باید دوربین را خرید.
- بازار دوربینهای حرفهای عکاسی در ایران و جهان چگونه است؟
هر 6 ماه یک دوربین جدید به بازار میآید در واقع نواقص دوربین قدیمی برطرف و دوربین جدید میشود. ابزاری که در بازار وجود دارد نیز نیازهای عکاسان را به خوبی برطرف میکند.عکاسان نیاز ندارند که مرتب لوازم خود را عوض کنند بعضی وقتها یک دوربین چندین سال جواب میدهد، اما دوربینهای جدید در واقع رزلوشن، سرعت فوکوس و ذخیره بهتری دارند. خود من اکثرا نرمافزار و آنتی ویروسهای دوربینم را به روز میکنم.
- فرق دوربین با چشم انسان؟
دوربین کاستیهای چشم را جبران میکند. در واقع، هر تصویر یک دهم ثانیه در چشم میماند و بعد به حافظه میرود. اما نمیتوان آن تصویر را نگه داشت یا بازسازی کرد چرا که تصاویر به صورت کد وارد حافظه میشوند اما دوربین ثبت حقیقی لحظهای از واقعیت زندگی آدمهاست.
- سوژههایی که هم در دوربین هم در ذهن شما ماندگار شدهاند؟
عکاسی از ایالات و عشایر در زمان کوچ از ییلاق به قشلاق و برعکس و سلسله مراتب ایلی که وجود دارد بسیار در ذهنم ماندگارند. اما به همان میزان نیز فقر و فقدان عدالت اجتماعی که در فضای زندگی عشایر وجود دارد، آزارم میدهد. عشایر تولیدکنندگان بیادعایی هستند و هویت ایرانیان را باید میان این ایلها جستوجو کرد.دوست دارم رنج و عذابی را که عشایر برای آزادی و بهرهمندی از طبیعت میکشند، در عکسهایم نشان بدهم.
- به نظر شما مردمی که از فناوریهای اطلاعات و ارتباطات دورتر هستند، سوژههای جذابتری نیستند؟
در فضاهای شهری به دلیل پیروی از مد و تیپسازی و نیز نوع دیالوگها، همه چیز تکرار میشود، اما در فضای سنتی تغییرات به کندی صورت میگیرد و چشماندازهای زیبای بصری ایجاد میکند. از سوی دیگر، تنوع رنگ در زندگیهای سنتی بیشتر است. مجموع این عوامل باعث میشود که فضاهای دور از IT برای ما جذابتر باشند.
- مردمان دور از فناوری چگونه با دوربین عکاسی ارتباط برقرار میکنند؟
هر فرد دایره محیطی خاصی دارد و حریم در بین آدمها متفاوت است. در فضاهای شهری برای عکاسی از یک سوژه باید از خیابان، کوچه، درب حیاط، درب منزل و غیره بگذریم و برای گذر از همه اینها مجوز قانونی لازم است. در ضمن، مردم شهرها با تاثیر عکس آشنایی بیشتری دارند و به راحتی نسبت به عکاس واکنش نشان میدهند.
در واقع به نوعی به عکاس بیاعتمادند. اما در فضاهای عشایری و روستایی حریمها و موانع برداشته میشود. البته نکته ذکر شده به این معنی نیست که در زندگی آنها حریمی وجود ندارد، بلکه کسی که در یک سیاه چادر زندگی میکند حریمش، وسعت دیدش است، یعنی حریم یک آپارتماننشین، خانهاش است و حریم یک فرد ایلاتی و عشایر، از زمین تا آسمان است با اینکه فضای زندگی و دسترسی به حریم آنها راحتتر است اما اینجا عکاس باید برای خودش قانون بگذارد و آن را رعایت کند. در واقع عکاس باید جزیی از خود مردم عشایر باشد و به آنها احترام بگذارد.
همشهری استانها