همشهری آنلاین: تصویر گنبد که پیدا شد، حاج حبیب، برادر بزرگ مجید سلام داد و مجید را صدا کرد. اما جوابی نشنید و آن وقت بود که یکی از معروفترین دیالوگ تاریخ سینمای ایران را گفت: «همه عمر دیر رسیدیم.» امروزه البته دیگر از آن قاطرهای معروف خبری نیست و شما میتوانید از یک جاده آسفالته و خیلی بیدردسر به امامزاده برسید؛ اما هنوز هم کسان بسیاری هستند که برای گرفتن حاجت یا ادای نذر به این امامزاده میآیند. آسفالته یا خاکی، با ماشین یا قاطر، فرقی نمیکند. مردم تهران با این امامزاده کارها دارند.
شهرت اصلی امامزاده داوود، به خاطر مسیر سخت و کوهستانی آن است. زمانی فقط با کمک قاطرچیها میشد این راه را طی کرد. حتی الان هم که مسیر راحت و آسفالتهای برای رسیدن به امامزاده کشیده شده، در انتهای مسیر ماشینرو، حداقل یک ربع باید سربالایی تندی را پیاده رفت.
رابطه ف و فرحزاد
مسیر کوهستانی و سخت امامزاده داوود، البته باعث دوچندان شدن لذت زیارت هم میشد و برای همین بود که یکی از نذرهای رایج در تهران قدیم، نذر زیارت امامزاده داوود بود. این نذرها، معمولا به کمک قاطرچیهای فرحزادی که بلد راه بودند انجام میشد. هنوز هم (با وجود جاده آسفالته و امکان مسافرت با ماشین) شغل بسیاری از فرحزادیها کرایه قاطر است. چراکه هنوز هم مسیر قدیمی امامزاده در دره فرحزاد پرطرفدار است و کسانیکه علاقه به کوهنوردی و طبیعتگردی دارند، از این مسیر میروند.
در قدیم اهالی تهران برای زیارت امامزاده داوود، معمولا شب را در فرحزاد میگذراندند و صبح روز بعد با کمک همین قاطرچیها به امامزاده میرفتند. این امر اختصاص به طبقه خاصی هم نداشت و تقریبا همه زوار این کار را میکردند؛ مثلا در «روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه» آمده که ناصرالدین شاه روز دوشنبه ۱۷ محرم ۱۳۰۶ قمری را در فرحزاد گذراند تا روز بعد به زیارت امامزاده داوود برود. فرحزاد که آب و هوایی فوقالعاده خوش دارد، آنقدر برای تهرانیها جذاب بوده که برای آن ضربالمثل هم بسازند: «تا بگویی ف، من رفتهام فرحزاد.»
دعاییها به صف
زیارت امامزاده داوود، از زمان قاجاریه به یکی از عادات تهرانیها تبدیل شد. طوری که ناصرالدین شاه قاجار، در قریه خوشآبوهوای شهرستانک که بسیار به این امامزاده نزدیک است، قصری ساخت تا بعد از زیارت، در آنجا استراحت بکند. در واقع شهرستانک پشت قلهای به نام شاهنشین است که دره امامزاده داوود در جنوب این قله قرار دارد. معمولا کسانی که برای کوهنوردی به این منطقه میآیند، به شهرستانک هم میروند. از آن طرف، از شهرستانک هم میشود به امامزاده داوود آمد.
در «طهران قدیم» جعفر شهری، آداب زیارت امامزاده داوود در زمان قاجاریه اینطور توصیف شده که صاحب نذر بعد از گرفتن حاجت، راهی زیارت میشده. علامت رفتن او به زیارت هم تکه پارچه سبزی بوده که از پارچه روی بقعه میگرفته و به آستین لباسش میدوخته. کسانی هم که زیاد بیمار میشدند، دچار بیماریهای مزمن بودند یا امراض لاعلاجی مثل صرع داشتند و در اصطلاح «دعایی» بودند، شبهای چهارشنبه به طور مرتب به زیارت میرفتند.
اینجا چراغی روشن است
امروز البته از دعانویسهایی که دعاییها پیش آنها میرفتند، چندان خبری نیست و در عوض، اطراف امامزاده پر است از مسافرخانهها و کاسبهای دستفروش. هم به علت سختی راه و هم به خاطر آب و هوای خوش این منطقه، شب ماندن در مسافرخانههای اطراف امامزاده کاملا مرسوم است. در «سفرنامه مازندران و استرآباد» رابینو (کنسول انگیس در رشت، در اواخر قاجاریه) از امامزاد داوود به عنوان یکی از چهار منزل تابستانی بین چالوس و تهران اسم برده شده (در فصل زمستان، برف بسیار سنگینی در این منطقه میبارد که تقریبا امکان زیارت از این مسیر را ناممکن میکند.)
علاوه بر مسافرخانهها، امامزاده داوود به بازارش هم شهرت دارد. توی این بازار، هر چیزی که فکرش را بکنید میشود پیدا کرد؛ از خوراکیهای عصر پدربزرگها تا کیف و سینی منقش به تصویر جومونگ؛ یکجور همنشینی سنت و مدرنیته.
ساختمان امامزاده، طبق الگوی اصلی بناهای آرامگاهی ایران ساخته شده است: دو مسجد که هر دو به بقعه امامزاده در وسط راه دارند. خود بقعه، در زمان صفویه بنا شده است ولی چیزی که در حال حاضر از آن بنا به جا مانده، یک بقعه هشتضلعی به طول و عرض تقریبی شش متر با سرداب زیر آن است. ساختمان اصلی اما متعلق به دوره قاجاریه است. روی در ورودی حرم، هشت بیت شعر نوشته شده که در آنها اسم فتحعلی شاه آمده و معلوم میشود که این حرم در آن زمان ساخته شده است. آن طور که از «روزنامه خاطرات عزیزالسلطان» برمیآید، در زمان قاجار، بنای این امامزاده یک شیروانی سبزرنگ معروف هم داشته که الان دیگر خبری از آن نیست.
بقعه ساده امامزاده از یک ضریح ساده، معروف به ضریح جعفری تشکیل شده است با طول ۲/۵ و عرض ۱/۳۰ متر. دخیل بستن به این ضریح، جزو آداب اصلی زیارت امامزاده داوود است، طوری که روی شبکههای ضریح، به سختی میشود جای خالی پیدا کرد. در گوشه شمالشرقی بقعه یک دریچه آهنی است که به سرداب باز میشود. امامزاده در این سرداب مدفون است.
مهمان ایران
در نسب امامزاده داوود اختلاف نظر هست. طبق زیارتنامه موجود در بقعه، ایشان «داوود بن عماد بن جعفر بن نوح بن عقیل بنهادی بن یحیی بن قاسم بن ابراهیم بر اسماعیل بن ابراهیم بن حسن المثنی بنامامحسنمجتبی(ع)» معرفی شدهاند اما متن اذن دخول کمی متفاوت است: «... عقیل بن یحیی الهادی بن جواد بن قاسم ...» که در هر دو عبارت، آن حضرت نسل یازدهم امام مجتبی(ع) به حساب میآید. با این حال در درههای مجاور امامزاده، در سمت غرب و جنوب غربی، در آبادیهای رندان و سنگان بقعههای کوچکتری به نام امامزاده عمادالدین، امامزاده علاءالدین، امامزاده قاسم و امامزاده عقیل وجود دارد که مردم محلی معتقدند پدر (امامزاده عمادالدین) و برادران امامزاده داوود هستند.
اما مرحوم شیخ ذبیحالله محلاتی در کتاب «اختران تابناک» خود که بهترین مرجع در شناخت امامزادههای ایران است، مینویسد که بعد از تحقیقات مفصل به این نسبنامه رسیده است: «داوود بن ابراهیم طباطبا بن اسماعیل بن ابراهیم بن حسن مثنی بن امام حسن(ع)». یعنی این امامزاده نسب پنجم امام حسن(ع) و از خانواده معروف طباطباییهاست. امروز این نظریه، موردقبول بیشتر محققان است.
طبق نظریه مرحوم محلاتی، امامزاده داوود احتمالا در جریان قیام نوادگان امام حسن(ع) علیه بنیعباس - که در آن فقط ابراهیم طباطبا از کشتار جان سالم به در برد – به ایران آمده و در این منطقه کوهستانی و دور از دسترس ماموران بغداد، پناه گرفته است. این مطلب را شواهد تاریخی هم تایید میکند. مرحوم عباس اقبال آشتیانی در مقاله «جغرافیای بلاد و نواحی» خود، درباره فرحزاد آورده است: «نام این ده در کتاب «منتقله الطالبیه» (متعلق به قرن پنجم هجری) آمده.
مولف کتاب منتقله الطالبیه نام جمعی از سادات مهاجر را میبرد که به این قریه پناهنده شده و در آنجا سکونت اختیار کرده بودهاند.» حتی در عقاید عامیانه و شوخیهای مردم منطقه هم این موضوع انعکاس دارد. در روستای کیگا که در مسیر فرحزاد به امامزاده داوود است، این قصه رایج است که میگویند وقتی امامزاده داوود تحت تعقیب بوده از آنجا رد شده، قرار بوده که اهالی روستا او را لو ندهند ولی وقتی مامورها به جستوجوی او میآیند، کسانی با چشم به مسیر رفتن ایشان اشاره میکنند و از آن به بعد چشمهای بعضی از اهالی این روستا چپ میشود.
هم آن شواهد تاریخی و هم این عقاید عامیانه، به خوبی نشان میدهد که این منطقه، زمانی پناهگاه اولاد امامان(ع) بوده است؛ همانطور که حالا محل تجمع دوستداران ائمه(ع) شده است.
نظر شما