همشهری آنلاین: افرادی که مرگ را پایان دردها و رنجهای خود میدانند یا هدفی در پس زندگی کوتاه و بلندشان نمییابند، مستأصل و ناامید بهخودکشی بهعنوان یک راهحل میاندیشند؛ راهحلی سیاه که تاریکی آن بر زندگی اطرافیان از خانواده تا جامعه نیز سایه و سنگینی میافکند. بسیاری از اندیشمندان و روانشناسان، خودکشی را پدیدهای پیچیده و دارای زوایای پنهان و متغیر معرفی میکنند که تکانههای آن قابل پیشگیری و کنترل است. رسانهها، فضای مجازی و آموزش مهارتهای زندگی و ارتباطی ازجمله مهمترین مولفهها در ارتباط با پیشگیری و کنترل پدیده خودکشی هستند که در گفتوگو با کارشناسان، آنها را بررسی کردهایم.
حسین ابراهیمیمقدم، روانشناس و استاد دانشگاه
افسردگی؛ پایه خودکشی
پدیده خودکشی معمولا به دلایل کلاسیک یعنی مشکلات روحی و اختلالات روانی در افراد بروز پیدا میکند. طبق آخرین پژوهشهای جهانی بیش از ۹۰درصد افرادی که تاکنون اقدام بهخودکشی کردهاند از میزانی از انواع بیماریهای روانی رنج میبردهاند. افسردگی و ناامیدی یکی از شایعترین این بیماریهاست. میان افسردگی، خودکشی و اقدام به آن، پیوندی مرئی و نامرئی وجود دارد؛ همچنان که در کتابچه تشخیصی و آماری اختلالات روانی چاپ پنجم دانشگاه علوم پزشکی تهران یکی از مهمترین معیارهای تشخیص افسردگی و میزان آن در افراد، کمیت و کیفیت افکار منفی با موضوع خودکشی و مرگ برشمرده شده است. بدین معنا افرادی که مدام از خودکشی سخن میگویند یا مرگ را پایانبخش رنجهای خود میدانند، دچار اختلال روانی افسردگی هستند و باید نسبت به درمان آن تا پیش از آنکه خیلی زود دیر شود، اقدام کنند. ناگفته نماند در اقدام بهخودکشی یا شبهخودکشی، آسیبهای جسمی و فیزیکی شامل خودجرحی، خودآسیبرسانی و خودزنی بروز میکند و در فراخودکشی یا پیراخودکشی با وجود اینکه هدف فرد خودکشیکننده، اغلب ترساندن و تهدید اطرافیان است اما احتمال وقوع مرگ آنها بالاست.
مقلد مردن
خودکشی پیش از آنکه یک پدیده اجتماعی-تقلیدی باشد یک پدیده روانی و فردی است که بنا به دلایل روانشناختی شیوع مییابد. از فشارهای روانی فردی، خانوادگی و بافت فرهنگی غالب گرفته تا سببشناسیهای اجتماعی و اقتصادی، فراوانی اخبار مربوط بهخودکشی افراد مشهور، سوءمصرف موادمخدر و مشروبات الکلی، افراد بسیاری را به کام مرگ میفرستد. طبق آمار سازمان بهداشت جهانی، سالانه بیش از ۱۳درصد افراد در کشورهای مختلف جهان بهخودکشی و شیوههای اقدام نسبت به آن فکر میکنند. در گروه سنی نوجوانان بیشتر مسائل عاطفی، در میان افراد بزرگسال دلایل اقتصادی و در سالمندان نیز عواملی مانند ناتوانیهای جسمی، فیزیکی یا تنهایی سبب خودکشی میشود. یکی از مسائلی که بر پیچیدگی پدیده خودکشی میافزاید و از سویی مدیریت آن را بهعنوان بحران دچار چالش میکند، پیشروی آن در خاموشی و بینشانه و بدون علامتبودن آن در اغلب اوقات است. کلیپهای آموزشی بسیاری در فضای مجازی با این مضمون منتشر شده که خودکشی، چهره و مشخصه ندارد و افراد افسرده که انگیزه خودکشی در آنها به نهایت رسیده، ممکن است حتی در لحظات آخر عمر خود، سرگرم شادی، خنده و یا گذران وقت با دیگران باشند!
معنایی برای زندگی
آموزش مهارتهای زندگی (مدیریت بحران، توانمندسازی روانی و فکری، معناسازی، ارزشگذاری و طراحی اهداف کوتاه و بلندمدت)، تقویت روابط خانوادگی و دوستانه
(رابطه درمانی)، شکوفایی شخصیت و پرورش استعدادهای نهان، ارتقای تعاملات اجتماعی، توانایی استفاده درست از شبکههای مجازی، مشارکت در فعالیتهای مدنی و هنری، ایجاد شرایط پایدار اجتماعی، توسعه رفاهی، ارتقای همبستگی جمعی، بها بخشیدن به سرمایههای مختلف ملی، ایجاد شبکههای سرگرمی آموزشی و... ازجمله مهمترین راههای پیشگیری از وقوع خودکشی است. از سویی، ایجاد زیرساختهای امدادی (خطوط ارتباطی تلفنی ۲۴ساعته، کارگاههای تخصصی مشاوره و رواندرمانی) و تربیت نیروهای متخصص مددکاری میتواند در مرحله وقوع خودکشی مؤثر واقع شود. طبق آخرین گزارش سازمان جهانی بهداشت ایران جزو ۳۲کشوری است که برنامه ملی برای پیشگیری از خودکشی، تدوین، اجرا و پیگیری میکند.
حمید یعقوبی، رئیس جمعیت علمی پیشگیری از خودکشی
پدیدهای اپیدمیک
یکی از مسائلی که در حوزه پیشگیری از خودکشی از دیرباز همواره منشأ نگرانی مسئولان حوزه سلامت، متخصصان و اقشار مختلفی از جامعه بوده، موضوع خودکشی و سرایت خودکشی بهدنبال اقدام منجر به فوت یا غیرمنتج به فوت در افراد نزدیک، بستگان و دوستان فرد اقدامکننده است. حتی تحقیقات و پژوهشهایی هم در این رابطه انجام گرفته که نتایج آن قابل تامل است. نتایج این تحقیقات نشان میدهد که بهطور متوسط بر اثر هر خودکشی، بین ۶تا ۱۱نفر در معرض افکار و اقدام بهخودکشی قرار میگیرند و این بحران بزرگ پس از یک بحران است. بسیاری از روانشناسان، خودکشی را مسری و پدیدهای اپیدمیک میدانند؛ پدیدهای که یا بر اثر تصمیمی جدی ناشی از اختلالات روانی و انواع فشارهای محیطهای بیرونی حادث میشود یا حالتی تکانشی دارد، بهگونهای که اگر از بروز تکانه جلوگیری شود، فرد زنده میماند. پژوهشها و مشاهدات خودکشیشناسان میگوید افرادی که خود را میکشند و زنده میمانند، بهطرز شگفتآوری، از زندهماندن خود و فرصت زندگی دوباره اظهار خوشحالی میکنند.
اثر ورترگونه خودکشی
اثر ورتر، اصطلاحی است که برای نخستین بار در سال ۱۹۷۴، توسط دیوید فیلیپس، جامعهشناس مطرح شد. فیلیپس این اصطلاح را جهت توصیف آثار تقلیدی رفتارهای منجر بهخودکشی ارائه کرده بود. اثر ورتر نام خود را از عنوان یکی از رمانهای معروف یوهان ولفگانگ فون گوته، نویسنده و شاعر آلمانی گرفته است. این رمان که «رنجهای ورتر جوان» نام دارد، داستان زندگی فردی را شرح میدهد که در راه عشق با خودکشی به زندگی خود پایان میدهد. این کتاب خیلی زود بهدلیل ترویج خودکشی از سوی مراکز مرجعی مانند کلیسا ممنوع اعلام شد؛ ترویجی که آمار افزایشی خودکشی آن هم به سبک قهرمان آن داستان، آن را تأیید میکرد. بنابراین خودکشی میتواند رفتاری تقلیدی باشد که همین مسئله، بازتاب و انتشار اخبار مربوط به آن را تحت الشعاع قرار میدهد. یکی از نکات مهم در گزارش این قبیل اخبار این است که خبرنگاران و اصحاب رسانه باید از اشاره به جزئیات احساساتبرانگیزاننده حادثه خودداری کنند؛ بهویژه اگر حادثه خودکشی مربوط به افراد مشهور و شناختهشدهای باشد. رویدادهایی از این دست تحت هیچ شرایطی نباید به بروز خودکشی تقلیدی بینجامند. واضح است که رسانهها باید از آب و تابدادن به چنین موضوعاتی اجتناب کنند و از صدردادن به آن بپرهیزند. البته که مخاطب هم با کنجکاوی بهدنبال جزئیات بیشتری در ارتباط با آن اخبار است که اگر موضوع آموزش و آگاهیبخشی به افراد را از سنین پایه آغاز کرده باشیم میزان این کنجکاویها نیز به حداقل خواهد رسید.
چه کنیم؟
ارتباط بین خودکشی و رسانه، مدتهاست مورد انتقاد قرار گرفته است. فیلمسازان، تهیهکنندگان تلویزیونی و روزنامهنگارانی که درباره خودکشی مینویسند و فیلم میسازند، ۳قانون نانوشته را رعایت میکنند تا خطر خودکشی مقلدانه را کاهش دهند؛ اول اینکه اثر (فیلم و گزارش) بیش از حد دراماتیک و مهیج نباشد. دوم اینکه قربانیان، قهرمان نشان داده نشوند. توصیفات شجاعانه درباره اقدام به این عمل نشانه یک باور غلط در درک مسئله خودکشی است. سوم هم اینکه به هیچ عنوان، خودکشی با جزئیات وسوسهانگیزی به تصویر کشیده نشود. راهکارهایی که سازمان جهانی بهداشت برای پیشگیری از خودکشی ارائه میدهد در کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه تا حدودی با هم متفاوت هستند ولی در کشورهای در حال توسعه که ایران نیز یکی از آنهاست، تأثیرگذارترین استراتژیها شامل کاهش دسترسی به ابزار خودکشی بهویژه سموم آفتکش، ارتقای نحوه گزارشدهی خودکشی در رسانهها، کاهش مصرف الکل، ایجاد برنامههای پیشگیری از خودکشی برای افراد در معرض خطر بهویژه برای جوانان و زنان، آموزش کارکنان مراقبتهای اولیه بهداشتی برای پیشگیری از خودکشی، خطوط تلفنی بحران مثل ۱۴۸۰صدای مشاور و ۱۲۳اورژانس اجتماعی، بهبود خدمات پایه سلامت روان و درمان برای افسردگی و مصرف مواد، مداخلات حمایتی برای بازماندگان متوفیان خودکشی و جمعآوری دقیق دادههای رفتارهای خودکشی است.
خسرو معتضد، مورخ
خودکشیهای گران!
پدیده خودکشی، تاریخی بلند بالا دارد؛ تاریخی که اغلب پژوهشگران، آغاز آن را به بخشی از دوران باستان و به زمانی که با توسعه کشاورزی، بردهداری هم رونق گرفت، نسبت میدهند؛ بردههایی که به نوعی مستعمره بودند و در برخی موارد تحت فشار روانی، جسمی و اقتصادی اقدام بهخودکشی میکردند. آن وقت به دستور ارباب، بدون تشریفات خاص در حومه شهر، دفن میشدند. سایر بردگان نیز مورد شماتت قرار میگرفتند تا هوس خودکشی به دل راه ندهند. در دورانی از تاریخ روم و یونان باستان کسی که میخواست خود را بکشد، ابتدا تقاضای خود را به سنا، مجلس یا کلیسا ارائه میداد و چنانچه دلایلش برای خودکشی تأیید میشد به وی اجازه استفاده از جام شوکران آن هم بهصورت رایگان میدادند. اما خودکشی ۳گروه از افراد غیرقانونی محسوب میشد؛ خودکشی کسانی که به اعدام محکوم شده بودند، خودکشی بردگان و نیز خودکشی سربازان. علتش هم بار اقتصادیای بود که بعد از خودکشی این ۳گروه متوجه ارباب و حکومت میشد.
از کلئوپاترای مصری تا هاراگیری ژاپنی
پدیده خودکشی در ایران، با توجه به تمدن غنی و ظهور اسلام، مورد نفی و نکوهش بوده است اما این بدان معنا نیست که آمار خودکشی صفر بوده و مرگهای ناشی از خودکشی به وقوع نپیوسته است. بهطور حتم مصادیقی از خودکشی یافت میشود ولی در کل این پدیده، از سوی اغلب اقشار جامعه ایرانی عملی ناپسند شناخته میشد. با این حال، در دورهای از تاریخ ایران و جهان، خودکشی ابعاد نظامی و سیاسی داشت. بهعنوان مثال افرادی که در جنگها دارای مسئولیت مهمی بودند، بعد از شکست نظامی، اقدام بهخودکشی میکردند یا سربازانی که به بهانههای وطنپرستانه به مرگ خود خواسته میاندیشیدند، یا حتی سربازانی که از ترس اسارت و به غنیمترفتن، خودکشی میکردند. کلئوپاترای هفتم ملکه مصر، نرون کلاودیوس سزار امپراتور روم، آدولف هیتلر و همسرش، پاول یوزف گوبلز از افسران نازی، رومو هیون رئیسجمهور کرهجنوبی، علی اکبر داور ،سیاستمدار دوره پهلوی اول، محمدولی خان تنکابنی، ارتشبد عبدالحسین حجازی و بسیاری دیگر بنا به دلایل نظامی و سیاسی به زندگی خود پایان دادند. هاراگیری ژنرالهای ژاپنی (فرو بردن شمشیر به داخل شکم به روش سامورایی) نیز یکی دیگر از خودکشیهای متداول بود که در سال ۱۸۷۳بهعنوان یک مجازات قضایی در آیین بوشیدو (راه و رسم ساموراییها) منع شد. ولی هاراگیری در میان نظامیان و دیگر مردم ژاپن بهعنوان نمادی از شرافت ادامه داشت. بسیاری از سربازان شکستخورده ژاپنی در پایان جنگ جهانی دوم اقدام به هاراگیری کردند.
اعتراض رومن گاری و خودکشی ناشی از تغییرات جوی
در دورهای نیز خودکشی دلایل اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی یافت. بسیاری از فلاسفه، نویسندگان و هنرمندان بنابر میل خود، مرگ را بر زندگی ترجیح میدادند. از ارنست همینگوی، ونگوگ، ویرجینیا وولف، رومن گاری، زیگموند فروید، خودکشی دستهجمعی پیروان یکی از فلاسفه آمریکایی تا ابوالعلامعری و صادق هدایت که همگی در واکنش به شرایط اجتماعی و تحتتأثیر فشارهایی مانند مصرف داروهای خاص، بروز اختلالات روحی و روانی، افکار منفی و اعتراضآمیز اقتصادی خودکشی کردند. فقر و دلایل اقتصادی هم یکی از مهمترین و پرتکرارترین دلایل خودکشی در عصر حاضر در کشورهای مختلف است که نمونههای بسیار میتوان در ارتباط با آن برشمرد. با تغییرات شدید اقلیمی و تفاوتهای چشمگیر آب و هوایی در دهههای اخیر، وجه دیگری از پدیده خودکشی نیز نمایان شد که اندیشمندان بعد از بررسیهای دقیق، عنوان آن را خودکشیهای فصلی، نروژی یا سوئدی برگزیدند.
خودکشی پیش از آنکه یک پدیده اجتماعی-تقلیدی باشد یک پدیده روانی و فردی است که بنا به دلایل روانشناختی شیوع مییابد. از فشارهای روانی فردی، خانوادگی گرفته تا سببشناسیهای اجتماعی و اقتصادی، فراوانی اخبار خودکشی افراد مشهور، سوءمصرف موادمخدر و مشروبات الکلی، افراد بسیاری را به کام مرگ میفرستد.
کد خبر 774482
منبع: همشهری آنلاین
نظر شما