درباره تاریخچه تکایا و حسینیه‌های قدیمی پایتخت روایت‌های بسیاری نقل می‌شود. عده‌ای تکیه نیاوران را نخستین تکیه تهران می‌دانند و عده‌ای دیگر از تکیه چال دولاب به‌عنوان قدیمی‌ترین تکیه تهران نام می‌برند.

تکیه چال دولاب

همشهری آنلاین- حمیدرضا رسولی: درباره تاریخچه تکایا و حسینیه‌های قدیمی پایتخت روایت‌های بسیاری نقل می‌شود. عده‌ای تکیه نیاوران را نخستین تکیه تهران می‌دانند و عده‌ای دیگر از تکیه چال دولاب به‌عنوان قدیمی‌ترین تکیه تهران نام می‌برند. متولیان قدیمی تکیه چال‌دولاب معتقدند نخستین تکیه تهران و چه بسا نخستین تکیه ایران همین تکیه چال است که قدمت آن به ۷۰۰سال می‌رسد. آنها خاطراتی خواندنی از روزگاری که مجلس عزاداری امام حسین(ع) در گودال معروف دولاب برپا می‌شد و پهلوان‌های محله بیرق‌های عزای سالارشهیدان را بالا می‌بردند، نقل می‌کنند.

قدیمی‌ترین تکیه تهران

دولاب تاریخچه ۱۲۰۰سال دارد و طبیعی است که یکی از قدیمی‌ترین تکیه‌های پایتخت در دل همین محله پا گرفته باشد. قدیمی‌های دولاب می‌گویند تکیه چال که در گذر بالای دولاب واقع شده قدیمی‌ترین تکیه تهران است و قدمت آن به بیش از ۷۰۰سال می‌رسد. ادله آنها این است که مسجد پیر دولاب در۷یا ۸قرن قبل ساخته شده و از آنجا که رسم شیعیان در آن سال‌ها این بوده که کنار هر مسجد، مکانی برای عزاداری سالار شهیدان بسازند، خیمه عزاداری را در چاله بزرگ دولاب برپا کردند که با گذشت زمان به تکیه چال معروف شد.

جواد متبحری، متولی تکیه چال یکی از معدود بازمانده‌های نسل قدیمی عزاداران حسینی در محله دولاب درباره تاریخچه شکل‌گیری نخستین محفل عزاداری این محله می‌گوید: «در سال‌های قدیم برای حسینیه و تکیه تعریف جداگانه‌ای داشتند. حسینیه جایی بود که مردم برای عزاداری جمع می‌شدند و هر بار در یک مکان خاص برپا می‌شد اما تکیه یک جای ثابت برای عزاداری مردم در ماه محرم بود. با این تعاریف تکیه چال را باید قدیمی‌ترین تکیه تهران و یکی از قدیمی‌ترین تکیه‌های ایران بدانیم. اهالی دولاب در نخستین سال‌های شکل‌گیری این تکیه زیر چادر بزرگی که توسط پهلوان‌های محل بالا می‌رفت عزاداری می‌کردند. پهلوان‌های محله طی مراسمی چادر را روی چال می‌انداختند و تیرک‌ها را بلند می‌کردند. دیوارهای چال در واقع حکم دیواره‌های تکیه را پیدا می‌کرد. در آن سال‌ها سالخورده‌های محل جوان‌ها را صدا می‌زنند و حاج مصطفی پازوکی که از پهلوان‌های سرشناس تهران بود با یاحسین یاحسین گفتن مردم ستون‌های سنگین و چوبی را بالا می‌برد.»

در همسایگی مسجد تاریخی

تکیه چال دولاب تاریخچه‌ای شبیه مسجد پیر که چندم قدم آنطرف‌تر واقع شده و یکی از نخستین مساجد تهران به‌حساب می‌آید، دارد. اهالی دولاب برای اثبات این ادعا که تکیه چال قدیمی‌ترین تکیه تهران است منطق خودشان را دارند که به‌گفته جواد متبحری به تأیید کارشناسان میراث فرهنگی هم رسیده است: «چند سال قبل کارشناسان میراث فرهنگی به اینجا آمدند و بقایای مهر و تسبیح که به دوره سلجوقیان تعلق داشت را در مسجد پیر دولاب کشف کردند. در آن سال‌ها بچه شیعه‌ها در کنار هر مسجد یک تکیه هم می‌ساختند و به همین دلیل این نقل قول که تکیه چال بعد از مسجد پیر سر و شکل گرفته، سینه به سینه چرخیده و به ما رسیده است.»

تکیه‌چال تا ۷۰سال قبل در همان چادر بزرگ و معروف محله دولاب و سالی یک‌بار برپا می‌شد اما فردی به نام حاج احمد متبحری تصمیم می‌گیرد با کمک اهالی محله بنایی بسازد که تا چند نسل بعد از خودش میعادگاه عزاداران حسینی باشد. جواد متبحری داستان ساخت بنای فعلی را به سال ۱۳۳۳مربوط می‌داند: «حاج احمد متبحری پدر من بود و در سال‌های جوانی بین اهالی دولاب احترام خاصی داشت. به همین دلیل مردم به‌عنوان میاندار تکیه انتخابش می‌کنند و حساب و کتاب و دخل و خرج را به او می‌سپارند. پدرم آدم بانفوذی بود و بعد از این ماجرا تعدادی از نمایندگان مجلس و نوادگان وثوق‌الدوله را به تکیه چال دعوت کرد و به آنها گفت می‌خواهیم کار خیر انجام بدهیم. آن روز پدرم حدود ۱۸هزار تومان از مهمان‌هایی که دعوت کرده بود پول گرفت و مردم هم ۲هزار تومان کمک کردند. احمد پازوکی هم که یکی دیگر از معتمدان محل بود خانه‌اش را به ۸هزار تومان برای ساخت تکیه فروخت و هزینه کرد. اینگونه بود که کلنگ ساخت بنای فعلی تکیه چال زده شد.»

معماری منحصر به‌فرد

تکیه چال دولاب معماری منحصر به‌فردی دارد. آنطور که قدیمی‌ها می‌گویند فردی به نام معمار عیسی به همراه فردی به نام حسن قلیونی طوری حسینیه را ساختند که هیچ ستون نگهدارنده‌ای ندارد. حاج‌قاسم متبحری، یکی دیگر از افراد خاندان متبحری که چیزی حدود ۳۰۰سال است متولی تکیه چال به‌حساب می‌آیند، معماری تکیه را سازگار با مراسم خاص طایفه دولابی‌ها در سال‌های دور می‌داند؛ «برای این تکیه ستون درنظر گرفته نشده چون وقتی علامت و نخل وارد تکیه می‌شود دور می‌چرخد و اگر ستون باشد این کار میسر نیست.»

حاج جواد سقف ضربی طاق را نشان می‌دهد و می‌گوید: «در سقف این تالار تیرآهنی به‌کار نرفته است و آجرها با ساروج در کنار هم قرار گرفته‌اند. معمارها آن موقع می‌گفتند سقفی می‌زنیم که تا ۱۰۰سال بعد به یادگار بماند و همینطور هم شد.»

اهالی دولاب تکیه چال را قدیمی‌ترین تکیه تهران می‌دانند | ۷۰۰سال ساکنم زیر پرچم توعزاداری ۱۸طایفه زیر یک سقف

تکیه چال با گذشت دهه‌های طولانی به نماد وحدت و همدلی اهالی محله دولاب به‌خصوص درماه محرم بدل شد. حالا دیگر از زندگی طایفه‌ای و سنت‌های متفاوت مردم درماه محرم خبری نیست و همه به یک سبک و سیاق برای مظلومیت سالار شهیدان عزاداری می‌کنند و اشک می‌ریزند. حاج‌قاسم متبحری طاق نماهای دور تا دور تکیه را نشان می‌دهد و می‌گوید: «محله گذر بالای دولاب ۱۸طایفه داشته و محرم که از راه می‌رسید هر کدام از طایفه‌ها در یکی از این طاق‌نماها عزاداری می‌کردند. در یک طاق نما روضه علی اکبر(ع) را می‌خواندند و در طاق نمای دیگر برای حضرت عباس(ع) سینه می‌زدند.

اهالی دولاب تکیه چال را قدیمی‌ترین تکیه تهران می‌دانند | ۷۰۰سال ساکنم زیر پرچم تو

وقتی حسینیه ساخته شد حاج احمد متبحری بزرگان طایفه‌های مختلف را جمع کرد و از آنها خواست با یک رسم مشترک عزاداری کنند.» حاج قاسم متبحری می‌گوید زندگی طایفه‌ای و قبیله‌ای آرام آرام جای خودش را به سنت‌های مشترک داده است؛ «وقتی همه یکی شدند، دسته‌های عزاداری از محله‌های دیگر به تکیه چال می‌آمدند و ما هم متقابلا به دیدار آنها می‌رفتیم. دید و بازدید هیئت‌ها و دسته‌های عزاداری از همان موقع در تهران مرسوم شد.»

نخل‌گردانی از یزد تا دولاب

وجه تمایز تکیه چال با سایر تکیه‌های تهران این است که بسیاری از سنت‌های قدیمی با وجود گذشت چند صد سال هنوز در آن رعایت می‌شود و اهالی دولاب به شکل عجیبی به این سنت‌ها وفادار مانده‌اند. مراسم نخل‌گردانی یکی از سنت‌هایی است که محرم هر سال با مشارکت قدیمی‌ها و عزاداران نسل جدید برپا می‌شود. عباس محمدی یکی دیگر از میاندارهای تکیه چال، نخل بزرگ گوشه تکیه را نشان می‌دهد و می‌گوید: «این نخل را ارباب مهدی به اتفاق یکی از مباشران به‌نام حسنعلی ساخت. ارباب مهدی میراب دولاب بود و با آن هیبت و زور بازویی که داشت، آب را از گلابدره و کن و سولقان به زمین‌های کشاورزی دولاب می‌آورد و از اینجا به شهرری می‌رفت. ارباب مهدی خواب می‌بیند که در یزد مراسمی به نام نخل‌گردانی انجام می‌شود و با مباشرش قول و قرار می‌گذارند که به یزد بروند. وقتی از یزد برمی‌گردد به نجارها سفارش می‌دهد که با تنه کاج‌های باغش در چیذر یک نخل برایش بسازند. این نخلی که می‌بینید یادگار ارباب‌مهدی است که ۴۰نفر آن را بلند می‌کنند و ظهر عاشورا و ۲۸‌ماه صفر مراسم نخل‌گردانی از تکیه چال تا امامزاده چهل‌تن دولاب انجام می‌شود.»

اهالی دولاب تکیه چال را قدیمی‌ترین تکیه تهران می‌دانند | ۷۰۰سال ساکنم زیر پرچم تو

 داستان کربلایی کاظم، موذن و معتمد محله

تاریخ تکیه چال دولاب با نام چند نفر عجین است. یکی از این افراد کربلایی کاظم متبحری، معتمد محله دولاب است که ۷۰سال روی مناره مسجد پیر دولاب اذان می‌گفت. کربلایی کاظم از همان دوران کودکی در تکیه چال حضور پیدا کرد و پرورش یافت و بعد هم خودش خدمتگزار این خیمه شد. جواد متبحری، متولی اصلی تکیه چال است و نوه کربلایی کاظم موذن. درباره ماندگاری نام پدربزگش می‌گوید: «به پدربزرگم، کل کاظم می‌گفتند. صدای رسایی داشت. آن موقع اینجا بیابان بود. وقتی اذان می‌گفت صدایش به همه‌جا می‌رسید. آن موقع رادیویی در کار نبود. از طریق اذان پدربزرگم، مردم زمان را می‌فهمیدند. طلوع و غروب آفتاب را. نماز صبح و ظهر و عصر با صدای کل کاظم به جا می‌آورند. چند دنگ صدا داشت و آن را هم گذاشته برای روضه‌خوانی اهل‌بیت(ع).»

طایفه محترم

از وقتی تکیه چال در محله گذر بالای دولاب ساخته شد، زندگی طایفه‌ای در این محله معنایی ندارد اما هنوز احترام یک طایفه از همه بیشتر است. طایفه موسوی‌ها که از نوادگان سیدمحمود موسوی به‌حساب می‌آیند و در تکیه چال جایگاه ویژه‌ای دارند. سیدمحمود موسوی کسی است که وقتی وثوق‌الدوله آب را به روی زمین‌های کشاورزی دولاب بست دست به دعا برد و آب قنات خشک شد. بعد از این ماجرا وثوق‌الدوله یک جلد قرآن به‌عنوان هدیه برای سیدمحمود موسوی فرستاد و دست به دامانش شد. بعد از این ماجراها و تغییر مسیر آب به سمت دولاب، قنات با دعای سیدمحمود پر از آب شد. به‌گفته معتمدان محله قرآنی که وثوق‌الدوله برای سیدمحمود موسوی فرستاد در تکیه چال به یادگار مانده است.

نبض انقلاب در تکیه چال می‌زد

تکیه چال، محل شکل‌گیری بخشی ار وقایع انقلاب اسلامی است. به‌گفته جواد متبحری تکیه چال از سال‌های دور تاکنون جایگاه مبارزان و مردان انقلابی بوده است؛ «در همین‌ تکیه نوار سخنرانی امام خمینی(ره) تکثیر می‌شد. شیخ احمد کافی صمیمت خاصی با پدرم داشت و از سال ۱۳۴۹تا ۱۳۵۶در همین تکیه منبر می‌رفت. کافی با منبرهایی که در تکیه چال داشت مریدان زیادی پیدا کرد و اینجا به اوج شهرت رسید. گاهی آن قدر جمعیت می‌آمدند که بیرون از تکیه فرش پهن می‌کردیم. یادم می‌آید سال ۱۳۴۲هیچ هیئتی حق راه انداختن دسته سینه‌زنی نداشت اما پدرم این کار را کرد. عکس امام خمینی(ره) را جلو نخل زد و در محله راه افتاد. سربازها و ژاندارم‌ها دسته را محاصره کردند اما پدرم مرد بانفوذی بود و ماجرا را فیصله داد. در سال‌های قبل از انقلاب فقط دسته عزاداری تکیه چال و دسته طیب حاج رضایی جرأت چنین کاری را داشتند.»

کد خبر 774707

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha