به گزارش همشهری آنلاین، نقش شهروندان نیز از این حیث قابل توجه است که شورای اسلامی شهر متشکل از نمایندگان منتخب مردم است که سبب میشود تا سازوکاری غیرمتمرکز و مبتنی بر انتخاب مردم، اداره امور شهرها را برعهده بگیرد. لیکن علیرغم وجود ظرفیتهای قانونی، در حال حاضر شهرها با چالشهای فزاینده ناشی از رشدی فراتر از ظرفیتهای پاسخگو مواجه شدهاند که نمود آنها در اشباع زیرساختهای اجتماعی _ کالبدی، گسترش اسکان غیررسمی، افزایش ناهنجاریهای اجتماعی، ازدیاد شکافهای درآمدی و فرهنگی، گسترش آلودگیهای زیست محیطی و در مجموع، کاهش کیفیت زندگی مشاهده میشود.
از سوی دیگر هویتزدایی و اتخاذ الگوهای ناپایدار توسعه در اثر ضعف یا عدم بهرهگیری از انگارههای مشارکتی و سیستمهای مطلوب مدیریت شهری، مسائل ایجاد شده را دو چندان ساخته است. برای گرهگشایی مسائل پیش گفته، استفاده از الگوهای مدیریت خوب شهری (حکمروایی مطلوب شهری) و نیز توجه به مشارکت مردم در توسعه شهری ضروری است. حکمروایی ایده جدیدی است که جایگزین مفهوم حکومت شده که در آن نقش شهروندان بسیار حائز اهمیت بوده و با اجماع کل صاحبان منافع دخیل در شهر محقق میشود.
مفهوم حکمروایی مطلوب شهری به مجموعه پیچیدهای از ارزشها، هنجارها، فرآیندها و سازمانهایی که در اداره شهر دخیلاند مربوط میشود که درآن تنها مساله مدیریت کارآمد مطرح نیست، بلکه کیفیت مشارکت سیاسی شهری در ساختارهای تصمیمگیری نیز مهم است. هدف حکمروایی مطلوب شهری کارآیی اقتصادی، افزایش عدالت اجتماعی، سیاستهای پایدار شهری و نهایتا ایجاد شرایط مطلوب زندگی برای تمامی شهروندان است.
برای دستیابی به حکمروایی مطلوب شهری اولین گام توجه ویژه به موضوع شهروندمداری است که برای تحقق آن از یک سو نیازمند به آموزشهای جدید برای ایجاد و تثبیت حاکمیت قانون و حقوق شهروندی، وفاقگرایی، مشارکت، پاسخگویی و شفافیت، کارآیی و اثربخشی هستیم و از سوی دیگر میبایست اجماعگرایی و پاسخگویی مدیریت شهری، وظیفه تلقی شده و کارایی و اثربخشی بهعنوان ماموریتی جدی برای مدیران شهری تعریف شود.
بنابراین از آنجایی که تصمیمات مدیریت شهری بر زندگی شهروندان تاثیرگذار بوده و از سوی دیگر کنشهای شهروندان نیز متقابلا بر ابعاد مختلف مدیریت شهری مانند انتخابات، رقابتها، خطومشیها و توزیع منابع و خدمات تاثیر خواهد داشت، حکمروایی شهری خوب، هنگامی میسر خواهد بود که مشارکت مردم در اداره امور اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و... با استفاده از ظرفیتها و سازوکارهای پیشبینی شده بهویژه در سطح محله ها و مباحث مربوط به ناحیهمحوری بیشتر و سازمانیافتهتر باشد.
دراین خصوص میتوان به پتانسیلهای موجود در سراهای محله بهعنوان مکانی برای تعامل، همفکری و مشارکت اجتماعی شهروندان و همچنین استفاده از نظرات معتمدان محل و اعمال آنها در مدیریت محله و شهر اشاره کرد. البته در این بین نباید از نقش مساجد و تاثیر بسزای آن در انتقال مشکلات، نقدها و پیشنهادات شهروندان به مسئولان غافل شد.
بنابراین دخالت معقول و منطقی مردم در اموری که به سرنوشت خود آنها مربوط است، زمینه را برای مشارکت آنان در حکمروایی شهری خوب آماده ساخته و در ادامه دولت محلی شهری (شهرداری و شورا) نیز میبایست توانایی همکاری و شراکت با شهروندان، بخش دولتی، بخش خصوصی و سازمانهای جامعه مدنی برای اداره امور محلی را داشته باشد. هر چه این تعامل بیشتر و منسجمتر باشد، اثر مثبت آن بر توسعه محلی و مدیریت مطلوب شهر بیشتر خواهد بود.
نظر شما