همشهری آنلاین- سمیرا باباجانپور: دومین پرده عشاق که کنار رفت پیرمرد با محاسن سپید و تکیه بر عصا آرام آرام بالا میآید. همگان بر میخیزند و به پاس قدردانی از مرد اخلاق و عمل، مردی که سیره زندگی انبیا(ع) را سرلوحه زندگی خویش و دستمایه یک عمر تحصیل و تحقیق قرار داده قامت راست میکنند. بوی اسپند به مشام میرسد و در میان تاب بیرقهای سیاه و سبز و اشک برجای مانده رویگونههای جماعتی که از روضهخوانی مصیبت اهلبیت امام حسین(ع) تر است، پیرمرد روی صندلی مینشیند و عطر صلوات همه جا را پر میکند. ویژهبرنامه پرده عشاق این بار از چهره مردی پرده بر میگیرد که نه تنها اندیشمند اسلامی است بلکه خودش را همچنان نوکر خانه مولا حسین(ع) میداند و روضهخوان مجلس او. پیرمرد بیآنکه بخواهد از یک عمر تحقیق و مطالعه و تحلیل در باب دین و اخلاق و سیره انبیا(ع) بگوید زبان به روضهخوانی میگشاید.
قصههای خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید
دومین مراسم پرده عشاق که به پاس قدردانی و تکریم مفاخر حسینی در فرهنگسرای فردوس برگزار شد میزبان حجتالاسلام والمسلمین محمدمهدی تاج لنگرودی بود تا خدمات ایشان را ارج نهد. مراسمی بجا و شایسته که با حضور عاشقان اهلبیت(ع) و اهالی منطقه رنگ و بوی دیگری به خود گرفت. حجتالاسلام والمسلمین علیرضا پناهیان، استاد کریم منصوری، قاری بینالمللی و حاج مرتضی طاهری مداح اهلبیت(ع) هم مهمانان ویژه مراسم بودند و خانواده استاد تاج لنگرودی نیز ایشان را همراهی میکردند. پسرانی که قدم در راه پدر نهادند و زیر سایه منبر وعظ پدر خود نیز منبری شدند.
ویژه برنامه «پرده عشاق» با هدف تقویت هویت دینی شهروندان، معرفی و تکریم مفاخر و نخبگان ملی، شهری و محلی، الگوسازی برنامههای فراگیر و جریانساز محتوامحور با اثرگذاری بر مخاطبان و گسترش محاسن و فضایل اخلاقی با تمرکز بر اخلاق عمومی و خصلتهای محوری در فرهنگسراهای مناطق بیستودوگانه تهران در حال برگزاری است. برنامهای که برای بالا رفتن معرفت عاشورایی، تقویت همبستگی گروهی با استفاده از به رخ کشیدن همگانی بودنِ عشق به اباعبدالله الحسین(ع) در تمام گروههای سنی و اقشار جامعه و ایجاد موج و شور مذهبی در سطح شهر شروع شده است.
بزرگداشت حجتالاسلام محمدمهدی تاج لنگرودی با اشعار آیینی حاج محمد صمیمی در رثای حضرت علی اکبر(ع) آغاز شد و با شعرخوانی ذاکر جوان اهلبیت منصور اصلانی جان گرفت و در پایان زمانی که لوح تقدیر بر دستان استاد جای گرفت با ذکر روضهای از مصیبت عاشورا بر این نکته تأکید کرد که بهتر است از همه خادمان امام حسین(ع) چه در ردههای علمی و چه پیرغلامان محلی و گمنام قدردانی و تجلیل شود و برای تأکید این امر از مجلسی یاد کردند که چون روضه امام حسین(ع) در آن خوانده شد و همگان اشک ریختند امام زینالعابدین(ع) زودتر از بقیه خودش را به در خانه رساند تا کفشهای مهمانان عزای پدرش را که در مصیبت او اشک ریختند جفت کند.
برگی از زندگی مرد اخلاق و عمل
حجتالاسلام محمدمهدی تاج لنگرودی در سال ۱۳۱۰ ه. ش در خانوادهای مذهبی در لنگرود متولد شد. خانوادهای که او در آن متولد شد از دین و علم دور نبود و او محضر جدش آقا شیخ محمود تاج لنگرودی را که از بزرگان دوران خود بود درک کرد. زندگی در چنین خانوادهای باعث شد آرزوی رفتن به حوزه علمیه از همان طفولیت در ذهن استاد جای بگیرد. ولی پدرش برخلاف دیگران مخالف تحصیل او در حوزه بود. استاد آن دوران را اینگونه روایت میکند: «وقتی دبستان میرفتم یکی از آروزهای من این بود که از پدر اجازه بگیرم و وارد حوزه علمیه شوم. پدرم موافق نبود و من با گریه و واسطه گرفتن دوست و همسایه رضایت ایشان را گرفتم و به حوزه علمیه لاهیجان رفتم. »
او پس از پایان دوره ابتدایی در سن ۱۳ سالگی به تحصیل علوم دینی روی آورد و دروس مقدماتی را از محضر بزرگانی چون حاج شیخ جواد ممجد لنگرودی و شیخ علیرضا مُمَجد لنگرودی آموخت. آنگاه برای تکمیل دروس در سال ۱۳۲۶ یعنی زمانی که ۱۶ سالش بود به قم رفت و بخشی از مقدمات و سطح را از محضر آیات عظام، موسوی اردبیلی، لاکانی، شیخ جواد تبریزی، مشکینی، نوری همدانی، عبدالحسین فقیهی گیلانی و سلطانی فرا گرفت. «تایک ماه مانده به سال ۱۳۴۰ یعنی دو ماه قبل از اینکه آیتالله بروجردی به رحمت خدا بروند در قم خدمت ایشان بودم و بعد به تهران منتقل شدم. ۱۴سال در قم زندگی کردم و درس خارج فقه و اصول را از امام خمینی(ره) و آیتالله بروجردی فرا گرفتم و از خرمن دانش این عالمان وارسته خوشه چیدم. اما بعد با خود اندیشیدم تا کی میخواهم در قم بمانم؟ اگر بمانم باید یک روزی مدرس شوم که این را در خود نمیدیدم. دوست داشتم به منبر بروم اما در اینکه به تهران بروم یا به شهرستان مردد بودم. بالاخره تهران را برگزیدم چون به این نتیجه رسیدم که در تهران بیشتر میشود از محیط حوزه و درس استفاده کرد. » با آمدن به تهران او کمکم با منبریهای آن روزگار آشنا میشود و به یاری مولا حسین(ع) که همیشه خودش را روضهخوان او میداند، درجات پیشرفت را طی میکند.
روایت فرزندان استاد از نحوه تربیت او در خانواده
درس زندگی را از پدر آموختیم
استاد محمدمهدی تاج لنگرودی در خانواده و در کسوت یک پدر، بیشتر یک پشتوانه و تکیهگاه است. در حقیقت رفتار او باعث شده تا خانواده گرد هم جمع آید و از این نظر زبانزد دوست و اقوام باشد. وقتی پای صحبتهای فرزندانش مینشینیم نقل رفتار پدر و نحوه تربیت او درس بزرگی است، درسی که میشود آن را در اندیشههای اخلاقمدار استاد نیز مشاهده کرد. در این وصف همان بس که آیتالله فلسفی و آیتالله مجتهدی هر کدام با جملاتی مشابه به این نکته اشاره کردند: «زمانی که دو تا از فرزندان ایشان در مسیر طلبگی قرار گرفتند نشاندهنده این است که آقای تاج فقط روی منبر برای مردم سخن نگفت بلکه خودش نیز عمل کرد. عملی که باعث شد اشتیاق به این صراط در فرزندانش ایجاد شود. »
حاج مسعود تاج لنگرودی، فرزند استاد:
بجا و بموقع و به اندازه حرف میزند
حجتالاسلام حاج مسعود تاج لنگرودی درباره پدر این چنین میگوید: «با همه تحصیلات و تألیفات و منبرهایی که رفته همیشه میگوید شغل اصلی من لبیک یا ابا عبدالله(ع) است. من به این شغل افتخار میکنم.» در این محیط بچههایی که تربیت میشوند هم طبیعتاً در این صراط هستند. توصیههای ایشان هیچوقت مستقیم نبود و نیست. همیشه غیرمستقیم با عملشان ما را درس میدادند. ایشان بهعنوان یک پدر همیشه پشتوانه خوبی بودند. چه در دوران طفولیت و چه در این روزها. با تمام خستگی که از کارهای علمی و تبلیغی داشتند به یاد ندارم وقتی وارد منزل میشدند چهره خسته داشته باشند. یادم میآید نقل صحبتهای خانه ما نقل شخصیتهای بزرگ و علما بود. هر وقت سر سفره مینشستیم از خاطرات شیرین علمایی همچون حاج شیخحسنعلی اصفهانی و امثال مرحوم آقا خوشوقت سخن میگفتند و ما با رغبت گوش میکردیم. چون شیرین میگفتند، بجا و بموقع و به اندازه حرف میزدند، همین در معنویت فرزندانشان تأثیر داشت. اهل عمل بودند. یاد ندارم یک بار نماز ایشان از وقت اذان تأخیر بیفتد. »
حاج محسن تاج لنگرودی، فرزند استاد:
خانواده ما زبانزد اقوام بود
حجتالاسلام حاج محسن تاج لنگرودی همه آنچه را که دارد از تربیت پدر و مادری میداند که با عملشان درس معنویت و زندگی به فرزندانشان آموختند. او میگوید: «اقوام که از خانه ما میرفتند خودشان اعتراف میکردند که تا مدتها وصف خانواده شما سر زبانهاست. میگفتند ما از این خانواده اصلاً صدای بلند نشنیدیم. گویا بلند حرف زدن بلد نیستند. پدر عادت جالبی داشتند، در خانه ما را به اسم یکی از علما صدا میزدند. مثلاً من را به نام آقا سید محسن حکیم که از مراجع بزرگ بود صدا میزدند. ما هرگز حرفهای خارج از بحث اخلاق و علم و اندیشه در خانه نشنیدیم. شاگردانی که در محضر ایشان درس گرفتند هم همین عقیده را دارند. حتی در زمان حضور ایشان بهعنوان نماینده سازمان تبلیغات در هواپیمایی هما مدیرانی که آنجا حضور داشتند هم به واسطه رفتار ومنش پدر بسیار شایسته و با اخلاق بودند. »
حجتالاسلام علیرضا پناهیان:
کتابهای ایشان را از نوجوانی میخواندم
حجتالاسلام علیرضا پناهیان به آشنایی با حجتالاسلام محمدمهدی تاج لنگرودی در دوران نوجوانیاش اشاره کرد و گفت: «از آنجایی که پدرم روحانی و اهل وعظ و خطابه بودند، کتابخانهای در خانه داشتند و ما هم از این کتابها استفاده میکردیم. زمانی که پدرم کتابهای خود را به مسجد هدیه کردند، چند جلد از آنها را برای خودم نگه داشتم. از جمله کتابهای این محقق بزرگ بود که باید این کتابهای متنوع و بسیار مفید را نگه میداشتم و به آن مراجعه میکردم. » حجتالاسلام پناهیان از آشناییاش با قصههای انبیا، اولیا و اصحاب از طریق کتابهای حجتالاسلام تاج لنگرودی یاد کرد و گفت: «کارهای تحقیقی اهل وعظ و خطابه برای پیدا کردن مطلب مناسب از طریق نوشتههای ایشان آسان شد و از این طریق منبر رفتند. در عین حال از این کتابها در مسیر تبلیغ هم استفاده شده است. »
تألیفات و کتابشناسی حجتالاسلام محمدمهدی تاج لنگرودی
مردی که با کتاب خواندن و نوشتن خستگی در میکند
حجتالاسلام محمدمهدی تاج لنگرودی از همان سالهای تحصیل کار تألیف کتاب را آغاز کرد و تا به امروز که ۸۳ سال دارد ۵۲ جلد کتاب در زمینه اخلاق و دین به رشته تحریر در آورده است. در حال حاضر نیز ۳ کتاب نوشته او زیر چاپ است که بهزودی منتشر میشود. از جمله کتابهای این استاد میتوان به کتاب «از مدینه تا مدینه» اشاره کرد که مقتلی است ساده و جامع از عاشورا. این کتاب به تأکید رهبر معظم انقلاب به رشته تحریر درآمده است. استاد در باب تألیف این کتاب میگوید: «زمانی که در هواپیمایی هما بودم به من گفتند آقا کتابی ساده و جامع از مقتل حسین(ع) میخواهند. من که بسیار راغب بودم ولی کار و منبر و درس نمیگذاشت، به پیشنهاد مدیر آن وقت هواپیمایی ۱۰ روز به هتل هما در مشهد رفتم تا کتاب را تمام کنم. ۱۰ روز روزه گرفتم و کار کردم. تا رسیدم به جایی که اهلبیت(ع) به شام وارد شدند. ۱۰روز دیگر هم ماندم تا اهلبیت(ع) را در کتاب به مدینه رساندم و کتاب از مدینه تا مدینه نام گرفت. »
از کتابهای معروف و پرتیراژ استاد میتوان به کتاب «واعظ خانواده» نام برد که تا به حال بیش از ۴۰ بار تجدید چاپ شده است. استاد میگوید: «زمانی با یکی از دوستان به کتابفروشی در بریانک رفتم. او ۲ جلد کتاب طبیب خانواده خرید. این نام آنچنان به دل من نشست که از همان روز شروع به تألیف کتابی در باب خانواده کردم و ۴و ۵ماهه تمام شد. یکی از علما که کتاب را در کتابخانهاش داشت به من گفت: آقای تاج این کتاب واعظ خانواده، کتاب خوبی نیست. پرسیدم چرا؟ همه که تعریف میکنند. گفت: چون در کتابخانه نمیماند. هر که ببیند با خود میبرد. »
از دیگر کتابهای مهم استاد میتوان به کتاب «گفتار وعاظ» در ۵ جلد اشاره کرد که برای بسیاری از منبریها و طلبهها مفید و خواندنی و راهنما است. از دیگر تألیفات استاد محمدمهدی تاج لنگرودی میتوان به اخلاق امیرالمؤمنین(ع)، چشم روشنی، داستان زنان، اخلاق آموزشی، درسهایی از معلم اخلاق، سیمای امام زمان(عج)، پیامهای امام زمان(عج)، معجزات امام زمان، گفتار انبیا، اخلاق انبیا (که به انگلیسی هم ترجمه شده)، اخلاق حضرت فاطمه(س)، فرهنگ مشترک اسلام و مسیح، واعظ اجتماع، سیمای حضرت زینب(س)، اخلاق زن و شوهر، کشکول ممتاز، اخلاق کودکان و نوجوانان، نماز در خانواده، پندهای خدا، داستانهایی از خداشناسی، پند دنیا، تحف القلوب، داستان جوانان، پاداشها و کیفرها، خودآموز معارف اسلامی، طب ۱۴ معصوم(ع) و سرانجام هوسبازی نام برد.
علاقه استاد به کتاب و مطالعه به حدی است که فرزندشان حاج محسن تاج لنگرودی میگوید: «ایشان فرمودند اگر من به بهشت بروم اگر خدا به من یک کتابخانه و کاغذ و قلم بدهد دیگر با کسیکاری ندارم. » و استاد لحظههای بیکاریاش را اینگونه برایمان روایت میکند: «در کتابخانه پشت میز مینشینم و کتاب میخوانم و مینویسم. » و این لحظههای فراغت استاد است. از همین لحظهها تألیفاتشان شکل میگیرد و چه لحظات بیکاری با برکتی.
______________________________________________________
منتشر شده در همشهری محله منطقه ۵ در تاریخ ۱۳۹۳/۰۹/۱۰
پی نوشت:حجتالاسلام محمدمهدی تاج لنگرودی در دی ماه سال ۱۳۹۶ دعوت حق را لبیک گفت.
نظر شما