به گزارش همشهری آنلاین، شروع این پرونده به سیام مرداد سال ۹۹برمیگردد. آن روز مأموران ضربت سر کلانتری چهارم تهران سوار بر ۲ موتورسیکلت در حال گشتزنی بودند که به راننده خودروی پرایدی مشکوک شدند و به او دستور ایست دادند. اما راننده مرموز اقدام به فرار کرد تا اینکه پشت چراغ قرمزی درمحدوده تهرانپارس گرفتار شد.
او برای اینکه به فرارش ادامه بدهد دنده عقب گرفت و با زیر گرفتن یکی از موتورهای پلیس، باعث شهادت یکی از مأموران و زخمی شدن مأمور دیگر شد. مأموران دیگر پس از این حادثه به تعقیب راننده پراید پرداختند و دقایقی بعد او را دستگیر کردند.
در این حادثه گروهبان یکم حامد ضابط که ۲۱سال بیشتر نداشت به شهادت رسید. از سوی دیگر متهم این پرونده که در آن زمان ۳۱سال سن داشت در بازجوییها گفت که شب حادثه شیشه و حشیش کشیده و تحتتأثیر توهم مواد و صداهای عجیبی که به او دستور می دادهاند باعث مرگ مأمور پلیس شده است.
- اعدام شد ؛ مردی که در دل زنها رعب و وحشت ایجاد میکرد | حمله به دارالقرآن، باشگاه و آرایشگاههای زنانه با قمه
- برادرم عضو یاکوزای ژاپن و قاتل است | نامه عجیب از توکیو و ۱۷ سال زندان در غربت | شاهدان من و برادرم را با هم اشتباه گرفتهاند!
وی افزود: من آن شب چیزی نمیفهمیدم و مدام صدایی در گوشم میشنیدم که میگفت فرار کن، فرار کن. چون مواد میکشم و وسایل استفاده از مواد همراهم بود ترسیدم دستگیرم کنند. چون چهرهام غلطانداز است هرجا میروم مأموران به من مشکوک میشوند و فکر میکنند مجرم هستم. من قبلا بهخاطر حمل مواد به زندان رفته بودم و از زندانی شدن هراس داشتم به همین دلیل دیگر نمیخواستم تجربه زندگی در زندان را تجربه کنم چون دوری از خانواده خیلی برایم سخت است.
وی درباره شب حادثه گفت: من بچه تهران نیستم و اهل یکی از شهرهای شمالی کشورم. آن شب از شمال به تهران مسافر سوار کرده بودم. ۳ مسافر سوار ماشینم شدند و در شرق تهران آنها را پیاده کردم. وقتی پیاده شدند چون چند شبی بود که درست نخوابیده بودم حشیش و شیشه کشیدم تا خوابم بپرد و بعد راهی شمال شوم اما ۲ گشت موتورسوار به من مشکوک شدند. دستور ایست دادند اما من ترسیدم. فرار کردم تا اینکه پشت چراغ قرمز گرفتار شدم.
وی ادامه داد: ترافیک بود و حدود ۶تا ماشین جلوی من بودند. ذهنم فقط میگفت فرار، فرار. به همین دلیل دندهعقب گرفتم، میخواستم هر طور شده فرار کنم. وقتی وارد خیابانی شدم تازه فهمیدم مأموران را زیر گرفتهام. اما فکر نمیکردم بلایی سرشان بیاید. وارد خیابان که شدم با یک پژو ۲۰۷برخورد کردم و از آینه دیدم که دومین گشت موتور سوار پلیس در تعقیبم است. راننده پژو هم بهدنبال من افتاد تا اینکه در نهایت با شلیک چند تیر هوایی جلوی من پیچیدند و دستگیرم کردند.
بازگشت به زندگی
عامل به شهادت رساندن مأمور پلیس، پس از مدتی در دادگاه کیفری محاکمه و به قصاص محکوم شد. با قطعی شدن رأی پرونده به شعبه اجرای احکام دادسرای جنایی تهران فرستاده شد تا مقدمات اجرای حکم فراهم شود. وی سال گذشته نامش در فهرست قرار گرفت تا پای چوبه دار برود و قصاص شود اما پارسال بخت با مرد محکوم به قصاص یار بود و والدین شهید در زندان حاضر نشدند. بنابراین غیبت آنها موجب شد تا مرد محکوم به قصاص فرصت زندگی دوباره بیابد.
او در زندان توبه کرده و رفتارهایش را تغییر داده بود. همه از او رضایت داشتند و قاتل نیز امیدوار بود که شاید روزی خانواده شهید دلشان به رحم بیاید و او را ببخشند. با وجود این نام قاتل مأمور پلیس برای بار دوم در لیست افرادی که باید پای چوبه دار می رفتند قرار گرفت.
او چند روز قبل پای چوبه دار رفت و به اولیای دم التماس کرد تا او را ببخشند. در آخرین لحظات دل اولیای دم به رحم آمد و به قاتل مهلت ۶ماهه دادند تا مبلغ دیه را فراهم کند. آنها به شرط دریافت دیه به قاتل زندگی بخشیدند تا پول دیه را صرف امور خیریه و کمک به نیازمندان کنند. به این ترتیب قاتل از چوبه دار فاصله گرفت و فرصت زندگی دوباره یافت.
نظر شما