همشهری آنلاین- معصومه ماهپیکر: در میان شغلهای مختلف، حرفه کشکسابی از جمله شغلهایی است که امروزه در کمتر محلهای میتوان نمونه آن را مشاهده کرد. بیش از ۳۷ سال فعالیت این کشکفروشی باعث شده است تا تقریباً همه اهالی محله شریعتی «علی رفیعی» کشک فروش محلهشان را به خوبی بشناسند. او این روزها نه تنها کشک اهالی محلهاش را آماده میکند، بلکه با توزیع کشک در مغازههای محله و مناطق اطراف، محصول مغازهاش را به دست شهروندان میرساند. در یکی از روزهای پاییزی سری به مغازه تنها کشکفروش محله شهرک ولیعصر(عج) زدیم تا از کسب و کارش بپرسیم.
قصههای خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید
شاگردی پدرم را کردهام
اولش فکر میکردیم که باید مغازهاش سوت و کور باشد. اما رونق آشهای نذری ایام محرم باعث شده تا سر رفیعی شلوغ باشد. با وجود این مشغلهکاری، به گرمی پذیرایمان میشود. میگوید: «علیاصغر رفیعی، پدرم این مغازه را راهاندازی کرد و اهالی، مغازه را به نام او میشناسند.» حاج علیاصغر مدتی میشود که مغازهاش را به پسر و دامادش سپرده است. سن و سالش دیگر اجازه کار به او نمیداد. علی رفیعی، پسر حاجعلیاصغر با اشاره به این موضوع میگوید: «پدرم ۷۸ سال دارد. اهل خمین است و سال ۱۳۳۴ به تهران آمد. آن روزها شاگرد نانوا بود، درآمدش از حرفه نانوایی کفاف خرج خانواده را نمیداد. پس به توصیه یکی از آشنایان به حرفه کشکسابی روی آورد. حالا ۴۶ سالی از شروع کار پدر در حرفه کشکسابی میگذرد.» پسر کوچک خانواده است. وقتی ۸ سال بیشتر نداشت به جای بازی در کوچه و خیابان همراه پدر به مغازه کشکسابی میآمد. اگرچه کار زیادی نمیتوانست انجام دهد، اما از همان دوران، شاگردی پدر را شروع کرد. رفیعی از آن روزها میگوید: «روزهای کودکیام با روزهای جنگ تحمیلی و جبهه همراه شد. ۲ برادر بزرگم برای دفاع از کشور به جبهه رفتند. من هم کنار درس خواندن در اوقات فراغتم به مغازه کشکسابی پدر میآمدم و از همان دوران، شاگرد پدر شدم.»
تغارهایی برای سابیدن کشک
در گذشته سابیدن کشک به آسانی حالا نبود. آن روزها کشکفروشان، کشکهای خود را با دست میسابیدند. رفیعی از سختیهای کار در گذشته میگوید: «به یاد دارم آن روزها کشک را با دست میسابیدند. همیشه زحمت سابیدن کشک با مادرم بود. کار سختی بود. یادم میآید آن روزها کشکها را در تاقارهای گلی ریخته و با چوبی به نام کشماله میسابیدند. ساعتها طول میکشید تا مادر کشک مصرفی یک روز را بسابد.» با روی کارآمدن دستگاههای صنعتی، کار کشکسابی هم مانند بسیاری از شغلها راحتتر شد. کشک فروش هممحلهای ما میگوید: «ازسال ۱۳۵۴ دستگاههای کشکسابی جای تاقارها را گرفتند. حالا دیگر کار سابیدن کشکها راحت شده بود. دیگر کشک مصرفی یک روز را در طول ۲ ساعت آماده میکردیم.» ذائقه و غذای سنتی که در آن روزها بین خانوادهها مرسوم بود باعث شده بود تا کشکفروشی حاج علیاصغر رونق داشته باشد. رفیعی با اشاره به این موضوع میگوید: «آن روزها از فستفود و غذاهای رنگارنگ خبری نبود. غذاهایی که با کشک درست میشد طرفداران خود را داشت، غذاهایی مانند: کله جوش، کشک بادمجان و... به همین دلیل کشکفروشی ما هم رونق داشت.»
محصول عشایر بر سفره اهالی
رفیعی کارش را دوست دارد. او میگوید این مغازه و حرفه حاصل سالها تلاش و زحمت پدرش است. شغلش، کاری بیدردسر و دور از حاشیه و هیاهو است. کشک مغازه رفیعی محصول عشایر است. رفیعی میگوید: «کشک از طریق روستاییان از عشایر خریداری و به مراکز استان آورده میشود. ما هم از واسطهها کشک مورد نیاز اهالی محله را تهیه میکنیم.» کشکفروش هممحلهای ما بر اساس تجربهای که از پدرش آموخته است، میداند کشک مصرفی مغازه را بر اساس فصل تهیه کند. او میگوید: «در زمستان و پاییز با توجه به دمای هوا اغلب کشک ۴ و ۵ ماه را در انبار نگهداری میکنم. پس به اندازه فروش ۵ ماه کشک میآوریم. اما چون در تابستان هوا گرم است و احتمال خراب شدن و کپکزدگی کشکها وجود دارد، بنابراین هر ۲ هفته یکبار کشک برای مغازه تهیه میکنیم.» رفیعی در کنار فروش جزئی کشک، این محصول را به شکل کلی هم بین کاسبان محله توزیع میکند. او میگوید: «بیشترین فروشمان در قسمت پخش کشک است که با تخفیف به کاسبان دیگر میفروشیم.»
پیشگیری از پوکی استخوان
میان مشتریان رفیعی علاوه بر مغازهداران منطقه و مناطق اطراف، ساکنان قدیمی منطقه هم مشاهده میشود. رفیعی درباره مشتریان قدیمیاش میگوید: «بسیاری از افراد میانسال یا مسن منطقه، کشک را بهعنوان تنقلات تهیه میکنند. کشک محصولی است که ماشین کمتر در تولید آن به کار رفته است و بهطور طبیعی تولید میشود، به همین دلیل آن دسته از هممحلهایها که شیر یا ماست نمیخورند، میتوانند با خوردن کشک کلسیم مورد نیاز بدنشان را تأمین کنند.» در طول سالها فعالیت کشکفروشی رفیعی تاکنون کشک مغازه او مشکلی نداشته است. رفیعی با اشاره به این موضوع میگوید: «اگرچه کسی از کشک ما گله نداشته است، اما گاهی اوقات عدهای به شور بودن آن اعتراض میکنند. البته مقدار نمک کشک به عشایر تولیدکننده آن بستگی دارد. آنها برای زود خراب نشدن نمک بیشتری میزنند.»
همه چیز را از دعای پدر و مادر دارم
«در کارمان سختی نداریم. سختیها را پدر و مادرم کشیدهاند.» رفیعی در حالی این موضوع را بیان میکند که هیچ گلهای از کارش ندارد. او معتقد است که دعای پدر و مادر در افزایش رزق و روزیاش تأثیر زیادی دارد. اگر امروز در زندگی به آرامش رسیدهام از دعای خیر پدر و مادرم است.» کاسب هممحلهای رعایت کسب روزی حلال را موجب آرامش روح خود میداند و میگوید: «اگر کاسب در کارش دست ببرد، در ابتدا روحش آزار میبیند. ترازوی کاسب باید درست باشد. یک کاسب باید در همه حال خدا را ناظر بر رفتار خود بداند. من با روزی حلال، آرامش خیال و فکر را دارم.»
۵۰۰ کیلو کشک مقدار تقریبی یک روز فروش کشک رفیعی است. او از درآمد حرفهاش راضی به نظر میرسد.
۱۰۰۰ کیلو کشک، بیشترین میزان کشکی بوده که رفیعی در یک روز فروخته است. این آمار مربوط به روز اربعین سال گذشته است.
-----------------------------------------------------------------------------------------------
*منتشر شده در همشهری محله منطقه ۱۸ در تاریخ ۱۳۹۴/۰۸/۱۰
نظر شما