قله دماوند ناپدید شده. جز طرحی گنگ چیزی از ساختمانها دیده نمیشود. هوا راکد و سرد است. بویی، جز بوی دود و گازوئیل در هوا نیست! بوی تلخ و سنگین و کثیفی دارد. برگهای سبز همه گیاهان روی تراس، غبار آلودند... .»
این بخشهایی است از رمان «چه دیر...»تازهترین اثر مهکامه رحیمزاده که توسط نشر ققنوس در 215 صفحه و 3200 تومان به بازار آمده است. مهکام رحیمزاده از جمله چهرههایی است که همچون دیگر نویسندگان زن این دیار بیشتر به زنان پرداخته است؛ به ویژه زنان در جامعه امروز که حرکتی شتابان دارد. رحیمزاده به سال 1332 در رشت به دنیا آمده، در رشته اقتصاد فارغالتحصیل شده است و تجربه آموزگاری را نیز پشت سرگذاشته است. او از جمله نویسندگانی است که فعالیت ادبی خود را با کلاسهای آموزشی هوشنگ گلشیری نویسنده بنام معاصر آغاز کرده است. نخستین اثر او «یلدا و رهایی» به سال 1379 منتشر شد؛ رمانی که دستمایهای خانوادگی دارد و به تاثیرات روانی که طلاق بر فرزندان میگذارد میپردازد.
دومین اثر او مجموعه داستانی است به نام اتاق صورتی که در سال 1380 منتشر شد و از حال و هوای عاطفی و زمینهای خانوادگی برخوردار است. او اگرچه در آثار خود توجهی ویژه به زنان داشته است اما در تازهترین اثر خود چه دیر... به طور مشخص بر این مسئله متمرکز شده است و با مضمونی عاطفی و عشقی به خلأهای عاطفی زنی میانسال میپردازد که با مردی بیمار و ناتوان زندگی میکند. آشنایی این زن با استاد موسیقی فرزندش دریچهای تازه را به لحاظ عاطفی پیش روی او میگشایدکه بازگویی و انتقال احساس او در آغاز با تردید و دودلی همراه است... .
رحیم زاده اگرچه کوشیده است در رمان خود از نگاهی تازه به پرورش دستمایه آن بپردازد اما با این حال فرمی را برای روایت برگزیده است که نه تنها از تازگی چندانی برخوردار نیست، بلکه تا اندازه زیادی نیز دست و بال او را برای ارائه کاری جذاب و بدیع میبندد. رمان به شیوه یادداشتهای روزانه نوشته شده است؛ یادداشتهای روزانهای که تقریبا به شکل مستمر در مقطع زمانی خاصی که شخصیت اصلی رمان ماجراهایی عاطفی را از سر میگذراند، نوشته شده است.
نویسنده برای آنکه توجیهی برای تنظیم و رویارو شدن با این یادداشتها به عنوان یک داستان داشته باشد، به شیوهای قدیمی و کلیشه شده متوسل میشود. این در حالی است که با توجه به شیوههای مختلف و شگردهای گوناگونی که در طول این سالها در فرم روایی رمانها شاهد بودهایم، فرض چنین سوءتفاهمهایی که احیانا میتواند خواننده با آن روبهرو شود، منتفی است.
به هر حال مهکامه رحیمزاده در صفحات آغازین رمان از زبان نویسنده آن شرح
به دست آوردن این یادداشتها را ارائه میکند. یادداشتهای روزانه شخصیت اصلی رمان که معلوم نیست چرا توسط او به نویسندهای که خود اعلام میکند از محتوای کلی آنها و آنچه بر این زن گذشته اطلاع دارد، ارائه میشود. ظاهرا برای آنکه نویسنده (خواهر این زن) پیشنهاد نوشتن رمانی براساس آن را ارائه کند و این زن با بیتفاوتی آن را بپذیرد!