واقعیت این است که تماشاگران سینما در آمریکا طی یک ماه گذشته استقبال خیلی خوبی از درام دلهرهآور و اکشن «ربودهشده» با بازی لیام نیسون کردهاند. این فیلم طی 7هفته نمایش در سینماهای آمریکا 127میلیون دلار فروش کرد و جزو 5فیلم اول جدول هفتگی گیشه نمایش بود. قصه این فیلم درباره یک مامور بازنشسته ضدجاسوسی است که متوجه میشود دختر نوجوانش هنگام سفر به شهر پاریس مفقود شده است. بهزودی وی میفهمد دخترش توسط یک گروه گنگستری ربوده شده است. مرد با سفر به پاریس تلاش میکند با پیداکردن ربایندگان دخترش، درس عبرت خوبی به آنها بدهد.استقبال تماشاگران از این فیلم حتی در جریان مسابقات ورزشی «سوپر بول» هم ادامه یافت و علاقه مردم عادی به این ورزش، مانع از حضور آنها در سالنهای نمایشدهنده «ربودهشده» نشد.
اما تماشاگرانی که اینقدر مشتاق تماشای این فیلم بودهاند، شاید ندانند که «ربودهشده» نه محصولی آمریکایی که یک کار فرانسوی است. آنها احتمالا تعجب خواهند کرد اگر بفهمند فیلم که توسط کمپانی فوکس قرن بیستم در آمریکا پخش عمومی شده، نام یک فیلمساز فرانسوی را به عنوان کارگردان بر خود دارد و کل هزینه تولید آن را کمپانی فرانسوی «گالیک» پرداخته است؛ شرکتی اروپایی که حدود 9سال است به کار تولید و توزیع محصولات فرانسوی مشغول است. موسس این کمپانی فرانسوی هم کسی نیست جز لوک بسون- کارگردان، فیلمنامهنویس و تهیهکننده فرانسوی- که آن را با کمک دوست و همکار قدیمیاش پییر آنچهله پوگام تاسیس کرده است.
بسون (که نویسنده اکثر فیلمنامههای فیلمهایی است که در کمپانی گالیک تهیه میشوند)، یکی از اولین فیلمسازان صنعت سینمای فرانسه بود که کارگردانی فیلمهای فرانسوی را به زبان انگلیسی شروع کرد. او در این رابطه میگوید: «وقتی فیلم «آبی بزرگ» را در سال 1998 به زبان انگلیسی ساختم، خیلیها در فرانسه مرا لعن و نفرین کردند. آنها از این فیلم به عنوان یک رسوایی بزرگ اسم بردند و گفتند باعث شرمساری است که فیلمی فرانسوی به زبان انگلیسی تولید شود.»
اما این فیلمساز 50 ساله از همان روزهای اولی که کارش را در فرانسه شروع کرد، لقب یک فیلمساز مولف و هنری را گرفت. منتقدان سینمای فرانسه از همان اولین فیلم او، به تحسین کارهایش پرداختند. با این حال، او همیشه به مؤلفههای سینمای تجاری در کارهایش اهمیت داده است و با درک حساسیتها و حتی احساسات خاص تماشاگران، ذائقه تجاری خود را به رخ تماشاگران سینما کشیده است. کمتر کسی است که فیلمهای اکشن اسلپاستکی او را ندیده باشد و از دیدن آنها لذت نبرده باشد. این فیلمها بهویژه در داخل فرانسه، بهشدت به دل تماشاگران جوان (از قومها و ملیتهای مختلف) نشسته است. واقعیت امر این است که فرانسه یک کشور فراملیتی است و راضیکردن تماشاگران رنگارنگ و متنوع آن، کار چندان سادهای نیست.
لوک بسون مثل فیلمهایی که میسازد و تولید میکند، روحیهای جوان و تازه دارد و یکی از دلایل مهم موفقیت کارهایش هم در همین روحیهای است که دارد. او اغلب اوقات شلوار جین به تن میکند و پیراهنش تیشرت است؛ کمتر لباس رسمی میپوشد و موهای آشفتهای دارد. برخی از منتقدان سینمایی او را هنرمندی آنارشیست میدانند ولی هر لقبی به او داده شود، واقعیت این است که او فیلمساز و تهیهکنندهای خوشفکر است که سینما را خودش آموخته است. مطرحترین مدرسه سینمایی فرانسه وی را به عنوان دانشجو قبول نکرد، زیرا او خیلی صریح درباره دیدگاههای سینمایی و علایق خود صحبت میکرد و این چیزی نبود که اساتید پیر این مدرسه سینمایی بتوانند آن را تحمل کنند.
بسون هنوز هم آن روحیه شورشی خود را حفظ کرده است. برای مثال او مدتی قبل خشم و عصبانیت خود علیه یکی از شرکتهای بزرگ زنجیرهای سینمای فرانسه به نام «یوجیسی» را ابراز کرد. این شرکت حاضر به اکران عمومی فیلم او به نام «اولتیماتوم 13بی» نشده بود. یوجیسی اعتقاد دارد این فیلم باعث پرورش نوع غلطی از تماشاگران میشود. حال بسون قصد دارد این فیلم را به صورت شخصی اکران عمومی کند.
نشریات سینمایی فرانسه عقیده دارند کارنامه کاری لوک بسون و تاریخچه سینماییاش را باید به صورت مستقل و جداگانه مورد بحث و بررسی قرار داد. کمپانی فیلمسازی او به نوعی دارد برخلاف جهت آب شنا میکند و با این کار، دست به خطرات بزرگ میزند. در کنار تولید فیلمهایی با مضامین تازه و جسارتآمیز، تولید فیلمهای فرانسوی - اما- انگلیسیزبان، اقدامی مخاطرهآمیز است.
فیلم «فیلیپ موریس دوستت دارم» در جشنواره ساندنس سروصدای زیادی به پا کرد. اما این کمدی سیاه که جیمکری و ایوان مکگرگور را در نقشهایی غیرمتعارف داشت، هیچ توزیعکنندهای در این جشنواره فیلمهای مستقل پیدا نکرد. 2ماه بعد شرکت فیلمسازی لوک بسون قرارداد توزیع بینالمللی این فیلم را خریداری کرد. واقعیت امر این است که این فیلم 18میلیون دلاری، بخش مهمی از هزینه تولید خود را از پیشفروش بخش بینالمللی آن تامین کرده بود. این هم اقدام عجیب و غریبی بود که بسون هنگام تولید این فیلم انجام داده بود.
شرکت فیلمسازی گالیک قبل از این هم دست به چنین اقداماتی زده بود تا از تولید محصولات مستقل سینمایی حمایت کند. اولین کار سینمایی تامیلی جونز در مقام کارگردان به نام «سه مراسم تدفین برای ملکوئیداس استرادا»، هم هیچ توزیعکنندهای در داخل آمریکا پیدا نکرد و این لوک بسون بود که به داد این فیلم رسید.
اما هدف اولیه بسیاری از هنرمندان فرانسوی، معرفی سینمای فرانسه و فیلمهای آن به تماشاگران آمریکایی است. در این رابطه، در کنار تولید محصولات مشترک، دوبارهسازی فیلمهای موفق فرانسوی توسط هنرمندان آمریکایی هم یکی از اقدامات مهم تهیهوتوزیعکنندگان فرانسوی است. له پوگام اخیرا اعلام کرد قصد دارد با همکاری سرمایهگذاران هالیوودی، نسخه دوبارهسازیشده درام دلهرهآور و موفق فرانسوی «به هیچ کس نگو» را تهیه کند. پس از آن، او میخواهد به سراغ نسخه دوبارهسازیشده فیلم «بانلیوی13» برود.
به هر حال، واقعیتها حکایت از آن میکند که «ربودهشده» تاثیر مثبت و قاطع خود را در این رابطه گذاشته است. جیم جیانو پولوس، یکی از مدیران کمپانی فوکس قرن بیستم که از توزیع این فیلم در آمریکا کاملا خشنود به نظر میرسد، میگوید: «پدیده» ربوده شده و موفقیت کلان آن، همه را در هالیوود شگفتزده کرده است. هیچکس پیشبینی چنین استقبالی را از این فیلم در آمریکا نمیکرد.»
همه کسانی که تحت تاثیر «ربودهشده» قرار گرفتهاند روی این نکته اشتراک نظر دارند که بزرگترین موفقیت سازندگان فیلم این است که توانایی آن را داشتهاند که فیلمی با مضمون قوی و در عین حال با هزینه متوسط تهیه کنند. به اعتقاد آنها، چنین فیلمی میتواند در هر کشوری با موفقیت روبهرو شود و تماشاگران را جذب خود کند.
شرکت فیلمسازی آمریکایی «لا ینزگیت» هم از آن دسته شرکتهای تولید و توزیع فیلم است که نظر مثبتی به محصولات فرانسوی دارد. این شرکت درامهای اکشن و ماجراجویانه «ترانسپورتر» 2 و3 و همچنین فیلم ترسناک frontiers را در داخل آمریکا توزیع کرده است. این فیلمها در اکران عمومی خود در آمریکا با استقبال نسبی تماشاگران روبهرو شدهاند و همین نکته، بقیه شرکتهای توزیعکننده محصولات سینمایی را جذب توزیع محصولات فرانسوی کرده است.
یکی از مسئولین شرکت لاینزگیت میگوید: «فرانسویها الگو و مدل تجاری خیلی جالبی دارند که به آنها این امکان را میدهد تا بتوانند حتی در شرایط سختی مثل شرایط اقتصادی خراب فعلی، به کارشان ادامه بدهند. در راس همه این شرکتهای فرانسوی، شرکت گالیک قرار دارد که توانایی تولید مداوم و بدون وقفه فیلمهایی را دارد که میتوانند بازار خوبی برای خودشان پیدا کنند. در یک کلام، این فیلمها قابل ارائه به هر بازاری (تحت هر شرایطی) هستند و به همین دلیل است که میتوان آنها را در سطح گستردهای در آمریکا اکران عمومی کرد.»
برای مثال باید از همین فیلم «ربوده شده» اسم برد که با هزینهای کمتر از
30 میلیون دلار تهیه شده و تا به حال در سطح بینالمللی بیش از 200میلیوندلار فروش کرده است.
لوک بسون قبل از اینکه فعالیتهای شرکت فیلمسازیاش را در سطح کلانی گسترش دهد، در سال 1998 درام علمی – تخیلی و پررمز و راز «عنصر پنجم» را با بازی بروس ویلیس در آمریکا اکران عمومی کرد. این فیلم به تنهایی در آمریکا حدود65 میلیون دلار فروش کرد. اولین فیلم بزرگ شرکت بسون که در آمریکا به نمایش عمومی درآمد فیلم اکشن «بوسه اژدها» در سال 2001 بود.
باوجود آنکه فیلمهای بسون محصولاتی فرانسوی قلمداد میشوند ( و او در کارهایش همیشه بیشترین استفاده را از نیروهای فرانسوی میکند) ولی منتقدان سینمایی داخلی، او را به خاطر ساخت و تولید فیلمهای اکشن که سبک و حال وهوایی آمریکایی دارند، مورد انتقاد قرار دادهاند. اما حقیقت این است که دقیقا همین فیلمهای مطرود شده از سوی منتقدان فرانسوی هستند که به احیای صنعت سینمای فرانسه کمک کرده و میکنند. براساس آمارهای رسمی، بیش از 40 درصد از توزیع و صادرات محصولات سینمای فرانسه در 2 سال گذشته، همین فیلمها بودهاند.
پی یر مورل، کارگردان «ربوده شده» یکی از چهرههای مورد علاقه شرکت گالیک است. او برای سال جدید میلادی فیلم اکشن «از پاریس با عشق» را آماده نمایش کرده است. فیلم که کل قصه آن در فرانسه اتفاق میافتد، جانتراولتا را در نقش اصلی دارد و قرار است یکی از محصولات موفق سینمایی در فصل تابستان باشد.
اما شرکت گالیک قصد رقابت با هالیوود را ندارد و میخواهد در یک محیط آرام به تهیه و تولید فیلمهایی بپردازد که هم در فرانسه و در هالیوود با استقبال تماشاگران روبهرو شوند و هم بتوانند نمایش عمومی موفقیت آمیزی در دیگر کشورهای جهان داشته باشند.
بسون این استراتژی را در این جمله خلاصه میکند که «توجه ما به این سمت است که تا حد امکان بهترین فیلمهای ممکن را تهیه و تولید کنیم؛ فیلمهایی که تماشاگران دوست دارند آنها را تماشا کنند. آن وقت است که همکاران آمریکایی ما هم تشویق میشوند که روی این فیلمها سرمایهگذاری کنند. ما خیلی خوب میدانیم که کمپانیهای فیلمسازی هالیوودی بیش از 100سال است که به کار تولید و توزیع فیلم مشغولند و اگر ما بتوانیم در کنار آنها به فعالیت خود ادامه دهیم، به نتیجه مطلوب و دلخواه خود رسیدهایم.»
این در حالی است که گروهی از تحلیلگران سینمایی در این باره بحث میکنند که بسون و همکارانش نیازمند آن هستند که فیلمهای بزرگتر بیشتری خلق کنند تا بتوانند در سطح وسیعتری مطرح شوند. به اعتقاد این گروه، خلق و تولید فیلمهای بزرگتر، به معنی کسب موفقیتهای بزرگتر است.
البته شرکت گالیک هم مثل هر شرکت فیلمسازی دیگری، سختی و مشکلات خاص خودش را داشته است. این شرکت گاهی اوقات شاهد پایین آمدن خط موفقیت خویش در نمودار اقتصادی فعالیتهایش بوده است اما این مشکلات مانع از آن نشده که این شرکت همچنان با پشتکار زیاد به فعالیتهای خود ادامه دهد؛ حتی منتقدان سرسخت فعالیتهای لوک بسون هم این نکته را تایید میکنند (و روی آن اشتراک نظر دارند) که این فیلمساز و تهیهکننده سینما، معرف تعداد زیادی از نامهای مطرح سینمای فرانسه بوده است.
در این رابطه میتوان به پییر مورل، لویی لته ریه، خاویر گنز، آلکساندر آجا و اولیویه مگاتون اشاره کرد. این فیلمسازان موفق که توسط بسون به دنیای سینما معرفی شدهاند، در کنار گروه دیگری از کارگردانان فرانسوی، موج نوی جدید سینمای این کشور را خلق کردهاند. یکی از منتقدان فرانسوی باتوجه به این موضوع میگوید: « الگوی کاری شرکت گالیک در رابطه با نوع حمایت از فیلمسازان جوان و مستعد، به نوعی شبیه سیستم استودیویی کهن هالیوود است. در آن سیستم، فیلمسازان در شرایط کاملا سازماندهی شده کار میکردند که براساس آن حمایتهای تکنیکی میشدند و از پیشنهادهای خلاقه اطرافیان خود نیز استفاده میکردند.
لوک بسون در شرایطی این شیوه فعالیت خود را ادامه میدهد که هنوز هم منتقدانی نسبت به نوع کار خود دارد و از سوی دیگر، بقیه شرکتهای تولید و توزیع فیلم در فرانسه هم در فکر پیروی از شیوه کاری این هنرمند معتبر قدیمی هستند.
ورایتی