مجموع نظرات: ۰
سه‌شنبه ۳۱ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۳:۳۴
۰ نفر

نوستالژی، نخستین دستمایه سازندگان این فیلم برای جذب مخاطب است؛ نوستالژی می‌تواند تقویت‌کننده تبلیغات، فیلمنامه، ساختار، فرم و صدالبته پذیرش مخاطب باشد.

خانواده

به گزارش همشهری آنلاین «ریحانه ابراهیم‌زادگان» در یادداشتی نوشت:
«با انتشار نخستین تیزر فیلم سینمایی «باربی»، فضای مجازی با سرعت نور پر شد از نشانه‌ها و المان‌های باربی؛ موهای بلوند، آرایش و لباس صورتی و جمله پرتکرار «های باربی!»...
نوستالژی، نخستین دستمایه سازندگان این فیلم برای جذب مخاطب است؛ نوستالژی می‌تواند تقویت‌کننده تبلیغات، فیلمنامه، ساختار، فرم و صدالبته پذیرش مخاطب باشد. مخاطب طوری محو تماشای رنگ‌ها، خانه‌های فانتزی بی‌دروپیکر، سر و وضع و آرایش لباس فانتزی و خاص باربی و اسباب و وسایل کوچک و بامزه او می‌شود که ممکن است بارها به‌خود بیاید و بخش زیادی از داستان را متوجه نشده باشد. چه خوش‌شانسی بموقعی! ناخودآگاه مخاطب در این شرایط بهتر از هر زمان دیگری دریافت‌کننده پیام‌های کاملا واضح فیلم است.
پیام فیلم چیست؟ قرار است مرور داستان نوستالژیک باربی را تماشا کنیم یا اتفاق تازه‌ای رخ می‌دهد؟ هوشمندانه به‌نظر نمی‌رسد اگر از چنین شخصیت جذابی، استفاده کافی نشود!
در ابتدای فیلم با نخستین دخترانی که با باربی روبه‌رو شدند، آشنا می‌شویم؛ دخترانی که عروسک‌های خود را که شبیه به نوزادند، در آغوش گرفته‌اند و با ورود باربی، عروسک‌های خود را از بین می‌برند. به محض ورود باربی به صحنه متوجه می‌شوند هیچ میلی به مادری برای نوزاد عروسکی خود ندارند و این موضوع هیچ ربطی به طبیعت و فطرت ندارد و صرفا از سمت جامعه به آنها دیکته شده است. آنها قرار است زنان مستقل و موفق و قدرتمند آینده باشند نه مادر! هیچ‌کس به این موضوع اشاره نکرد که چرا بچه‌ها برای همین باربی‌ها هم مادری می‌کنند؟ جامعه چه زمانی به آنها این رفتار را دیکته کرده است؟
قصد ندارم داستان را لو بدهم اما ناچارم برای اثبات ادعای خود، به بخش‌هایی از این فیلم اشاره کنم. شاید به‌نظر برسد با پیش‌فرض‌های ذهنی این فیلم را تماشا کرده و درباره آن نظر می‌دهم؛ اما اگر رنگ و لعاب و فضای فانتزی فیلم حواس‌تان را پرت نکند، نطق غرا و شفاف ابتدای فیلم، دقیقا همین پیام را به شکلی کاملا واضح و کلیشه‌ای به خورد مخاطب می‌دهد. ظواهر فریبنده و اغواگرانه‌، تنها پوشش پیام‌های کلیشه‌ای فیلم است.
در ابتدای فیلم باربی دوستانش را معرفی می‌کند که هرکدام شغلی دارند و شغل یکی از آنها بارداری است! فرزندی در شکم دارد و مشغول به هیچ کاری نیست... باربی با توضیحی گیج‌کننده و طعنه‌آمیز از کنار او می‌گذرد و بعدتر رئیس کارخانه باربی در مواجهه با آن عروسک باردار با لحنی تحقیرآمیز ادعا می‌کند تصور می‌کرد دیگر چنین باربی‌ای تولید نمی‌شود...
بله، در نخستین قدم، مادربودن شغل یک زن بیکار و بی‌جایگاه به نمایش درمی‌آید. حالا فکر می‌کنید باربی‌هایی که زنانی مستقل و موفقند، مشغول به چه کاری هستند؟ کار و فعالیت جدی؟ نه! خوشگذرانی و مهمانی‌های دخترانه و رفتارهای سرخوشانه تنها کاری است که از آنها دیده می‌شود.
کن و دوستانش، عروسک‌های مرد دنیای باربی، از همان ابتدا موجوداتی حسودند که تلاش می‌کنند توجه باربی‌ها را به‌خود جلب کنند و همین ویژگی، بعدها اسباب هرج و مرج در سرزمین باربی را فراهم می‌کند؛ هرج و مرجی که باربی‌ها با اغواگری و حیله‌های زنانه-تنانه از پس آن برمی‌آیند.
نکته‌ای که در جریان فیلم به آن اشاره شد اما توجه نشد، فضای کاملا مردانه شرکت «متا» است؛ یعنی همان ‌جایی که دنیای باربی را مدیریت می‌کند. مردهای کودنی که از پس پیش‌پاافتاده‌ترین کارها برنمی‌آیند. اما در نهایت باربی‌ها همان کاری را کردند که به نفع این شرکت بود؛ چیزی در بدنه مدیریت تغییر نکرد... در واقع هیچ‌چیز تغییر نکرد.
این تصویر، تفسیر ناقص دنیای غرب است. مردان برای زنان تصمیم می‌گیرند اما اتفاقا بسیار هوشمندانه عمل می‌کنند. زنان را از فطرت خود که میل به تشکیل خانواده و مادری است، دور نگه‌می‌دارند و قدرت زنانگی او را به ظواهر بدنش محدود می‌کنند. اشتباه نکنید، حالا دیگر بحث بر سر استانداردهای زیبایی نیست؛ بحث دقیقا بر سر زن‌بودن اوست. همه رنگ‌ها، همه نژادها، همه سایزها و همه زن‌ها باید تحت پوشش این تفکر قرار بگیرند، دنیای مردانه تحت تفکر غرب را بسازند و اکیدا از خانواده و مادری دور بمانند؛ چراکه بزرگ‌ترین سپر زنان در مقابل چنین آسیب‌هایی کانون گرم خانواده است.

کد خبر 782613
منبع: روزنامه همشهری

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha