مجموع نظرات: ۰
یکشنبه ۲ مهر ۱۴۰۲ - ۱۵:۴۰
۰ نفر

برخی از محققان بر این باورند استرس و اضطراب باعث اختلال در ضریب هوشی و تفکر می‌شود، طوری که فرد دیگر نمی‌تواند کارهای طبیعی خود را انجام دهد. ضریب هوشی بالا، هوشیاری فرد را نسبت به محیط اطراف، خودش و حالاتش بیشتر می‌کند.

هوش

همشهری آنلاین: در این صورت، حساسیت فرد بالا می‌رود و باعث می‌شود فرد در زندگی استرس بیشتری تجربه کند؛ اما یک نظریه‌ی دیگر هم وجود دارد؛ بعضی از روان‌شناسان بر این باورند که بهره‌ی هوشی بالا باعث استرس نمی‌شود بلکه این نداشتن هوش هیجانی و قدرت تصمیم‌گیری است که می‌تواند باعث مشکل شود؛ اما سؤالی که اینجا مطرح می‌شود رابطه‌ی استرس و بهره‌ی هوشی است.

آیا استرس باعث می‌شود بهره‌ی هوشی پایین بیاید؟ آیا انسان‌ها در یک انتخاب طبیعی و برای مقابله با استرس، ناخودآگاه ضریب هوشی‌شان کم شده؟ در این مورد سؤال‌های زیادی مطرح می‌شود که برای یافت پاسخ‌های آن‌ها با دکتر فهیمه قُبیتی، روان‌شناس اجتماعی صحبت کرده‌ایم.

بهره‌ی هوشی و نیاز به بقا

درباره‌ی بهره‌ی هوشی به نظر من در طول تاریخ بحث‌های زیادی شده است.

تحقیقات و مطالعاتی که داشته‌ام نشان می‌دهد نیاز انسان به بقا و مقابله با خطرهای پیرامونی‌اش و همچنین رفع نیازهای طبیعی باعث شده تا انسان در گذر زمان از بدو تاریخ تا امروز از همه‌ی توانایی‌های وجودی و ظرفیت‌هایی که داشته، استفاده کند.
همه‌ی این اختراعات و همه‌ی این تکنولوژی‌های گوناگون و وسایل و ابزارهای مختلف حاصل ذهن بشرِ نیازمند است.

درواقع اختراع وسایل و ابزارهای مختلف حاصل ذهنی است که می‌خواهد با محیط اطرافش سازگار شود و بتواند زنده بماند. من فکر می‌کنم انسان‌ها اگر نیازهای کمتر و خطرهای کمتری حس می‌کردند، هیچ‌وقت نمی‌توانستند به این پیشرفت‌هایی که امروزه شاهدش هستیم، برسند.

خطر گرسنگی و کم شدن یا دسترسی دشوار به شکار، انسان‌ها را به سمت کشاورزی و دامداری کشاند.

خطر حمله‌ی حیوانات وحشی و ترس از مرگ، آن‌ها را وادار کرد برای خودشان سرپناه بسازند؛ یعنی بشر کم‌کم به این فکر افتاد که از خودش در برابر خطرها و استرس‌هایی که در جهان پیرامون او وجود داشت، مراقبت کند؛ یعنی این نیاز را حس کرد و درصدد برآمد که دیگر جلوی اتفاقات کوتاه نیاید.

من فکر می‌کنم هر چه انسان‌ها در رفاه بیشتری باشند، ادراک و توجه‌شان کمتر می‌شود و هرچقدر بیشتر احساس نیاز کنند، ادراک و توجهشان بیشتر می‌شود.   وقتی هیچ استرسی وجود نداشته باشد، نیازی به فکر کردن و بالا بردن خلاقیت هم حس نمی‌شود.

اینجاست که بحث استرسِ مفید مطرح می‌شود؛ اینکه دنبال چیزی باشیم که رفاه و آسایش ما در دستیابی به آن نهفته است، بنابراین استرس مفید می‌تواند باعث هوشیاری و بالا رفتن بهره‌ی هوشی در طول دوره‌های گذشته محسوب شود. انتخاب طبیعی و آگاهانه‌ای که مطرح شد می‌تواند روی بهره‌ی هوشی تأثیر بگذارد، به نظر من فقط روی ایی‌کیو (EQ) یا هوش هیجانی تأثیر می‌گذارد.

به این معنی که آنچه در انسان در طول نسل‌ها تغییر می‌کند آی‌کیو (IQ) نیست، ایی‌کیو است.

استرسی که دستور ایست می‌دهد

استرسی که انسان را به تکاپو و جست‌وجو بیندازد، استرس مفید است، اما استرسی آسیب‌زننده است که در مرحله‌ی رویارویی با خطر و مشکلات فرمان ایست صادر کند.

اینجا باید موضوع هوش هیجانی یا «ایی‌کیو» را مطرح کنیم. به نظر من بهره‌ی هوشی هدیه‌ای‌ است که ما با آن به دنیا می‌آییم و یک مقدار ثابت است و ممکن است کمی بیشتر شود و بعد با همان میزان از دنیا برویم.

این هوش هیجانی است که افزایش پیدا می‌کند. آی‌کیو به عقیده بسیاری از دانشمندان ژنتیکی و تقریباً ثابت است و ممکن است در طول یک نسل کاهش پیدا کند. این استرس می‌تواند در گذشت زمان روی ژنتیک تأثیر بگذارد.

آی‌کیو و ایی‌کیو به هم مربوط هستند اما با هم تفاوت دارند

ایی‌کیو و آی‌کیو به همدیگر ربط دارند اما خیلی با هم فرق می‌کنند و این ارتباط داشتن به این معنی هم نیست که کسی که آی‌کیو بالایی دارد، همزمان ایی‌کیو بالایی هم داشته باشد.

بعضی از افراد هستند که ضریب هوش بالایی دارند و همیشه شاگرد اول کلاس هستند و در کنکور با بهترین رتبه در بهترین رشته قبول می‌شوند، اما هوش هیجانی پایینی دارند و نمی‌توانند روابط خانوادگی، دوستی، اجتماعی و زناشویی خوبی داشته باشند. افرادی که دارای هوش نظری بالا و هوش اجتماعی یا هیجانی پایینی هستند، بیشتر در معرض افسردگی و استرس قرار دارند.

هوش نظری به‌تنهایی نمی‌تواند باعث سازگاری فرد با محیط بشود.

هوش هیجانی یعنی توانایی سازگاری با محیط را داشته باشی و بتوانی در شرایط سخت احساسی و منطقی، بهترین تصمیم را بگیری؛ یعنی فقط دیدن و دریافتن موضوع مهم نیست و باید توانایی درک و حل موضوع را هم داشته باشید.

کسانی که آی‌کیو بالایی دارند، در حل مسائل علمی قوی هستند اما در حل مسائل زندگی ضعیف عمل می‌کنند؛ یعنی نمی‌توانند در موقعیت‌هایی که باید همه‌ی جوانب را در نظر بگیرند و قدرت تصمیم‌گیری داشته باشند، از پسِ ماجرا بربیایند. تحقیقات نشان می‌دهد کسانی که ایی‌کیو بالاتری دارند، به دلیل اینکه می‌توانند از همه‌ی ظرفیت‌های وجودی آی‌کیو خود استفاده کنند، افراد به‌مراتب موفق‌تری هستند. ایی‌کیو چند بعد دارد؛ ابعادی مانند تصمیم‌گیری و کنترل استرس.

خیلی از افرادی که آی‌کیو بالایی دارند، به دلیل نداشتن ایی‌کیو بالا نمی‌توانند با محیط اطراف خود رابطه برقرار کنند و سازگار شوند. اینجاست که دوباره پای استرس به موضوع باز می‌شود؛ یعنی استرسِ نداشتن توانایی برای حل موضوع و از بین بردن مشکلات، پس می‌توانیم نتیجه بگیریم وقتی ایی‌کیو روی کنترل استرس تأثیر مستقیم می‌گذارد، کسانی که مدام دچار استرس و ناتوانی می‌شوند، هوش هیجانی پایین‌تری دارند و نمی‌توانند از توانایی‌های آی‌کیو برای حل مسائل استفاده کنند، پس کم‌هوشی و نداشتن بهره‌ی هوشی بالا از استرس ناشی نمی‌شود.

چطور ایی‌کیو را تقویت کنیم؟

خلاقیت و تمرین کردن بهترین راه برای تقویت ایی‌کیو است؛ یعنی باید از سن پایین بچه‌ها را در موقعیت تصمیم‌گیری و حل مسائل قرار بدهیم. به تعبیر بهتر، کودک باید بتواند به‌تنهایی و بدون حضور پدر و مادر راه‌حل پیدا و از آن استفاده کند.  

کودک از یک سنی باید استقلال در تصمیم‌گیری را پیدا کند. وقتی کودک از خانواده تک‌بعدی یعنی پدر و مادر جدا می‌شود و وارد جامعه‌ی بزرگ‌تری مثل مهدکودک و مدرسه می‌شود باید بتواند از توانایی‌هایش استفاده کند.

کودکی که فقط پدر و مادر خود را می‌بیند و با دیگر بچه‌ها بزرگ نمی‌شود، نمی‌تواند به درکی از حل مشکل هم برسد. کودکان در رابطه با یکدیگر است که می‌توانند وارد شرایطی مثل چالش و تعامل شوند.

وقتی کودکی در این شرایط قرار نگیرد، هیچ‌وقت نمی‌تواند قدرت تصمیم‌گیری و حل موضوع و کشف راه‌حل‌های مختلف را پیدا کند.

اگر پدر و مادر دائماً  بالای سر بچه‌ی خود باشند و هر زمان که کودک در موقعیت تصمیم‌گیری قرار گرفت، به جای او عمل کنند و راه چاره نشانش بدهند، نباید توقع داشته باشند که فرزندشان در بزرگ‌سالی بتواند از بهره‌ی هوشی‌اش به‌خوبی استفاده کند. خیلی از کودکان ما بهره‌ی هوشی بالا و ظرفیت‌های زیادی دارند اما چون از کودکی ایی‌کیو آن‌ها تقویت نشده و رشد پیدا نکرده است، نمی‌توانند به‌راحتی از پسِ مشکلات خود بربیایند و به‌تنهایی برای موضوعات مختلف زندگی‌شان راه‌حل پیدا کنند.

این کودکان به دلیل استرسی که از حل نشدن مسائل پیدا می‌کنند، کم‌کم به سمت افسردگی می‌روند و این افسردگی اجازه نمی‌دهد همزمان از آی‌کیو و ایی‌کیو خود استفاده کنند.

این همان شرایطی است که آی‌کیو فرد بالاست 

ولی ایی‌کیو او تقویت نمی‌شود و هر دو دست‌نخورده باقی می‌مانند.

کودکان با بهره‌ی هوشی بالا و ایی‌کیو تقویت‌شده و رشد پیداکرده همیشه در حل مسائل مستقل هستند.

این کودکان هم در درس و تحصیلات حرف اول را می‌زنند و هم در جامعه، خود به‌تنهایی و به شکل مستقل می‌توانند تصمیم‌گیری کنند و نظر داشته باشند و راه خود را بیابند، پس یادمان نرود آی‌کیو کودکان و ایی‌کیو هر فردی برای رشد و تقویت شدن، احتیاج به تمرین دارد.
تا وقتی از مسائلی دور شویم و دنبال راه چاره نباشیم، نمی‌توانیم به توانایی موردنظر و دلخواه برسیم.

اگر کسی همزمان از آی‌کیو و ایی‌کیو استفاده کند، به‌راحتی می‌تواند حل موضوع کند و در زندگی شخصی و اجتماعی، فرد موفقی باشد و استرس هیچ‌وقت نمی‌تواند جلوی رشد و خلاقیت او را بگیرد.

کد خبر 787643
منبع: همشهری آنلاین

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha