همشهری آنلاین-رقیه مرکدی: شیرافکن به مرور زمان این حرفه را فراگرفته و در کمتر از چند سال خود به استادی تبدیل میشود به گونهای که مسئولیت طراحی پوسترهای فیلمهایی چون کانیمانگا، اسکادران عشق، خانهای روی آب و قرمز را به عهده وی میگذارند. از این شهروند ساکن محله ۱۷ شهریور، بهمن سال ۹۱ در مراسم افتتاحیه سی و یکمین جشنواره فیلم فجر بهعنوان نقاش پیشکسوت سردر سینماها قدردانیشد. با این هنرمند به گفتوگو مینشینیم.
قصههای خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید
یادگیری حرفه
دهه ۴۰، پسری ۱۵ ساله بود که به همراه خانوادهاش وارد تهران میشود. در نزدیکی خانهشان کارگاه تبلیغاتی «علیزاده» قرار داشت. تماشای کارهای استاد باعث میشود که "شیرافکن" به نقاشی علاقهمند شود. به همین دلیل به مرور زمان ترکیب رنگها، چگونگی استفاده از قلمها و دادن طرح برای پوستر فیلمهای سردر سینماها را یاد میگیرد. نخستین طرح را در فیلم "تایتان" اوایل دهه ۵۰ میزند. او میگوید: «نقاشی کاری بود که دوست داشتم و وقتی مسئولیت طراحی پوسترهای فیلمها را به عهده گرفتم علاقهام به این حرفه بیشتر شد.»
طراحی در کارگاه
به مرور زمان «اکبر شیرافکن» خود به استادی جوان تبدیل میشود و مسئولیت کارها را به عهده میگیرد. او برای طراحی پوسترها، در ابتدا چند نما از فیلم را تهیه و بر اساس آنها شروع به طراحی روی پارچه میکند. خودش میگوید: «اوایل تجهیزات نبود، پارچههای ۳ متری را روی دیوار میزدیم و بعد شروع به طراحی میکردیم اما بعدها با آمدن «اُپِک» کار کمی راحتتر شد. چون در سالهای ابتدایی مجبور بودیم طرح را به ۴ قسمت تقسیم کرده و سپس روی پارچه پیاده کنیم اما با آمدن اپک به دلیل نشان دادن عکس در ابعاد بزرگ، تنها روی داربست رفته و شروع به نقاشی میکردیم.»
شیرافکن هنوز هم اپک خود را در گوشهای از یک مغازه جای داده تا یاد گذشته را برایش تداعی کند. او این دستگاه را در دهه ۵۰ قسطی و به قیمت ۳ هزار و ۵۰۰ تومان خریداری کرد.
کار پشت کار
دوران جوانی برای شیرافکن اوجکاری است، در این دوره با کارگردانان بسیاری آشنا و مسئولیت نقاشی فیلمهای آنها را به عهده میگیرد. به گونهای که شاید هفتهها به خانهاش سر نمیزد. میگوید: «آن دوران کار کردن راحت نبود. باید برای هر سردر سینما نقاشی میکشیدیم، آن هم با دست. بین سینماها رقابت زیادی وجود داشت و مجبور بودیم شبانهروز قلم و رنگ در دست داشته باشیم تا سفارشها به موقع آماده شود. وقتی هم از شهرستانها سفارش میگرفتیم کارمان دوچندان میشد.»
در آن دوران کارگردانان و سینماداران خود میدانستند که برای سفارش باید یک ماه جلوتر پوسترها را سفارش دهند تا زمان اکران فیلم آماده شود اما با تکنولوژی فعلی در یک ساعت دهها پوستر آماده میشود. این هنرمند میگوید: «تماشای سردرهای سینماهای گذشته حس دیگری داشت، بوی رنگ و زندگی را میتوانستی در آنها حس کنی. اما امروز با ورود صنعت چاپ روی یک نایلون نقاشی چاپ میکنند و تمام...»
رنگهایی برای تهران وشهرستانها
فیلم «فرار از جهنم سبز» تا «اسکادران عشق»، «حامی»، «کانی مانگا»، «پادزهر» و حتی «قرمز». طرحهای او برای شهرستانها و تهران متفاوت بود و در بیشتر نقشهایش بیشتر رنگ قهوهای دیده میشود. خودش میگوید: «از ترکیب نارنجی و سبز، رنگهای قهوهای و شکلاتی را درست میکردم چون این رنگها را مردم بیشتر دوست داشته و بیشتر به چشم میآید. همچنین برای تهران از رنگها و طرحهای آرامبخش استفاده میشد اما در شهرستانها برای ایجاد هیجان رنگهای تند را به کار میبردیم.»
طرحی بر دیوار
نقاش محله ۱۷ شهریور، این روزها حس و حال خوشی ندارد. بر اثر افتادن از پشتبام در کودکی و لختگی خون در سر، این روزها بالا رفتن از نردبان برایش سخت شده است اما همچنان با علاقه در دفتر تبلیغاتی یکی از دوستانش فعالیت میکند. بهعنوان مثال نقاشی از تمثال شهدا نمونهای از طرحهایش به شمار میآید. او با لبخندی ادامه میدهد: «شیرافکن هنوز شیرافکن است. تا چند وقت پیش بخشی از دیوار مجتمع محل کارم بدون رنگ رها شده بود، به صاحب پاساژ پیشنهاد دادم که آن را نقاشی کنیم تا دیگر جای پا روی آن نباشد، او هم قبول کرد و در کمتر از یک هفته پایین کار را خودم و بالا را شاگردانم نقاشی کردند. حالا دیوار نقش دیگری به خود گرفته است.»
۷۱ سال تولید فیلم «ایلیا نقاش جوان» به کارگردانی «ابوالحسن داودی» بود. «داودی» موضوع داستان را از زندگی «شیرافکن» گرفته بود و حتی برخی از صحنههای نمایش را در کارگاه وی به مدت ۳ ماه فیلمبرداری کرد.
۹۱ سالی است که در آن و طی مراسم افتتاحیه سی و یکمین جشنواره فیلم فجر از ۳ نقاش پیشکسوت سینماهای کشور قدردانی شد که اکبر شیرافکن یکی از این ۳ نفر بود.
-----------------------------------------------------------------------------------------------
*منتشر شده در همشهری محله منطقه ۱۸ در تاریخ ۱۳۹۳/۰۲/۲۱
نظر شما