به هر حال در اینجا قصد ما بررسی کیفیت سریالهای نوروزی نیست بلکه موضوع، موسیقی آنهاست که در حد کیفیت کلی مجموعههاست.
در مجموعه کلاه قرمزی، علیقلی موسیقی سریال را براساس شعری از ایرج طهماسب ساخت که حتما باید اشاره کرد که بدون صدای کلاه قرمزی و پسرخاله و حضور آنها در تیتراژ چندان لطف نداشت. البته طهماسب با تکرار جمله تولد عید شما مبارک، یا آوردن تکه کلامهای پسرخاله در شعر خود، از یک طرف قصد آشناییزدایی داشته و از سوی دیگر به مسئله غالب بر کل مجموعه نیز اشاره دارد: اینکه کلاه قرمزی و پسر خاله بعد از این همه سال هنوز عوض نشدهاند و همچنان آقای مجری با آنها مشکل دارد! بهویژه آنکه موسیقی شعر با تیتراژ سریال هماهنگ و این حتی دیدن تیتراژ را جذاب کرده است.
اما در حقیقت ترانه مجموعه کلاه قرمزی، نه خیلی کودکانه است و نه چندان مناسب بزرگسالان. بهطوری که ممکن است هیچ گاه در ذهن مخاطب جای نگیرد و برخلاف ترانههای سریالی، بهاصطلاح از سوی مخاطب زمزمه نشود. اما بهدلیل تکرار برخی عناصر آشنای قدیمی و مناسب بودن شعر با کل سریال، میتوان آن را در زمره آثار خوب قلمداد کرد، بهویژه آنکه حضور طهماسب، جبلی و علیقلی هم در کنار هم باز یادآور خاطرات خوب گذشته است. علیقلی در سری اول مجموعه کلاه قرمزی نیز حضور داشته و موسیقی آن را ساخته است. او همچنین برای فیلم کلاه قرمزی و سروناز نیز موسیقی ساخته و مهمتر از همه آنکه تجربه ساخت موسیقی ویژه برنامههای کودکان او فراتر از اینهاست. ساخت موسیقی برای مجموعه خاطره انگیز شهر موشها، فیلمهای سینمایی گلنار، دزد عروسکها و... نیز از جمله فعالیتهای علیقلی در حوزه موسیقی و سینمای کودک است.
اما در مجموع هنوز این سؤال پیش میآید که چرا در ساخت موسیقی ویژه برنامههای کودکانه، از سازهای خاص و نوازندگان کودک استفاده نمیشود؟ این در حالی است که تعداد نوازندگان کودک و نوجوان کم نیست و حتی تعداد زیادی از آنها در جشنوارههای موسیقی جوان و فجر حضور دارند. حتی برخی مؤسسات موسیقی ارکستری متشکل از نوازندگان کودک و نوجوان دارند که علاوه بر سازهای موسوم به ارف، با آلات موسیقی دیگر نیز آشنا هستند. بنابراین میتوان با توجه به اینکه اغلب آهنگهای کودکانه سادهاند میتوان با صرف کمی وقت، خود کودکان را در اجرای موسیقی خاص برنامهشان دخالت داد.
شبکه دوم، سریال ماه عسل را هم در تعطیلات عید پخش کرد که موسیقی آن هم در حد و اندازههای خود سریال بود، نه بیشتر و نه کمتر. موسیقی این سریال را امید کرامتی و ایرج همدمی براساس شعری از اهورا ایمان ساخته بودند و حمیدرضا ترکاشوند آن را خوانده بود. اگر مخاطب تیتراژ پایانی سریال را نمیدید، این تصور به ذهن میآمد که حتما آهنگسازان آن از سازهای الکترونیک استفاده کرده و چنان از امکانات آن خوشحال بودهاند که ترکیبی از صداهای غیراصل سازهای مختلف را به کار گرفتهاند. اما با دقت در تیتراژ پایانی نام نوازندگان سازهای کلارینت، سهتار، نی، سنتور و... دیده میشد.
نکته اینجاست که بارها دیدهایم که آهنگسازان، حتی آهنگسازان حرفهای و گاه متعصب، از سازهای الکترونیک و سینتی سایزر برای ساخت موسیقی خود استفاده کردهاند، اما توانستهاند صدای خوبی تولید کنند بهطوری که حتی گاه تصور جایگزینی صداها و سازهای دیگر به جای صدای غیراصل دشوار است. اما متأسفانه آهنگسازان سریال ماه عسل با در اختیار داشتن تعدادی نوازنده با سازهایی چون کلارینت، سنتور، نی و... نتوانستند اثر قابل توجهی ارائه دهند.
در تیتراژ پایانی سریال نیز استفاده نادرست آهنگسازان از ارگ در کنار سازهای دیگر نوعی شلختگی در کارشان بهوجود آورده و به همین دلیل نمیتوان به راحتی پذیرفت که صدای سایر سازها، اصل است. از سوی دیگر در کل مجموعه نیز از آهنگهای آشنای قدیمی نیز استفاده شده که بهدلیل خاطره انگیز بودن، باعث کمرنگ شدن تیتراژ پایانی شده است.تیتراژ سریال عید امسال نیز با صدای امیر حسین مدرس و مهران زاهدی تکرار کارهای قبلی مدرس، زاهدی و صدری است البته نمیتوان گفت که به جذابیت دیگر آثار آنها مثل سریال عشق گمشده به خوانندگی امیرحسین مدرس یا اولین شب آرامش به خوانندگی مهران زاهدی است.
اما میرسیم به سریال مرد دوهزار چهره که همچون سایر آثار مهران مدیری باز هم حاشیه و اعتراض داشت. با این تفاوت که این بار اعتراضها به موسیقی سریال برمیگشت. لوریس چکناواریان نسبت به استفاده از والس سوییت آرارات خود در تیتراژ پایانی سریال مرد دوهزار چهره، اعتراض کرد که چرا بدون اجازه او این کار انجام شده و نامش هم در تیتراژ سریال نیامده است. هرچند که در روزهای آخر مهران مدیری از چکناواریان معذرت خواهی کرد و اسم این آهنگساز در تیتراژ پایانی ذکر شد.از سوی دیگر چنین اتفاقاتی در کشوری که قانون رعایت حقوق مولف را نپذیرفته، طبیعی است و استفاده از آثار دیگران بدون اجازه آنها به یک عرف تبدیل شده. البته نمیتوان انکار کرد که مدیریها با استفاده از آثار آهنگسازان بزرگ و نام آشنای موسیقی کلاسیک ایران و جهان و مهمتر از همه به کارگیری مناسب آنها، در مجموع اثر خوبی ارائه دادهاند که از موسیقی سایر سریالهای نوروزی بهتر و مناسبتر است.
موسیقی مرد دو هزار چهره یک موسیقی غیرتولیدی است و توسط فرهاد مدیری انتخاب شده است اما نحوه انتخاب قطعات و هماهنگی آنها با سکانسهای مختلف، بهگونهای است که اهمیت موسیقی سریال را از یک موسیقی تولیدی بیشتر نشان میدهد. در حقیقت تنها نقطه روشن سریال مرد دو هزار چهره، یکی بازی خود مهران مدیری در بخشهای مربوط به مسعود شصت چی است و دیگری به استفاده درست و بجا از موسیقی آن بر میگردد.
اما ای کاش مدیریها با ذکر نام آهنگسازان و آثارشان در تیتراژ، علاوه بر آگاهی دادن به مخاطبان خود درباره آثار آن دسته از آهنگسازان بزرگ، جایی برای اعتراضها نمیگذاشتند. بهنظر میرسد که حتی با ذکر نامها نیز اعتراضها به پایان میرسید.