حجم گستردهای از این اعتراضات در تفلیس پایتخت گرجستان طرحریزی شده است اما در دیگر نقاط کشور هم اعتراضات مردمی به چشم میخورد. این اعتراضات میتواند دردسر بزرگی برای ساکاشویلی ایجاد کند.
ساکاشویلی رئیسجمهوری غربگرای گرجستان، پیش از این هم با اعتراضاتی از این دست مواجه بود اما این بار اپوزیسیون گرجستان بیش از هر زمان دیگری متحد و یکپارچه عمل کرده است تا آنجا که توانسته موافقت طیف گستردهای از مردم گرجستان را که هنوز زخمهایشان از جنگ نابخردانه ساکاشویلی با روسیه التیام نیافته، به دست آورد. علاوه بر این برخی از اعضای دولت ساکاشویلی هم به جمع معترضان پیوستهاند. روسیه نیز تلاشهایش را برای خارج کردن ساکاشویلی از گردونه قدرت در گرجستان شدت بخشیده است.
میخاییل ساکاشویلی که از سال 2003، پس از «انقلاب رز» در گرجستان، در این کشور به قدرت رسید، در خلال 6 سال گذشته گاهو بیگاه با اعتراضات مردمی و همچنین احزاب مخالف روبهرو بوده است. اما این روزها او با ناآرامی و اعتراضات گسترده مردمی روبهرو شده که با اتفاقات گذشته تفاوت دارد. همه تحلیلگران مسائل قفقاز معتقدند که اعتراضات اخیر علیه ساکاشویلی به چند دلیل واضح و مبرهن از جنس دیگری است و با تمامی اعتراضات پیشین تفاوت دارد:
نخست اینکه این بار تمامی 17 حزب اپوزیسیون علیه ساکاشویلی متحد شدهاند و اتحاد آنها آنقدر قدرتمند و کافی بوده است که بتوانند توده عظیمی از مردم را علیه رئیسجمهور به خیابانها بکشانند. از سوی دیگر قدرتهای خارجی بهخصوص روسیه نیز مشوق اعتراضات علیه ساکاشویلی هستند.
معترضان اعلام کردهاند که اعتراضات خود را تا روز بیستم آوریل، یعنی سالگرد سرکوب قیام استقلال مردم تفلیس به دست اتحاد جماهیر شوروی سابق ادامه خواهند داد. اپوزیسیون گرجستان مدعی شده است که تعداد 100 هزار نفر از مردم گرجستان در خیابانها حضور یافتهاند.
البته این تعداد اعلام شده حد نهایی انتظار اپوزیسیون بوده است و خبرها از حضور دست کم 40هزار معترض در خیابانهای تفلیس حکایت دارد. این در حالی است که در تمامی اعتراضاتی که در خلال 6 سال گذشته علیه ساکاشویلی رخ داده بیش از 15 هزار نفر در خیابانها حضور نیافتهاند. اما این بار اعتراض مردم گرجستان شدت بیشتری یافته است و مهمترین عامل آن نیز جنگ روسیه و گرجستان است.
مردم گرجستان، میخائیل ساکاشویلی را مقصر اصلی تمامی ضرر و زیانهای مالی و جانی وارد آمده به گرجستان در این جنگ میدانند. اکثر گرجستانیها معتقدند که این ساکاشویلی بود که بهرغم اطلاع از عواقب و تبعات درگیری نظامی با روسیه، گرجستان را به جنگ با روسیه کشاند. آنها معتقدند که بحران اقتصادی شدیدی که گرجستان به آن گرفتار است و نرخ بیکاری را تا 9 درصد افزایش داده است یکی از تبعات همین جنگ نابخردانه است.
تا پیش از این اپوزیسیون گرجستان هرگز تا این حد متحد و یکپارچه نبوده است و در بهترین عملکرد خود تنها توانسته تعداد اندکی از مردم گرجستان را با خود همراه کند و این تلاشها تا جنبشی واقعی، فاصله زیادی داشته است. اما نارضایتی گسترده در گرجستان به اپوزیسیون اجازه داد تا سرانجام بر اختلافات درونی خود غلبه کرده و روی این گزینه مهم اتفاق نظر حاصل کند که میخائیل ساکاشویلی باید از قدرت خلعید شود.
حتی برخی از مقامات دولتی گرجستان که در زمره وفاداران به ساکاشویلی قرار میگرفتند نیز به اپوزیسیون پیوستهاند و به این ترتیب ضربه سختی به ساکاشویلی وارد آوردهاند. این ضربه از آن جهت سخت است که حتی وفاداران به ساکاشویلی نیز پشت سر او نایستادند. افرادی نظیر نینو بوجانادزه، رئیس سابق پارلمان گرجستان و و ایراکلی آلاسانیا سفیر سابق گرجستان در ایالات متحده آمریکا از این جمله هستند. در حقیقت میتوان گفت که آنها با این کار خود ساکاشویلی را از نظر شخصیتی هدف قرار دادند چراکه که وقتی وفادارترین افراد یک مقام در راس قدرت، از ماندن در کنار او دست بکشند وجهه وی در نظر مردم تخریب خواهد شد.
البته اپوزیسیون گرجستان هنوز یک مشکل دارد و آن اینکه بهرغم توافق بر سر خلع ساکاشویلی هنوز بر سر این مسئله که چگونه باید او را از قدرت خلع کرد توافق ندارند. برخی از احزاب اپوزیسیون معتقدند که باید رفراندومی درخصوص برگزاری انتخابات جدید ریاستجمهوری برگزار شود و برخی دیگر معتقدند که باید دولتی جایگزین در گرجستان بر سر کار بیاید تا ساکاشویلی این شانس را نداشته باشد که در انتخابات بعدی بازهم به قدرت بازگردد. البته مسئله دیگری که اپوزیسیون بر سر آن اتفاق نظر دارند ادامه یافتن اعتراضات عمومی در خیابانهای تفلیس است.
اگر جنبش اپوزیسیون گرجستان بتواند چنین حجم عظیمی از اعتراضات را کماکان رهبری کند میتوان گفت که این اعتراضات در حکم همان اعتراضات عمومی است که در جریان «انقلاب رز» رخ داد و دولت پیشین گرجستان را به زیر کشید و ساکاشویلی را وارد کاخ ریاستجمهوری کرد.
البته ساکاشویلی و باقی حامیان خود نیز در این میان بیکار ننشستهاند. ارتش در خارج از تفلیس به حال آمادهباش درآمده تا درصورت لزوم در مقابله با معترضان وارد عمل شود. در خلال اعتراضات سال 2007، ساکاشویلی ارتش را به کار گرفت و اتفاقا موفق عمل کرد، اگرچه اقدامات ارتش در جریان آن اعترضات خشونتآمیز بود اما در هر حال جماعت معترض با موفقیت سرکوب شدند اما در سال 2007 تنها 15 هزار نفر در اعتراضات شرکت کرده بودند و این بار معلوم نیست که آیا ساکاشویلی میتواند با جمعیتی که حداقل 5 برابر جمعیت سال 2007 است مقابله کند یا خیر.
در این میان اما ساکاشویلی با یک نگرانی دیگری نیز روبهرو است. این امکان وجود دارد که اعتراضات مشابهی در برخی از مناطق تجزیهطلب گرجستان نظیر «ادجارا» که در سال 2004 علیه انقلاب رز دست به شورش زده و ریاستجمهوری ساکاشویلی را رد کرد، بهوجود آید. این ایالت که یک بار از سوی ساکاشویلی سرکوب شد همواره موضعی اعتراضی داشته است و همواره منتظر فرصتی مناسب بوده است تا علیه ساکاشویلی دست به شورش بزند. تفلیس البته همواره تلاش کرده است تا ادجارا را زیر چتر خود بگیرد، چراکه بندر بزرگ باتومی در این منطقه واقع شده است و بسیاری از کالاهای صادراتی گرجستان به ترکیه از این بندر ترانزیت میشوند. بنابراین اگر ادجارا شورش کند این احتمال وجود دارد که «سامتخجاواختی» که منطقهای در همسایگی ادجارا است با این ایالت متحد شود و علیه ساکاشویلی قیام کند. گرجستان پیش از این نیز 2منطقه آبخازیا و اوستیای جنوبی را پس از جنگ با روسیه از دست داده است و حالا بسیار نگران مناطق تجزیهطلب جنوبی خود است.
از سوی دیگر مناطق تجزیهطلب جنوب گرجستان همانند مناطق شمالی از حمایت روسیه برخوردارند. روسیه برای مدت زمان طولانی از مناطق تجزیهطلب گرجستان حمایت کرده است اما همواره در سازماندهی اپوزیسیون گرجستان علیه ساکاشویلی ناموفق بوده است.
اگرچه هیچیک از 17 حزب اپوزیسیون گرجستان تمایلات سیاسی به روسیه ندارند اما برخی از منابع خبری از سرازیرشدن کمکهای مالی روسیه به گروههای اپوزیسیون خبر میدهند.
پرواضح است که روسیه در فروپاشی دولت گرجستان منافعی دارد. روسیه و غرب همواره بر سر جمهوریهای کوچک تازهاستقلال یافته در منطقه قفقاز با یکدیگر اختلاف نظر داشتهاند.
شاید بتوان گفت که نقطه اوج این اختلاف نظر، جنگ ماه اوت سال 2008 میان روسیه و گرجستان بود. پس از این جنگ بود که از کنترل خود بر گرجستان اطمینان خاطر حاصل کرد. از آنجاییکه دیمیتری مدودف رئیسجمهوری روسیه و باراک اوباما، همتای آمریکاییاش، در دیدار اول آوریل خود درخصوص برخی از مسائل نظیر سامانه دفاع موشکی آمریکا و گسترش ناتو به شرق و پذیرفتن کشورهایی نظیر اوکراین و گرجستان در ناتو، با یکدیگر اختلاف نظر داشتند، روسیه تمایل دارد تا حوزه نفوذ و قدرت خود را در گرجستان تثبیت کند.
روسیه برای رسیدن به این هدف خود در مرحله نخست باید ساکاشویلی را از قدرت به زیر بکشد. البته اینگونه بهنظر میرسد که این هدف روسیه به هیچ عنوان به این معنا نیست که روسیه امیدوار است رهبری حامی مسکو در گرجستان روی کار بیاید بلکه روسیه تنها خواستار روی کار آمدن رهبری در گرجستان است که با صراحت علیه روسیه موضعگیری نکند و درخصوص نفوذ غرب در منطقه نیز موضع محافظه کارانهتری داشته باشد.
انقلاب رز حاصل ماهها برنامهریزی بود اما اعتراضات اخیر نقطه شروعی برای اپوزیسیون گرجستان و روسیه است و اپوزیسیون از زمان انقلاب رز تاکنون تا این حد از حمایت مردمی برخوردار نبوده است. ساکاشویلی حقیقتا باید نگران باشد.