همشهری آنلاین-زهرا کریمی: ۳۳ سال این مغازه محل کاسبی «اکبر خلیلی» نویسنده سالهای انقلاب و دفاع مقدس است. نویسندهای که اکنون با داستانهای کوتاه و رمانهایش شناخته شده است. علاقهمندان به نوشتههایش او را با رمان معروف و خواندنی «ترکههای درخت آلبالو» که از سال ۶۹ تا به حال هنوز بهترین اثرش به شمار میرود، میشناسند. گفتوگو با او در مغازه کوچکش و خاطراتی که از این منطقه و خیابانهایش دارد ما را به سالهای پیروزی انقلاب و تاریخ چند ساله جنگ تحمیلی میبرد. شنیدن تاریخ از زبان این نویسنده آنقدر شیرین و جذاب است که وادارمان میکند به شما توصیه کنیم این گفتوگو را مو به مو دنبال کنید.
قصههای خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید
جلد اول
تهران و نوجوانی
سال ۱۳۲۵ در خیابان ۱۷ شهریور به دنیا آمدم. کودکی و نوجوانیام در سالهای پیش از انقلاب اسلامی گذشت. سالهایی که آزادی برای نوشتن نداشتم و کلاسهای ادبی چندانی در تهران جز چند مؤسسه در میدان بهارستان وجود نداشت. همیشه انشاءهایی که مینوشتم زبانزد معلم و دانشآموزان کلاس بود ولی درس حسابم چندان تعریفی نداشت، چون علاقهای به آن نداشتم. دلم میخواست شبها از ترس صاحبخانه زود چراغ را خاموش نکنیم و بتوانم تا همه خواب هستند از فرصت استفاده کنم و چند ورق کتاب بخوانم، ولی چشمتان روز بد نبیند که اگر بعد از ساعت ۱۰ چراغ مستأجر روشن بود فریاد صاحبخانهمان محله را بر میداشت. در دوره نوجوانی میدان بهارستان پاتوقم بود. در اینجا کلاسهای ادبی میرفتم. چون میدان بهارستان فواره و چراغ داشت، شبها تفریحگاه جوانان بود و همیشه عکاسها در میدان با دوربین دنبال سوژه بودند تا از تازه عروس و دامادها و خانوادههایی که به میدان میآمدند عکسی به یادگار بیندازند. اما این روزها بهارستان با آن بهارستانی که دیدهام تفاوتهایی دارد و بهارستان من در خاطرات گذشتهام گم شده است.
جلد دوم
تهران و نوشتههایم
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی اجازه و آزادی نوشتن پیدا کردم. از فرصت استفاده کردم و تا الان قلم را کنار نگذاشتهام و هنوز مینویسم. آنچه در نوجوانی در خیابانهای این منطقه به چشم دیدم و از زبان دوستان شنیدم دست به دست هم داد تا از دل مردم مظلوم و شاه ظالم بنویسم. در همین زمینه مصاحبهام با حاج حبیب عسگر اولادی ۱۸ سال به طول انجامید که در نهایت در قالب دو جلد کتاب درباره آغاز انقلاب منتشر شد. دومین کتابم مربوط به سالهای جنگ تحمیلی است و سرو صدای زیادی به راه انداخت. «ترکههای درخت آلبالو» همزمان با رمان «چرا یکی شاهزاده میشود؟» در سال ۱۳۶۹ با هم منتشر شدند. بعد از آن دو جلد از کتاب «فتوا» را نوشتم و جلد سوم آن هم در حال انتشار است که یک عنوان از این مجموعه « خروس تاجدار است» نام دارد. این خلاصهای از آثارم بود که در کنار سایر آثار همه را در همین خیابان ظهیرالاسلام یا زیرزمینی که در کوچه روبهرو است نوشتهام. این خیابان آنقدر آلودگی صوتی دارد که برای تمرکز گرفتن و نوشتن چندان مناسب احوال من نیست و به همین خاطر گاهی پیش آمده که شبها همین جا تا صبح مشغول نوشتن بودم و روزها را پشت میز چرت زدهام.
جلد سوم
پایتخت و خاطراتش
بیشتر کتابهایم با خاطراتی از تهران قدیم گره خورده است چون از گوشه گوشه این شهر خاطره دارم. اسم خیابان پشت مجلس که میآید یاد ترور آیتالله مدرس میافتم و اسم میدان بهارستان یاد عکاسی بختیار و بالکن معروفش که پاتوقی برای عکس یادگاری بود. این مصاحبه مرا سر ذوق آورده چون نشریهای محلی است و میتوانم درباره دغدغههایی درباره این محله حرف بزنم. در این خیابان بارها شاهد برخورد با کودکان کار و پیرمردهای دستفروش بودهام و به حمایت از آنها با مأموران بحث کردهام. باور کنید این شیوه هیچ تأثیری در جمعآوری آنها ندارد، بلکه باید زندگی آنها از سوی کارشناسان بررسی شود و چارهای اساسی برای مشکل دستفروشان شهر پیدا کرد. فکر میکنم اهالی اینجا خیلی من را نمیشناسند چون ارتباط گرم و صمیمی با همه ندارم. آنهایی هم که مرا میشناسند به سبب معرفی دیگران بوده است. ۳۳ سال زندگی در این محله زمان کمی نیست برای آنکه با همه آشنا شوم اما اخلاقم اینطور است که چندان اهل گرم گرفتن با همه اهالی نیستم وگرنه اهالی این خیابان آدمهای متدین و خوبی هستند. هرچند با وجود صنف کاغذفروشها تا حدودی بافت مسکونی این محله کمرنگ شده اما هنوز بافت سنتیاش راحفظ کرده است.
---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
۵۰۰ مقاله در روزنامه و مجلات از من به چاپ رسیده که اغلب آنها در یک کتاب بهصورت مجموع گزارشها، نقدهای ادبی به کتابها، نقد رمان و داستان چاپ شده است.
۳ سناریو دارم و چند نمایشنامه رادیویی و معمولاً داستانهای کوتاهم از رادیو پخش شدهاند.
۱ کتاب دارم به نام «گام به گام با انقلاب» که نخست بهعنوان پاورقی در روزنامه چاپ شد. این کتاب بهعنوان مرجع تاریخ انقلاب اسلامی شناخته شده است.
۶۹ سالی بود که نخستین رمان جنگیام به نام «ترکههای درخت آلبالو» منتشر شد و چند بار جایزه گرفت. همچنین داستان «امام برای من آمد» از مجموعه «هفده به علاوه سه» جایزه بهترین داستان کوتاه مهر را گرفت.
۱۱ اثر از پر طرفدارترین کارهایم شامل «هفده به علاوه سه»، «کارون پر از کلاه»، «کعبـــه ۷۰»، «شما نمیتوانید ببینید»، «نون تافتون»، «سفر به سرزمین سدر و زیتون»، «ده سال مصاحبت با حاج حبیب عسگر اولادی مســـــلمان»، و رمان «چرا یکی شاهزاده میشود؟»، «پوتـــــینهای پاسبان علــــی»، «گزیده ادبیات معاصر» و «سفرنامه لبنان» میشود.
---------------------------------------
آقای نویسنده در یک نگاه
اکبر خلیلی
متولد سال ۱۳۲۵ در خیابان ۱۷ شهریور
داستاننویس
خبرنگار سالهای دفاع مقدس در روزنامههای جمهوری اسلامی و کیهان
عضو انجمن روزنامهنگاران مسلمان
-----------------------------------------------------------------------------------------------
*منتشر شده در همشهری محله منطقه ۱۲ در تاریخ ۱۳۹۳/۰۷/۱۲
نظر شما