سردار محمدعلی آسودی، معاون اسبق بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس و مدیر مسئول موسسه علمی فرهنگی پاسداران اهل قلم برای نخستین بار روایتی شنیدنی از نقش شهید سیدحسین علم‌الهدی در ایجاد بزرگترین عملیات فرهنگی کشور می‌گوید.

شهید علم الهدی

همشهری آنلاین- الناز عباسیان: «... اگر شما بخواهید از ثروت استفاده کنید، باید فنّاوری‌اش را بلد باشید؛ من می‌گویم این راهیان نور یک فنّاوری است؛ این یک فنّاوری است برای استفاده از این ثروت عظیم. این معدن طلای عظیمی که در اختیار ماست… می‌توان آن را با فنّاوری، دارای ارزش افزوده کرد؛ این را باید خیلی قدر دانست؛ این راهیان نور کار بسیار بزرگ و مهمّی است؛ سعی کنید این کار را درست انجام بدهید.» این جملات بخشی از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با دست‌اندرکاران اردوهای راهیان نور در شانزدهم اسفند ماه سال ۱۳۹۵ است. بی‌شک که راهیان نور، فناوری عظیمی برای کشف گنج‌های پنهان دفاع مقدس است اما اینکه چطور این اردوها راه اندازی و نامگذاری شد، موضوعی است که کمتر به آن پرداخته شده است. سردار محمدعلی آسودی، معاون اسبق بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس و مدیر مسئول موسسه علمی فرهنگی پاسداران اهل قلم برای نخستین بار روایتی شنیدنی از نقش شهید سیدحسین علم‌الهدی در ایجاد بزرگترین عملیات فرهنگی کشور می‌گوید.

روایتی شنیدنی از نقش یک شهید شاخص در شکل گیری راهیان نور| دختر مسیحی در راهیان نور مسلمان شد

وقتی جنگ تمام شد و نوبت به روایت رسید

چند سال بعد از پایان جنگ، پروژه پاکسازی و شناسایی نقاط مهم جبهه آغاز شد. بخش وسیعی از این مناطق جنگی پاکسازی و رها شده بود. سردار محمدعلی آسودی در این باره می گوید: «در روز عرفه سال ۱۳۷۷ ما به اتفاق چند نفر از دوستان از جمله مرحوم غضبان زاده جانشین بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس و مهندس بهره مند از دوستان واحد مهندسی برای تکمیل پروژه شناسایی نقاط مهم جبهه به طلاییه رفتیم. آقای سردار باقرزاده که مسئول تفحص شهدا هستند یک مقرری در طلاییه داشتند که آن زمان بازسازی نشده بود. بعد جلسه برای تجدید وضو از جلسه بیرون آمده و بالای سنگر مرتفعی که آنجا بود رفتم. چشم انداز خوبی از دشت طلاییه مقابلم بود. تعدادی از نیروهای تفحص هم مشغول کار بودند. این دشت را که دیدم خیلی دلم گرفته شد که چرا این مناطق غریب مانده‌اند. به خاطره ذره ذره این زمین‌ها چه خون‌های پاکی که ریخته نشده و چه پر خاطره‌اند این زمین‌ها اما ما این‌ها را رها کردیم رفتیم دنبال بازسازی و و ساخت و ساز. حالم دگرگون شد و با همان حال راه افتادیم به سمت منطقه دیگر. در مسیر دعای عرفه و مناجات‌های امام حسین(ع) را زمزمه کردم. نیتم این بود که خود اباعبدالله الحسین(ع) یک راهی بگشاید که این مناطق ارزشمند و با معرفت را از این مظلومیت نجات دهیم. یک آن دیدم رسیدیم به هویزه. با همان حس و حال رفتیم سمت قبور مطهر شهدای هویزه و کنار مزار شهید بزرگوار آقا حسین علم‌الهدی نشستم.»

راهیان نور؛ هدیه شهید سید حسین علم‌الهدی به ما

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در مصاحبه‌ای که در سال ۵۹ انجام گرفت فرمودند: «وقتی خبر شهادت سیدحسین علم‌الهدی را شنیدم، اولین چیزی که به ذهنم آمد، شهادت حافظان قرآن در صدر اسلام بود». حالا سردار محمدعلی آسودی بر سر مزار این شهید با حس و حال معنوی خاصی نشسته و از او مدد می‌خواهد. خودش چنین روایت می‌کند: «ذهنم به جایی نمی‌رسد. متوسل شدم به خود این عزیز. در آن حس و حال بودم که یک صدایی مثل راهیان نور، راهیان نور، راهیان نور را در گوشم شنیدم. موقع شنیدن این اسم، حس کردم شهدا و از جمله شهید علم‌الهدی دست ما را گرفتند و راه را به ما نشان دادند. من سریع از همراهانم خودکار گرفتم و این اسم را یادداشت کردم. راهیان نور، هدیه شهید سید حسین علم الهدی به ما بود. اینکه باید اردوهای راهیان نور راه بندازیم و اینجا را از مظلومیت دربیاوریم.»

وقتی سردار آسودی روضه راهیان نور می‌خواند!

سردار آسودی در زمان دفاع مقدس مسئول تبلیغات جبهه قرارگاه خاتم و کربلا و عمدتا در جبهه جنوب بود. در سال ۶۲ و ۶۳ بنا به درخواست خانواده شهدا برنامه بازدید محدودی از مناطق جنگی برگزار کرده بود اما همگی خانواده شهید بودند. این اردوها ادامه داشت تا پایان دفاع مقدس. بعد هم به صورت پراکنده از شهرهای مختلف گروهی آمدند. این اردوها منسجم نبوده و عنوان خاصی هم نداشتند. معاون اسبق بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس در این باره می‌گوید: «احساس کردم این راهیان نور راه نجاتی است برای معرفی و ماندگار کردن مظلومیت مناطق مقدس. سریع به تهران آمدم در چندین جلسه با مسئولان این موضوع مطرح شد اما خیلی جدی گرفته نشد. تا اینکه سردار صفوی خدمت آقا رسیده بودند و ایشان به او گفته بودند که نیاز امروز جامعه ما، کار فرهنگی است. این موضوع را با من در میان گذاشتند و گفتند می‌خواهیم به دانشگاه‌ها برویم و کار فرهنگی کنیم. نظر تو چیست؟ گفتم بیاید در بیابان کار فرهنگی کنیم. تعجب کرد و کمی هم ناراحت شد. گفتم منظورم بیابانی است که شما و همرزمان‌تان بودند. قصه را تعریف کردم. گفت می‌توانی کار مکتوب بدهی؟ طرح را دادم و استقبال کرد. یک سال هر هفته من پیشنهاد راهیان نور را در سپاه مطرح می‌کردم و حتی گاهی به شوخی می‌گفتند باز آقای آسودی روضه راهیان نور می‌خواهد بخواند. خدا خواست که در نهم فروردین سال ۷۸ حضرت آقا از مشهد به شلمچه آمدند و اگر نمی‌آمدند این راهیان نور راه نمی‌افتاد. ایشان سخنرانی به یادماندنی کردند. چنین شد که به برکت نفس گرم شهدا و مخصوصا شهید علم‌الهدی و دعای حضرت اباعبدالله تفاهم خوبی بین سپاه و ارتش و نیروی انتظامی ایجاد شد و راهیان نور شکل گرفت. گرچه قبلا بازید از جبهه بود اما چیزی به اسم راهیان نور نبود.  مهر تایید حضرت آقا پای این اردوها خورد و اکنون یکی از پروژه‌های عظیم فرهنگی و مهم‌ترین گردشگری بین المللی فرهنگی و معنوی شده است.»

روایتی شنیدنی از نقش یک شهید شاخص در شکل گیری راهیان نور| دختر مسیحی در راهیان نور مسلمان شد

دختر مسیحی در راهیان نور مسلمان شد

سردار آسودی در ادامه به بخش کوتاهی از کرامت پیش آمده در این مسیر اشاره کرده و می‌گوید: «ما اگر به اهل بیت(ع) و شهدا توسل پیدا کنیم راه‌هایی باز می‌شود که این چنین از آن استقبال می‌شود. در این مسیر دختر دانشجوی مسیحی داشتیم که به همراه دانشجویان از تبریز آمده بود و یادداشت نوشت که من در جای جای این مسیر، مسیح را دیدم و همان جا شهادتین گفته و مسلمان شده بود. این‌ها همه پشتوانه نفس گرم شهدا و شهید علم‌الهدی است که از قبل و بعد از انقلاب نقش فرهنگی برجسته‌ای داشت. این شهید، نظامی نبود. مدرس قرآن بود و کلاس‌های عقیدتی داشت. میدان جنگ رفت و مظلومانه هم در هویزه به شهادت رسید. یک جمله حضرت آقا فرمودند که باید روی آن کار کنیم. اینکه می‌گویند جبهه متحول می‌کند خوب است اما در ادامه باید این شور حسینی و معنوی شهدا و تحول حفظ شود و اگر کسی مواظبت نکند به سرجای اولش برمی گردد. در حال حاضر از کشورهای مختلف و حتی غیر مسلمان برای بازدید به راهیان نور می‌آیند و به حق هم حضرت آقا فرمودند که راهیان نور یک فناوری جدید است برای استفاده از معدن سال‌های دفاع مقدس.»

روایتی شنیدنی از نقش یک شهید شاخص در شکل گیری راهیان نور| دختر مسیحی در راهیان نور مسلمان شد

به راهیان نور به‌عنوان یک گنج نگاه کنید

در بخشی از بیانات رهبری پیرامون راهیان نور آمده است: «وقتی می‌گوییم راهیان نور یک فنّاوری جدید برای استفاده از معدن تمام‌نشدنی سالهای دفاع مقدّس است، معنایش این است که همه کشور باید از این استفاده کند و قدر آن را بداند؛ در کتابهای ما بیاید، در هنر ما بیاید، در دبیرستان ما و دبستان ما بیاید، در دانشگاه‌های ما راه پیدا کند... به‌عنوان یک گنج نگاه کنید، به‌عنوان یک معدن عظیم پُرسود و پُرمنفعت به این حادثه نگاه کنید؛ ببینید در قبالش چه‌کار باید کرد... آن کسانی که به این سفرهای راهیان نور می‌آیند و برمی گردند، حتماً باید چیزی به آنها اضافه شده باشد؛ باید بین آنها و بین حادثه مهمّ دفاع مقدّس یک پیوند و ارتباط ناگسستنی به وجود بیاید؛ معرفت تازه‌ای پیدا کنند. اطّلاع تازه‌ای پیدا کنند. در این زمینه‌ها ما البتّه در طول این سالها به نظر من کم‌کار بوده‌ایم؛ ما کم کار کرده‌ایم. حالا کتاب زیاد نوشته شده، چند فیلم ساخته شده؛ اینها خوب است؛ کارهایی که انجام گرفته خوب و با ارزش است؛ لکن به نظر من در مقابل آنچه باید انجام بگیرد کم است....»

روایتی شنیدنی از نقش یک شهید شاخص در شکل گیری راهیان نور| دختر مسیحی در راهیان نور مسلمان شد

و چه زیبا در وصف وادی راهیان نور سروده شده:

میان خاک سر از آسمان در آوردیم/ چقدر قمری بی‌آشیان در آوردیم

وجب وجب تن این خاک مرده را کندیم/ چقدر خاطره نیمه جان در آوردیم

چقدر چفیه و پوتین و مهر و انگشتر/ چقدر آینه و شمعدان در آوردیم

کد خبر 794086

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha