روز جهانی دختر بهانه ای شد برای این که سراغ یکی از دختران این سرزمین بریم که برای ارتقا دانش و فرهنگ بچه های ایران در دور افتاده ترین نقاط کشور بار و بنه می بندد و با کوله بار سنگینی از کتابهایی که به همراه داره راهی این مناطق می‌شود.

آموزگار

همشهری آنلاین- فاطمه عسگری نیا: صحبت از مریم عفتی است. دختر جوانی که ترویج کتابخوانی‌اش در مناطق دور افتاده حسابی مورد توجه فعالان حوزه کتاب و کتابخوانی قرار گرفته است تا جایی که از او به عنوان یکی از آدم حسابی های این مملکت یاد می‌کنند.

از عاشقانه‌هایش با کتاب برایمان می گوید از حلقه های کتابخوانی و روزهای خوب کودکی که با کتاب گذشت: « ۹ ساله بودم که با کتاب ماهی سیاه کوچولو عاشق کتاب خواندن شدم. درواقع این کتاب در یک مسابقه کتابخوانی به ما ارائه شد تا در قالب گروه های کتابخوانی آن را بخوانیم. این مسابقه همان و شروع قصه عاشقانه های من با کتاب هم همان. »

از تلخ و شیرین های زندگی‌اش برایمان می گوید از تبعیدی که نه تنها زندگی او را تلخ نکرد بلکه باعث شد او در مسیری که بدان متعلق داشت قرار بگیرد: «به خاطر مشکلاتی که در محل کارم پیش آمد و قضاوت ناعادلانه ای که انجام شد به اصطلاح به یکی از مناطق دورافتاده استان خراسان شمالی منتقل شدم آن هم برای خدمت در کسوت آموزگاری.  منطقه ای که به آن اعزام شدم یا بهتر است بگویم تبعید شدم راز و جرگلان بود. اوایل کمی برایم سخت بود. اما آنچه از همان ابتدا حسابی چشمم را گرفت محرومیت بچه های این منطقه از کتاب بود. درواقع بچه ها جز کتابهای درسی به هبچ کتاب دیگری در دسترس نداشتند. از طرفی به خاطر موقعیت منطقه خیلی از بچه ها از رفتن به مدرسه و ادامه تحصیل محروم بودند این در حالی بود که همگی بسیار عاشق مطالعه بودند و از سطح هوشی بالایی برخوردار بودند.»

حلقه های کتابخوانی در راز و جرگلان شکل گرفت

خانم معلم که از حلقه های کتابخوانی دوره کودکی خود حسابی خاطره های شیرینی را به یاد داشت بساط این حلقه ها را در راز و جرگلان به پا کرد : «بچه ها حسابی خوشحال شده بودند از حدود ۱۷ سال پیش که این کار را در راز و جرگلان شروع کردم تا همین امروز هر روز بر این حلقه های کتاب و کتابخوانی افزوده شده بچه هایی که روزی روزگاری شاگرد خودم بودند به واسطه همین کتابخواندن ها حالا اقا معلم یا خانم معلم روستاهای منطقه شده اند و خیلی هایشان هم در رشته های مختلف دانشگاهی مشغول به کارند.

ماموریت کتابی‌ام شروع شد

آنقدر شیرینی این کار به مذاق مریم خوش می‌آید که تصمیم می‌گیرد به مناطق مختلف کشور سفر کند و با بردن کتاب به مناطق محروم کاری کندکه هیچ بچه ای بیسواد نماند: «یک سال قبل از انجام اولین سفرم تصمیم گرفتم کتابها را خریداری کنم در اولین سفرم هزار جلد کتاب همراه داشتم این سفر مقصدش احمد آباد سفلی بود روستایی در مناطق مرزی کردستان. برخلاف چیزی که فکر می کردم و انتظار داشتم این کارم به هیچ وجه مورد استقبال آموزش و پرورش قرار نگرفت به خاطر همین همراهی خوبی نداشتند. اما بیخیال نشدم سراغ کانون پروروش فکری کودکان و نوجوانان رفتم چون می دانستم کانون مربیان بسیاری دارد که به مناطق محروم می رود. حدسم درست بود.»

آرام حیدری مربی کانون پرورش فکری بود. او روستا به روستا در مناطق روستایی کردستان می چرخید و برای بچه ها کتاب می برد مریم که به او پیوست با هم راهی احمد اباد سفلی شدند. حال و هوای روستاهای زیبا منطقه حسابی چشم مریم را گرفت: «دخترک ها با شادی وصف نشدنی در حالی که لباس های رنگارنگ و زیبایشان را به تن داشتند با دعوت آرام به مسجد روستا می‌آمدند. حلقه کتابخوانی‌مان خیلی سریع شکل گرفت و شروع کردیم به کتابخواندن برای بچه ها آرام به زبان کردی و من به زبان فارسی. همان سال کتابخانه ای در روستای دره تفتی راه اندازی شد و اداره‌اش را هم یک زوج جوان عهده دار شدند هنوز که هنوز است این کتابخانه چراغش روشن است.»

اهل ترویج کتاب که باشی خواه ناخواه پایت به فعالیت های اجتماعی دیگر هم باز می‌شود. مریم هم از این امر مستثنی نبود و حالا سالهاست در کنار فعالیت های ترویج کتاب و کتابخوانی دغدغه‌های اجتماعی مناطق محروم را هم دارد : «کار من اول با حلقه کتابخوانی شروع شد. بعدها وقتی به روستاها رفتم با صحنه‌های عجیب و غریبی روبه‌رو شدم؛ از زندگی ۱۰ نفره در یک کپر گرفته تا ازدواج‌های زودهنگام و ارتباط با محارم. این بود که متوجه شدم باید خودم مهارت‌های زندگی را بلد باشم تا بتوانم این آموزش‌ها را به روستاییان ارائه کنم، لذا دوره مهارت‌های زندگی را در پژوهشگاه مطالعات علوم انسانی دانشگاه تهران فرا گرفتم. بعد از این، متوجه شدم اصلا اگر تفکرها عوض نشود، اتفاقی در جهت ارتقای کیفیت زندگی این مردم نمی‌افتد؛ به خاطر همین  دوره‌های فلسفه برای کودکان را از دوره مقدماتی تا پیشرفته در تهران سپری و مدرک مدرسی کشوری در این حوزه را دریافت کردم. در خصوص آموزش مسائل بهداشتی هم از دوستان پرستارم کمک گرفتم تا حداقل آموزش‌های بهداشتی را به بچه‌ها یاد دهم.»

درست است مریم عاشق کار معلمی و فعالیت‌های داوطلبانه ترویج کتاب در مناطق دور افتاده و محروم کشور است، اما همه این فعالیت‌ها برای او بدون سختی و مشکلات نیست؛ از تهیه و تامین کتاب‌هایی که امروز قیمت‌های بسیار بالایی دارند گرفته تا حمل و نقل و توزیع‌شان در مناطق؛ کارهایی که همه و همه را با هزینه شخصی خود و به تنهایی انجام می‌دهد و می گوید به عشق بچه ها و کتاب همه سختیها را به جان میخرم.

کد خبر 796228

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha