حافظ، خودش پیش‌بینی کرده بود که مزارش «زیارتگه رندان جهان خواهد بود» و چنین شد. مدفن او تقریباً از همان روز دفنش مشهور شد، و زیارت مقبره‌اش از همان وقت، جزء آداب و سنن شیرازیان و مسافران درآمد.

حافظیه

همشهری آنلاین: حافظ، خودش پیش‌بینی کرده بود که مزارش «زیارتگه رندان جهان خواهد بود» و چنین شد. مدفن او تقریباً از همان روز دفنش مشهور شد، و زیارت مقبره‌اش از همان وقت، جزء آداب و سنن شیرازیان و مسافران درآمد. تنها 10سال بعد از فوت حافظ، به دستور تیمور بر سر آرامگاه او عمارتی برپا شد که از شکل ظاهری آن جز گنبدی وسیع، چیز دیگری در کتاب‌ها ذکر نشده‌است. شاه اسماعیل صفوی، ابتدا دستور خراب کردن این بنا را داد، ولی چون شنید که حافظ شیعه بوده، خودش مزاری برای او ساخت. شاه‌عباس پیاده به زیارت مزار او آمد و آن را توسعه داد. نادرشاه به درویش‌های ساکن در این مزار مستمری می‌داد و کریم‌خان، نارنجستان مشهور امروزی را در کنار مزار حافظ ساخت و سنگ قبر نفیسی هم روی آرامگاه نهاد که تا امروز به جای مانده. در دوره قاجار هم چندین‌بار بنای آرامگاه که دیگر «حافظیه» خوانده می‌شد، تغییر کرد و هر امیری چیزی به آن افزود. یک‌بار هم مظفرالدین‌شاه هزارتومان برای ساخت بنایی جدید صرف کرد. این بنا برجا بود تا در سال1316، انجمن مفاخر ملی ایران، آرامگاه امروزی را ساخت.
* * * 
مثل هر بزرگ دیگری، زندگی حافظ هم در دل افسانه‌ها گم شده‌است و بیشتر از اطلاعات تاریخی دقیق، افسانه و داستان به ما رسیده. شاید این‌طور بهتر هم باشد. چهره‌ای که ما از حافظ می‌شناسیم، بیشتر به همین داستان‌ها نزدیک است تا اسناد و روایات معتبر تاریخ. چند نمونه از این داستان‌ها از این قرار است:

* * * آورده‌اند که حافظ، جوانی بود یتیم و فقیر که در دکان نانوایی کار می‌کرد. با این حال، علاقه‌ای به محافل و مجالس شعر و ادب داشت. یک‌بار در یکی از این محافل، شعری خواند که موجب تفریح و مسخره حضار شد. شکسته‌دل به زیارت باباکوهی که هنوز هم مزارش در حاشیه شیراز، زیارتگاهی معروف است، رفت. شب همان جا خوابش برد. در خواب، امام علی(ع) به او چیزی تعلیم داد که وقتی بیدار شد، حس شعرش شکوفا شده بود. در همان جا سرود: «دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند/ واندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند...»

* * * گفته‌اند که زمانی شاه‌نعمت‌الله‌ولی سروده بود:«ما خاک راه را به‌نظر کیمیا کنیم/ صد درد را به گوشه چشمی دوا کنیم» حافظ جواب فرستاد:«آنان که خاک را به‌نظر کیمیا کنند/ آیا شود که گوشه چشمی به ما کنند؟!»

* * * آورده‌اند که وقتی تیمورلنگ به شیراز آمد، همه بزرگان شهر برای خوشامد به دیدارش رفتند. امیر تیمور، حافظ را خواست. مردی شکسته و درویش را نشانش دادند. رو به حافظ کرد و گفت:«فقیر! من به ضرب شمشیر، اکثر ربع مسکون را تسخیر کردم و هزاران ولایت را ویران کردم، تا مگر بخارا و سمرقند که وطن مألوف و تختگاه من است، آبادان گردد. آنگاه تو درویش به خال هندوی ترک شیرازی خویش، سمرقند و بخارای ما را می‌بخشی و می‌گویی: اگر آن ترک شیرازی به‌دست آرد دل ما را / به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را؟!» خواجه بلافاصله جواب داد: «از همین بخشندگی‌هاست که به این فقر افتاده‌ام.»

* * * آورده‌اند که بعد از فوت حافظ، بعضی اهل روی و ریا در باب اعتقاد و ایمان او شک وارد کرده و می‌خواستند مانع از برگزاری مراسم تدفین برای او شوند. بحث بالا گرفت. یکی پیشنهاد داد که از اشعار خود حافظ، تفالی بزنند تا معلوم شود سخن خود او در این میانه چیست. چنین کردند. این بیت آمد:«قدم دریغ مدار از جنازه حافظ / که گرچه غرق گناه است، می‌رود به بهشت!» می‌گویند این نخستین فال از دیوان حافظ است.

* * * باز حسودان و متعصبان بر حافظ ایراد می‌گرفتند و می‌گفتند که بیت معروف «الا یا ایها الساقی...» که در ابتدای دیوان او آمده، متعلق به یزید ملعون است. این جعل و تزویر، یک چند رواج یافت. بعدها جست‌وجو در دیوان اشعار یزید نشان داد که او هیچ شعری که شبیه این بیت باشد هم ندارد، اما اهلی شیرازی قطعه‌ای خواندنی در باب این مشاجره ساخت: «خواجه حافظ را شبی دیدم به خواب / گفتم ‌ای در فضل و دانش بی‌مثال! / از چه بستی برخود این شعر یزید / با وجود آن همه فضل و کمال؟ / گفت واقف نیستی زین مسئله / مال کافر هست بر مؤمن حلال؟»

* * * آرامگاه حافظ از همان ابتدا مورد توجه بوده. نادرشاه افشار چندبار پیاده به زیارت آن آمد و شاهان صفویه و قاجار به عمران آن اهمیت می‌دادند. حکایت معروفی است که وقتی شاه اسماعیل صفوی کل ایران را به تصرف خود درآورد، اطرافیانش به بهانه اینکه حافظ سنی بوده، او را تشویق به خراب کردن این بنا می‌کردند. شاه‌اسماعیل خودش راضی به این کار نبود. قرار شد تفال به دیوان خود حافظ بزنند. یکی از مخالفان حافظ کتاب را باز کرد. جواب آمد:«‌ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست». شاه خندید و اعتقادش به حافظ بیشتر شد.
 

کد خبر 796249

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار فرهنگ عمومی

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha