همشهری آنلاین: در این مطلب، میخواهیم به راهکارهای عکاسی از طبیعت و حیاتوحش بپردازیم؛ ترفندها و راهکارهایی را به شما نشان دهیم که برای رسیدن به منطقهای طبیعی و گرفتن یک عکس درست لازم دارید. پس با عکاسان مجله سفر نشنالجئوگرافیک همراه میشویم تا تجربیات آنان را در گرفتن عکسهایشان برای مجله مرور کنیم. عکاسی از حیاتوحش، عکاسی زیر آب، عکاسی در هوای سرد و زیر باران هم مواردی است که در قسمت بعدی به آن میپردازیم.
هنوز با مردم کار داریم
هر عکاسی دوست دارد از هر منظره زیبایی که میبیند عکاسی کند، اما حقیقت این است که مجلاتی چون مجله سفر نشنالجئوگرافیک خیلی کم پیش میآید این عکسها را چاپ کنند. عکس خوب، عکسی است که حس شما در آن زمان و مکان را منتقل کند، نه اینکه فقط منظره را ثبت کند. به همین دلیل آدمهای آنجا مهمترند. وقتی ما عکاسان را برای عکاسی به مناطق مختلف میفرستیم، نمیخواهیم که حتما با عکسهای زیبا برگردند، عکسهایشان باید در عین حال محتوا داشته باشد و با بیننده حرف بزند.
آدمها درون عکس: «اَرون هیوئی» این موضوع را به خوبی میداند و در عکاسی برای گزارش «راهی به ماچوپیچو» این دانستن را نشان داد؛ گزارشی که درباره پیادهروی در ارتفاعات «کامینوسلکنتی» کشور پرو بهسمت خرابههای باستانی بود. او میگوید: «منظره کوه بینظیر بود، اما من نمیخواستم فقط از کوه عکاسی کنم. پس از افراد گروه کوهپیمایی و جذابیتهای دیگر مسیر عکس گرفتم. به همین دلیل باید تندتند راه میرفتم تا جلوی همه باشم.» یکی از دو عکسی که برای آغاز این گزارش انتخاب شد، عکس افراد گروه بود که شیب پرپیچوخم کوه را بالا میرفتند. هیوئی به زحمت مسیر را بالا میرفت تا بتواند عکس دلخواهش را بگیرد. او میگوید: «سرانجام جایی را پیدا کردم که منظره مسیر از آنجا بسیار زیبا بود و بچههای گروه هم به ردیف پشت هم مسیر را بالا میآمدند. همانجا منتظر ماندم تا گروه رسید و عکاسی از آنها را شروع کردم.»
سختترین بخش کار، عکاسی از خود ماچوپیچو بود؛ از این سوژه آنقدر عکاسی شده که دیگر سوژهای تکراری شده است. کار وقتی سخت شد که گروه به خرابهها رسید و هزار نفر به آنجا ریختند. هیوئی برای اینکه کنترل کار از دستش خارج نشود از چندتا از بچههای گروه خواست که همراهش شوند و گشتی در اطراف بزنند تا او بتواند یک ترکیب خوب پیدا کند. سرانجام هنگام غروب پس از اینکه اتوبوس گردشگران محل را ترک کرد، عکسش را گرفت. این عکس در دو صفحه چاپ شد؛ عکسی از چند نفر که پلههای سنگی را به سمت دوربین بالا میآیند و قله «هویاناپیچو» هم در زمینه عکس است؛ قلهای که هویت ماچوپیچو است. نکته جالب در این عکس فوکوس (وضوح) بودن افراد و فولو (ناواضح) بودن قله در پسزمینه است.
در برنامهای دیگر، مجله «پیت مکبراید» را به جنوب شیلی و آرژانتین فرستاد تا برای گزارشی با عنوان «پشت در بهشت» عکاسی کند. گزارش به حیاتوحش «پاتاگونیا» میپرداخت. صفحه عنوان، عکسی از قله «فیتز» در کوههای آند در پاتاگونیا بود. اگر چرخی در اینترنت بزنید، کلی عکس از این منطقه میبینید، اما آنچه عکس مکبراید را متفاوت کرده دو کوهپیمایی هستند که یال کوه را بالا میروند و یکی از آنها چوب اسکی دستش گرفته تا بهتر تعادلش را حفظ کند. این نوع عکس خواننده را بیشتر جذب میکند، چرا که او با دیدن عکس خودش را آنجا حس میکند.
چهرهها را بگیرید: «وینس هپتینگ» که نخست برای نشریاتی چون «بویز لایف» و «اسکوتینگ» کار میکرد، در ۳۰ سال گذشته دهها عکس با موضوع کوهنوردی، دوچرخة کوهستان و قایقرانی گرفته. من وقتی عضو تحریریه «بویزلایف» بودم، همیشه به عنوان نویسنده با او کار میکردم. اگر از هپتینگ بخواهید عکاسی طبیعت را در یک جمله خلاصه کند، میگوید: «چهرهها را بگیر». او به خوبی میداند که وجود آدمها در عکس خیلی اهمیت دارد.
شاید این مسئله خیلی برایتان بدیهی باشد، اما بیشتر عکاسان از کوهپیمایان، اسبسواران، دوچرخهسواران و یا هرگروه دیگری که عکس میگیرند یک اشتباه ساده دارند؛ از پشت عکس میگیرند چون خودشان هم با گروه در حرکتاند. اما درست این است که پیشتر از گروه حرکت کنید و منتظر بمانید تا وقتی ترکیب مناسب را پیدا کردید عکس بگیرید و چهرهها را هم فراموش نکنید. عکاسی در گروه بیشتر از همه انرژی مصرف میکند.
برگردید: هپتینگ بعد از اینکه عکساش را گرفت، خیلی راحت از گروه خواست تا برگردند و دوباره مسیر را بیایند تا او فرصت دیگری داشته باشد. این هم شیوهای است. وقتی به آریزونای جنوبی رفته بود، از کوهنوردان میان صخرههای مخروطی عکاسی کرد؛ صخرههایی که به بدیمنی معروفند. او چندین بار از گروه خواست تا یک مسیر را تکرار کنند. هپتینگ میگوید: «شما همیشه به یک فرصت دیگر نیاز دارید. شاید یک نفر مستقیم به دوربین نگاه کند یا چهرهاش بد بیفتد. اینجاست که فرصت دوم به کمکتان میآید. به گروه بگویید چه کنند، اینجا صحنه تئاتر است و شما کارگردانید.»
از افراد بخواهید به شما نگاه نکنند: از جمله عکسهایی که شانس چاپ شدن در مجله ندارند، آنهایی است که افراد حاضر در ترکیب عکس مستقیم به دوربین عکاس نگاه کرده باشند.
بهتر است وقتی عکس بگیرید که افراد حواسشان به شما نیست یا اگر مشغول نیستند، بخواهید به سمت دیگر نگاه کنند نه به شما. پس یادتان باشد؛ یک رکن عکاسی از مناظر زیبا این است که اشخاص را در ترکیب داشته باشید.
عکاسی در رودهای خروشان
یکی از سختترین انوع عکاسی طبیعت، عکاسی در رودهای خروشان است. در این عکاسی ممکن است خودتان، قایق و همه تجهیزاتتان باهم در آب بیفتید، ولی با این همه نمیتوان از هیجان و تحرکی که در این عکسها وجود دارد، گذشت.
عکاسی بیرون قایق: عکاسان تازهکار معمولا در خود قایق عکس میگیرند. اما حرفهایها میدانند که بیرون از قایق ترکیب بهتری خواهند داشت. باید قایق جایی توقف کند و شما پیاده شوید. خود را به جایی برسانید که زاویه خوبی هنگام رسیدن قایق داشته باشید. هپتینگ چنین صحنهای را با لنز ۷۰-۲۰۰ میلیمتری عکاسی میکند و برای اینکه فاصله کانونی بیشتری داشته باشد تا ۴/۱ تصویر را نزدیکتر میکند. تصویر باید آنقدر کنترلشده باشد که چهره قایقسواران و جیغکشیدنشان را بهخوبی نشان دهد.
عکاسی در قایق: وقتی هپتینگ داخل قایق باشد، در مسیر پایین رفتن رودخانه جلوی قایق و رو به قایقسواران مینشیند. چهره پاروزنان و هیجان دیدن صحنه روبهرو در صورتشان ترکیب جالبی درست میکند. لنز زاویهباز یا چشمماهی برای این کار مناسب است. به نظر هپتینگ یکی از بهترین عکسها، عکس صحنهای است که همه از موج رودخانه خیس شدهاند.
به نظر مکبراید عکاسی از دو جهت یعنی جلو و انتهای قایق لازم است. خودش جلوی قایق به پشت میخوابد و وقتی به دهانه رودخانه میرسند از پاروزنان عکس میگیرد. یادتان باشد دوربین را روی شاتر خودکار تنظیم کنید و شاتر با سرعت بالا و آهسته را امتحان کنید.
«دیوید مکلین» برای گزارشی با عنوان «سرمای تاتشنشینی» که درباره قایقسواری در رودهای خروشان «بریتیشکلمبیا» بود، درست نوک قایق نشست و با استفاده از شاتر پرسرعت، قطره قطره آبی که به صورت قایقسواران میپاشید را هم ثبت کرد.
دوربینتان خیس نشود: از پوششهای دوربین استفاده کنید تا دوربینتان خیس نشود. خیلیها از محافظ دوربین پلیکان استفاده میکنند که بهخوبی همهجای دوربین را میپوشاند تا دوربین خشک بماند. میتوانید از محافظهای دوربین عکاسی زیر آب هم استفاده کنید؛ مثلا محافظهای ساخت «اوامارین» که مکبراید خیلی آن را قبول دارد؛ چون کاملا هماندازه (فیکس) دوربین است و برای فلش و لنز هم پوشش دارد. کم پیش میآید هپتینگ محافظ را از دوربین بردارد. یکبار لنز ۱۵۰۰ دلاریاش را هنگام قایقسواری در شمال کانادا از دست داد که هیچوقت یادش نمیرود. همیشه میگوید: «باید بین کیفیت عکس و هزینهای که برایش میدهم تعادلی وجود داشته باشد. نه اینکه ۶ هزار دلار در آب بیندازم تا عکس بگیرم.»
نظر شما