همشهری آنلاین-الناز عباسیان: از سال ۱۳۶۳ ساکن محله نعمتآباد شده و علت انتخاب عنوان «شیخ عطار» برای او به دلیل عنوانی است که همشهری محله در سال ۸۳ به سبب فعالیت در عطاری به او داده است؛ عنوانی که ماندگار شده و در ذهن اهالی جاخوش کرده است. حاج آقا موسوی ۷۱ سال دارد و از زمان مهاجرتش به تهران، امام جماعت مسجد حضرت ابوالفضل العباس(ع) شده است. البته مدتی هم در مسجد امام رضا(ع) شهرک بخارایی پیشنماز بود. اهالی برای حل اختلافات یا مشورت در کارهای خود، به این ریش سفید محله مراجعه میکنند و ارادت خاصی به او و خانوادهاش دارند.
قصههای خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید
از سهراه دوم خیابان طالقانی که میگذریم، از هر کسی سراغ حاج آقا موسوی یا شیخ عطار محله را میگیریم، ما را به خیابان منبع آب راهنمایی میکند. خیابانی که منبع آب بزرگی داشت و آب شرب اهالی را تأمین میکرد و این روزها به خیابان رها معروف است. زنگ خانه را به صدا در نیاورده، پیرمردی سرش را از اتاق کناری خانه بیرون میآورد و ما را به اتاقک کوچک و باصفایش دعوت میکند. در این اتاق به کوچه باز میشود و اهالی میتوانند از کوچه وارد آن شده و با موسوی گفتوگو کنند. بااینکه اتاق کارش حدود ۶ مترمربع مساحت دارد اما به اندازه یک ویلای ۶ هزار متری وسعت و بزرگی دارد. بزرگیاش را میتوان از حضور پیرمرد باصفا و شوخطبع آن پیدا کرد. مثل پدربزرگ قصهها، روی پتویی که روی فرش انداخته، نشسته و به متکا تکیه داده است. رادیوی قدیمیاش را خاموش میکند و به ما خوشامد میگوید. روبهرویش کمدی قدیمی با چند کتاب قرآنی و ادعیه دیده میشود و گرچه از درد و پیری حرفی نمیزند اما کاسه پر از قرص و دارو خبر از دردهایش در این سن میدهد. در اتاقک کوچکش همه چیز برای یک زندگی ساده و بیآلایش فراهم است. کمد لباس، کتابخانه، رختخواب، بخاری و یک گاو صندوق کوچک که به قول خودش جز کاغذ و پوشه چیز باارزشی در آن پیدا نمیشود. هنوز غرق در اتاقک شیخ عطار هستیم که با یک استکان چای با طعم گلاب، حال و هوایمان عوض میشود.
زادگاه شیخ
حجتالاسلام «سید مهدی موسوی» سال ۱۳۲۳ در روستایی از توابع شهرستان تکاب متولد شد و تا ۴۰ سالگی در این روستا زندگی کرد. سال ۱۳۶۳ همراه خانواده و جمعی از اقوام به تهران مهاجرت کرد و از همان ابتدا در محله نعمتآباد ساکن شد. وی در اینباره میگوید: «محله نعمتآباد را خیلی دوست دارم و خاطرات زیادی در اینجا و از اهالی دارم. البته من اسم این محله را محرومآباد گذاشتم چون با وجود رسیدگیهای اخیر به محله، بازهم محرومیت در اینجا زیاد است.»این سالمند محله نعمتآباد پدر ۶ فرزند است و ۵ نوه دارد. موسوی میگوید: «بچههایم را دوست دارم اما نوههایم را بیشتر چون از قدیم گفتهاند نوه مغز بادام است. بزرگترین دعایم در حق آنها هم عاقبت به خیری است.»
سال تحویل در جزیره مجنون
حضور در جبههها، افتخاری است که امام جماعت مسجد حضرت ابوالفضل(ع) دارد چراکه ۳ سال و ۳ ماه بهعنوان رزمنده در مناطق جنگی از جمله کردستان حضور داشته است. ۲ سال متوالی هم بهعنوان روحانی گردان، هنگام سال تحویل در مناطق عملیاتی جزیره مجنون و فاو بوده و جوانان زیادی را دیده که به دور از خانواده، سال نو را با شیرینی دفاع از کشور و اطاعت از فرمان امام(ره) شروع کردهاند. وقتی با او در اینباره حرف میزنیم، اشک چشمانش را پاک میکند و میگوید: «گفتن از روزهای جنگ تحمیلی کار سادهای نیست. روزهایی که بمب و موشک از زمین و آسمان بر سر مردم بیدفاع میبارید و رزمندههای ما با کمترین تسلیحات اما با توکل به خدا و یاری امام زمان(عج) مقابل آنها ایستادند.»وی خاطرات زیادی از روزهای حضورش در جبهه به یاد ندارد اما به موضوعی اشاره میکند که شنیدنی است: «وقتی برای مرخصی به خانه میآمدم، برخی از دوستان و نزدیکان به من خرده میگرفتند و میگفتند تو با ۶ بچه و این سن واجب نیست به جبهه بروی. من هم در جواب آنها به شوخی میگفتم: مرا رها کنید و بگذارید به کار خودم برسم. خدا پشتیبان و روزیرسان من و خانوادهام است.»
حل اختلاف اهالی در اتاق ۶ متری
سالها پیش شیخ محله برای آسایش خانوادهاش، اتاق کوچک کنار خانهاش را به محل کار تبدیل و با تخریب دیوار، مسیری از کوچه برای ورود اهالی به این اتاق باز کرده است. از آن زمان تاکنون، همیشه و همه وقت حاج آقا موسوی در این اتاق مینشیند چون هرلحظه امکان میدهد ساکنان محله با او کار داشته باشند. همین کارش باعث شده اهالی حتی نیمهشب هم در این اتاق را بزنند و برای مشورت با او وارد اینجا شوند. اغراق نکردهایم اگر بگوییم که خانه او، شورای حل اختلاف محله نعمتآباد است چون هر کسی با همسر یا همسایهاش اختلافی داشته باشد، به اینجا میآید. الحق که موسوی وقت و زندگیاش را وقف مردم محلهاش کرده است.
وقتی از موسوی میپرسیم که اهالی بیشتر در چه موضوعاتی با او مشورت میکنند، میگوید: «خانهام مقابل مسجد حضرت ابوالفضل(ع) است. اگر کسی نتواند در مسجد من را ببیند به خانهام میآید. بعضیها میخواهند نامه و درخواست آنها را مهر بزنم و عدهای هم برای حل اختلافهای خود بهخصوص اختلافهای خانوادگی بر سر من منت گذاشته و به اینجا میآیند.»
از وی میپرسیم بیشتر اختلافات خانوادگی اهالی چیست که از او راهنمایی میخواهند؟ موسوی با آه بلندی میگوید: «یک کلام میگویم که چشم و همچشمی و نداری باعث خیلی از مشکلات خانوادهها در این محله میشود. البته قانع نبودن خانوادهها در همه جا دیده میشود که مردم را به مشکل انداخته اما در اینجا نداری و دست خالی بودن اهالی هم به مشکل آنها اضافه شده.»جای شکرش باقی است که خیلی از خانوادهها به جای رفتن به دادگاه خانواده، مسیر خانه موسوی را پیش میگیرند و خوشبختانه خیلی از اختلافها هم ختم به خیر میشود. موسوی با جدا کردن اتاق کارش از خانه، حتی اجازه نداده شأن و شخصیت اهالی و همسایههایش دربین اعضای خانوادهاش از بین برود و آنها میتوانند بدون اطلاع خانواده موسوی، از کوچه وارد اتاقش شده و پس از مشورت کردن به خانه خود برگردند. موسوی اعلام میکند برای رفع اختلاف خانوادگی برخی از اهالی حتی به دادگاه هم رفته و اینک به خوبی و خوشی در کنار هم زندگی میکنند اما وقتی از او میپرسیم چنددرصد این افراد همچنــان با شــما در ارتباط هستند و به دلیل قدردانی سراغ شما میآیند، چهرهاش را در هم میکشد و میگوید: «دختر جان! مزد من را آن بالا سری میدهد.»
پیگیری امور محله
به اعتقاد موسوی، مساجد علاوه بر مکانی برای انجام دادن فرائض دینی، محلی برای تبادل نظر و از همه مهمتر پایگاه مشورت اهالی و بسیجیان برای رفع مشکل از اهالی و محله هستند. حداقل موسوی چنین تجارب ارزشمندی را خیلی زیاد داشته چراکه ساکنان شهرک بخارایی به یاد دارند که او و هیئت امنای مسجد امام رضا(ع) و بسیجیان پایگاه مالک اشتر، سالها پیش با همفکری و اتحاد هم توانستند با جمعآوری پول از مردم خیابانها را آسفالت کنند و با خودیاری، چاه بزرگی در محله حفر کرده و خانهها را لولهکشی آب کنند. زمانی هم که او بهعنوان امام جماعت مسجد حضرت ابوالفضل(ع) انتخاب شد، همین رویه را در پیش گرفت. وقتی به این محله آمد و کنار مسجد حضرت ابوالفضل(ع) ساکن شد، از روز اول پیگیر انشعاب خانهها به آب شرب و گاز شد. پیگیری او به حدی بود که حتی به دفتر مقام معظم رهبری هم نامه نوشت و عنوان کرد آب این محله آلوده است و امکان بیماری اهالی زیاد است. به همین سبب تیمی به محله آمد و این مشکل بهصورت ضربتی رفع شد. با دعوت از نمایندگان مجلس هم، مشکل انشعاب گاز محله را رفع کرد. کهولت سن برای این روحانی ۷۱ ساله معنا ندارد و همچنان برای پیگیری امور و مشکلات محله نعمتآباد به ادارهها و سازمانهای مختلف میرود و آخرین پیگیری او، صحبت با مسئولان برای نوسازی مسجد حضرت ابوالفضل(ع) بوده که این روزها از طرف شهرداری منطقه درحال انجام است. موسوی برای انجام این کار به جلسات مختلفی رفته و با یادآوری موضوعی که او را ناراحت و نگران میکند، میگوید: «در این رفت و آمدها مهر مسجد را گم کردم و میترسم کسی از آن سوءاستفاده کند. شما میتوانید در روزنامه تان بنویسید این مهر دیگر اعتبار ندارد!؟ »
سرش برای پیگیری کارهای محله درد میکند
حاجیه خانم کبری یمنی، همسر حجتالاسلام سید مهدی موسوی است که نزدیک به ۵۰ سال پیش با او ازدواج کرده است. وی میگوید: «سید سرش برای پیگیری مشکلات محله درد میکند. همه دلخوشی او در زندگی این است که بتواند مشکلی از مردم حل کند. البته سالها پیش در این باره با من حرف زد و رضایت گرفت که به سبب حضور کم در خانه برای رسیدگی به امور محله، از او گلایه نکنم.» یمنی در ادامه به ساده زیستی سید در زندگی اشاره میکند و میافزاید: «اهل زرق و برق دنیا نیست و با حقوق مختصری که از امور مساجد میگیرد، زندگیمان را سپری میکنیم. قبلاً یک مغازه عطاری داشتیم و من هم کمک حال او بودم اما به سبب کهولت سن نتوانستیم این کار را اداره کنیم.»
صدبوسه به دستان پدر باید زد
زهرا موسوی، یکی از دختران حجتالاسلام موسوی است که بهعنوان معلم عربی در مدرسه راهنمایی هدی مشغول خدمت است. وی میگوید: «از زمانی که به یاد دارم، پدرم همیشه برای پیگیری امور محله تلاش کرده و گاهی برای نوشتن نامه به مسئولان و مقامات دولتی، با ما همفکری کرده است. خوشحالم که فرزند چنین مرد بامسئولیتپذیر و دلسوزی هستم.» وی با بیان اینکه همیشه پدرش اعضای خانواده را به مهربانی با بچههایشان تشویق کرده و خودش فرزندپروری و نحوه تربیت بچههایش را از پدرش یاد گرفته، پیشاپیش ضمن تبریک روز پدر به او، شعری تقدیمش میکند: «در روز پدر به کعبه سر باید زد، بر بام نجف دوباره پر باید زد/ در حسرت بوسه بر ضریح مولا، صد بوسه به دستان پدر باید زد.»
نوسازی مسجد محله
موسوی از رسیدگی و توجه مسئولان شهرداری به مساجد قدردانی میکند و میگوید: «درچند سال گذشته، مسئولان شهرداری منطقه توجه زیادی به مساجد داشته و با کمکهای مالی توانستهاند مساجد قدیمی را از خطر تخریب و فرسودگی نجات دهند. مساجد زیادی در محله نعمتآباد وجود دارد و وضع مالی اهالی، امکان رسیدگی به همه آنها را نمیدهد. به همین خاطر کمکهای شهرداری نقش بسزایی در آبادانی مساجد محله ما داشته و دارد.»امام جماعت مسجد حضرت ابوالفضل(ع) اهل مطالعه است. او با خواندن قرآن و کتابهای مذهبی، نکات مهم آنها را استخراج کرده و در بین نمازهای ظهر و عصر، همچنین مغرب و عشا برای اهالی میخواند. او سعی میکند آیههایی از قرآن و احادیث ائمه(ع) جمعآوری کند که به مشکلات و دغدغه روز اهالی مربوط میشود.
دعوت اهالی به اتحاد و همدلی
موسوی که سابقه سکونت زیادی در محله نعمتآباد دارد و پیگیر رفع مشکل اهالی است، مهمترین معضل این محله را عدم تعریض خیابان طالقانی معرفی میکند و میگوید: «بارها شهردار منطقه به محله ما آمده و از اهالی برای تعریض خیابان طالقانی درخواست همکاری کرده اما متأسفانه مشارکت اهالی برای اجرای این طرح کافی نبوده است.» این سالمند ساکن محله نعمتآباد در ادامه میافزاید: «ما قدیمیهای محله و مسجد خیلی دوست داریم جوانان را به سوی مساجد و انجام کارهای گروهی دعوت کنیم. این کار نیاز به پشتوانه مالی دارد چراکه با دست خالی نمیتوان برای جوانانکاری انجام داد. خرید جایزه، اعزام آنها به اردوهای سیاحتی و زیارتی و... نیاز به بودجه دارد.»
-----------------------------------------------------------------------------------------------
*منتشرشده در همشهری محله منطقه ۱۹ در تاریخ ۱۳۹۴/۰۱/۲۶
نظر شما