همشهری آنلاین؛ محمد جعفری: پسر جوان که سلمان اعظم رمضانی -۱۹ ساله- نام داشت و اهل شاندیز بود از چند ماه قبل دوران سربازی اش را در یکی از مراکز وزارت دفاع در قزوین آغاز کرد. او و ۳ نفر از همخدمتیهایش بعد از مدتی تصمیم گرفتند که برای رفع خستگی مرخصی بگیرند و به مشهد بروند.
آنها صبح روز اول آبان ماه سوار بر خودروی پراید یکی از سربازان شده و به راه افتادند. خودروی سربازان از سبزوار عبور کرده بود که ناگهان حادثه تلخی برایشان اتفاق افتاد. در جریان یک تصادف که هنوز ابعاد آن به درستی مشخص نشده است پراید حامل سربازان با یک وانت نیسان آبی رنگ برخورد کرد. در این حادثه تلخ ۳ نفر از سربازان دچار جراحتهای سطحی شدند اما سلمان از ناحیه سر به شدت آسیب دید و به بیمارستانی در سبزوار منتقل شد.
ساعتی از این حادثه میگذشت که خانواده و نزدیکان سربازان خود را به بیمارستان رساندند و با نگرانی جویای احوال فرزندانشان بودند. اما زمانی که پدر سلمان سراغ پسرش را گرفت گفتند که او به دلیل وضعیت وخیمی که دارد در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان بستری است. آنطور که کادر پزشکی میگفتند پسر جوان از ناحیه جمجمه به شدت آسیب دیده و سطح هوشیاری اش پایین بود. پدر و مادر سلمان از دیدن وضعیت پسرشان شوکه شده بودند. آنها بعد از هفتهها دوری با اشتیاق منتظر برگشتن فرزندشان به خانه و دیدن او بودند اما حالا او را در وضعیتی وخیم روی تخت بیمارستان میدیدند. آنها بجز دعا کردن و انتظار کشیدن کاری از دست شان ساخته نبود اما چند ساعت بعد وقتی پزشکان اعلام کردند سلمان دچار مرگ مغزی شده، امیدشان ناامید شد.
تصمیم بزرگ
پدر و مادر سلمان باورشان نمیشد که تنها پسرشان به چنین سرنوشتی دچار شده است. به همین دلیل ناباورانه به دنبال کتمان واقعیت بودند. آنها مدارک پزشکی سلمان را به چند متخصص دیگر نشان دادند و وقتی مطمئن شدند که هیچ راهی برای بازگشت او به زندگی نیست با درخواست تیم فراهم آوری اعضای پیوندی موافقت کردند و با امضای پدر و مادر سلمان مقدمات برای اهدای اعضای بدن او به بیماران نیازمند فراهم شد.
دکتر ابراهیم خالقی، مسئول واحد فراهم آوری اعضای پیوندی دانشگاه علوم پزشکی مشهد در این باره به همشهری میگوید: پذیرش حادثه تلخی که اتفاق افتاده برای خانواده اعظم رمضانی دشوار بود، اما آنها با بزرگواری رضایت دادند تا اعضای بدن فرزندشان به بیمارانی که از مدتها قبل در نوبت دریافت اعضای پیوندی بودند اهدا شود.
او ادامه میدهد: بعد از انجام مقدمات کار، بیمار مرگ مغزی تحت عمل جراحی قرار گرفت و کلیه های او در بیمارستان منتصریه مشهد به خانمی ۲۱ ساله ساکن سرخس و خانمی ۳۳ ساله ساکن قوچان که سال ها از نارسایی کلیه رنج می بردند اهدا شد. همچنین کبد نیز برای پیوند به بیماران نارسایی کبد به بیمارستان بوعلی سینا شیراز ارسال و قرنیه ها نیز برای پیوند به بانک چشم دانشگاه علوم پزشکی مشهد ارسال شد.
با اهدای عضو به آرامش رسیدیم
مرتضی اعظم رمضانی، پدر سلمان با وجود اینکه عزادار تنها پسرش است اما میگوید اهدای اعضای بدن سلمان موجب تسکین او و همسرش شده است. او به همشهری میگوید: من بجز سلمان یک دختر هم دارم که ازدواج کرده است. ما خانواده شادی بودیم. من با همه وجود برای آرامش اعضای خانواده ام تلاش میکردم و برای تنها پسرم آرزوهای زیادی داشتم؛ اما این حادثه او را از من گرفت و همه آرزوهایم را برباد داد.
او درباره این حادثه میگوید: همان روز اول به ما گفتند که سلمان دچار مرگ مغزی شده اما باورش برای ما سخت بود. راستش را بخواهید مخالف اهدای عضو بودم. یعنی راستش را بخواهید دلم به این کار راضی نمیشد. این تصمیم برایم سخت و سنگین بود. من ساعتی را گوشه ای نشستم و با پسرم خلوت کردم. از خدا خواستم بهترین راه را جلوی پایم بگذارد و بعد از آن بود که تصمیم گرفتم رضایت نامه را امضا کنم و همسرم هم با این تصمیم موافقت کرد. آن زمان بود که دلم آرام گرفت. همسرم هم بعد از امضای رضایت نامه سبک شد و به آرامش رسید و حالا افتخارش این است که پسرش باعث نجات جان چندین بیمار نیازمند شده است. این را از صمیم قلب میگویم که با این تصمیم غم و اندوه مان تسکین پیدا کرده است. امیدوارم هیچ پدر و مادری مثل ما در معرض چنین تصمیم گیری قرار نگیرند اما در این موقعیت بهترین انتخاب اهدای عضو است.
نظر شما