روزنامه همشهری؛ گروه خانواده - رابعه تیموری :اما همزمانی تاریخی تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در سال ١٣۵٨با روز دانشآموز، اتفاق پراهمیتی بود که نباید به سادگی از کنار آن عبور میکردیم و غفلت ما از این موضوع نه یک سال و یک دهه، بلکه چندین دهه ادامه داشت و ماجرا بهجایی رسید که روایت اتفاقات لانه جاسوسی آمریکا و وارد کردن اسناد آن به کتابهای درسی دانشآموزان به توصیه و مطالبه جدی مقام معظم رهبری تبدیل شد. پیدا کردن زبانی تاثیرگذار برای روایت محتوای این اسناد، دغدغه جدی متولیان سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی بود که خطیربودن این مسئولیت، به سرانجام رساندن آن را تا امروز به درازا کشاند. در گفتوگوی زیر حجتالاسلام علی لطیفی، معاون وزیر آموزشوپرورش و رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی از به ثمر رسیدن این وظیفه خبر داده و جزئیات وارد شدن اسناد رسمی به کتابهای درسی را بازگو کرده است. او روایتگری تاثیرگذار اسناد را مهمترین ویژگی آنها میداند:
چرا از میان شواهد و وقایع تاریخی مختلف انقلاب، رویدادهای مربوط به لانه جاسوسی را برای وارد کردن به کتابهای درسی انتخاب کردید؟
تجربه نشان داده، ملتی که تاریخ کشورش و تهدیدهای آن را نشناسد، ممکن است دوباره در معرض خطر قرار بگیرد.
اسناد لانه جاسوسی علاوه بر آن که روایتگر بخش مهمی از تاریخ ما هستند، ویژگی منحصربهفرد دیگری دارند؛ این اسناد از زبان راویان بیطرف یا از زبان راویانی است که روایتشان به زبان ما نیست، وقایعی روایت میشوند که برای نسل جوان جذابتر است و اگر ما بدانیم از این اسناد چگونه استفاده کنیم، زمینههای اثرگذاری در نسل جوان، در آنها وجود دارد.
مقام معظم رهبری هم بارها تاکید و مطالبه کردهاند که آموزشوپرورش با وارد کردن این اسناد در کتابهای درسی، زمینه افزایش آگاهی نسل جوان از مضمون این اسناد را بهوجود آورد.
در بسیاری از وقایع تاریخی که در کتابهای درسی روایت شدهاند، زبان روایت مناسب نسل امروز را نمیبینیم که پذیرش و تاثیرگذاری آن وقایع را تحتالشعاع قرار میدهد. این نکته در واردکردن اسناد لانه جاسوسی به کتابهای درسی چقدر موردتوجه قرارگرفته و روایتگری این اسناد به چه صورتی است که از سوی دهه هشتادیها پذیرفته شود؟
این موضوع بسیار اهمیت دارد که بپذیریم باید مطالب درسی با زبان خاص نوجوانان نوشته شود تا پس از پذیرش این امر، تلاشمان را روی تولید محتوای کتابهای آموزشی با زبان ویژه نسل امروز متمرکز کنیم. من تصورم این است که هنوز درباره لزوم این همزبانی در بعضی از افراد تردید وجود دارد و به همین دلیل برخی از مفاهیم کتابهای درسی با زبانی غیرملموس برای نسل جوان روایت میشوند. درحالیکه اگر داشتن سواد رسانهای یا تفکر انتقادی و تحلیلی را نیاز دانشآموز امروزی بدانیم، قطعا در روایتگری مفاهیم تاریخی همزبان مشترک را پیدا میکنیم.
شما جذابیت شیوه روایتگری اسناد لانه جاسوسی را یکی از دلایل انتخاب آنها برای وارد کردن به محتوای کتابهای درسی عنوان کردید. از این ویژگی اسناد لانه جاسوسی چطور استفاده شده است؟
یکی از ویژگیهای نسل جوان این است که سعی میکند روایتهای حاکم و رسمی را نپذیرد و از شاخصههای مثبت اسناد این است که روایت حاکمیت نیستند. موثق بودن اسناد لانه جاسوسی و موجود بودن نسخههای اصلی آنها هم نقطه قوت دیگر آنها محسوب میشود.
مطالبی که اسناد از جزئیات ارتباطات سفیر آمریکا با شاه روایت میکنند، توسط یک فرد انقلابی بازگو نمیشود، بلکه راوی وقایع، همین اسناد و نگارندههای غیرانقلابی آنها هستند.
این شاخصهها در اسناد لانه جاسوسی ظرفیت پذیرش و باورپذیری قابل توجهی را بهوجود میآورند. یکی از مهمترین دلایلی که رهبر معظم انقلاب در این چندساله تاکید داشتند جوانان با اسناد لانه جاسوسی آشنا شوند دقیقا همین مسئله است.
اگر ما متهم هستیم که از عملکرد آمریکا در دوران قبل از انقلاب روایت خودمان را داریم، این اسناد ما را از این اتهام مبرا میکنند.
بسیاری از مفاهیم تاریخی از ظرفیتهای روایی مناسبی برخوردارند، اما برای ارائه آنها در کتابهای درسی شیوه مناسبی انتخاب نمیشود.
بخش قابلتوجهی از دشواریهای کار ما در سازمان پژوهش ناظر بر این مسئله بوده که چطور اسناد را در کتابهای درسی وارد کنیم تا باورپذیر، واقعی و اثرگذار باشند.
برای رسیدن به این هدف هم فرایندی چند مرحلهای را طی کردیم تا نتیجه کار حسابشده و موثر باشد. در این فرایند، مهمترین نکتهای که موردتوجه قرار دادیم، حرفهای بودن کار بوده است.
در درجه اول از یک گروه مطالعاتی دعوت کردیم مجموعهای از اسناد لانه جاسوسی را که اساسا میتواند برای مخاطب جوان و نوجوان قابل استفاده باشد، استخراج و موضوعات مرتبط با دنیای امروزی را انتخاب کردند. اسناد ١١جلد است و قسمت بسیار زیادی از این حجم مطالب، مناسب سن نوجوانان و جوانان نیست. با مطالعات کارشناسی این گروه ٦٠ تا ٧٠ سند از کل آن اسناد گزینش شدند.
در مرحله بعدی سعی کردیم ملاحظات و حدود مطالب درسی و خطقرمزهای آن را به رسمیت بشناسیم. هر مطلبی را نمیتوان در کتابهای درسی گنجاند. کتابهای درسی مرزبندیها و امکانهای ویژه خود را دارند. در مرحله دوم متمرکز شدیم که کدام اسناد با اهداف برنامههای درسی ارتباط برقرار میکنند.
اهداف برنامههای درسی مهم است و باید مطالب را طوری در کتابهای درسی جانمایی کنیم که وصله ناجوری در کتاب نباشند. اگر مضمون خوبی در اسناد بود، اما با اهداف کتابهای درسی ارتباط برقرار نمیکردند، حذف شدند.
گام سوم این بود که بخشهای گزینش شده از سند را به متن آموزشی تبدیل کنیم. مطالب آموزشی کتاب مثل یک پازل هستند که قطعاتش منظم کنار هم قرار میگیرند.
پس در ارائه مطالب، اصالت روایتگری اسناد حفظ شده است؟
چیزی که تاثیرگذاری یک اثر مستند را زیاد میکند، این است که شما روایت دستاول را داشته باشید.
ما بخشهایی از سند را آوردهایم که حس و حال مطلب را به دانشآموز منتقل کند و با شنیدن روایتها از زبان افرادی مانند مامور سفارت آمریکا به فضای روایت اسناد نزدیک شود.
برای همه اسناد مقدمه آوردیم و حالوهوای سند را توضیح دادیم و سعی کردیم فعالیتهایی را طراحی و پرسشهایی را مطرح کنیم تا ذهن دانشآموز را به تامل واداریم و فضا را طوری طراحی کنیم که دانشآموز با مرور متن و وصل کردن دانستههای خود به همدیگر بتواند موضوع را درک کند.
در این فرایند حتی ممکن است گاهی دانشآموز نتیجهگیری باز داشته باشد که با اهداف ما تفاوت دارد. ما این را هم میپذیریم. دانشآموز باید خودش فکر کند و تحلیل داشته باشد. این فرایند با نظرخواهی از تعدادی از دبیران و دانشآموزان همراه بود.
اسناد لانه جاسوسی در کتابهای درسی کدام مقطع وارد شده است؟
ماهیت این اسناد طوری است که مطالب آن برای سنین کوچکتر قابل طرح نیست.
ما فقط یکی از اسناد را در کتاب مطالعات اجتماعی متوسطه دوره اول قرار دادیم و بقیه اسناد را در پایههای دهم، یازدهم و دوازدهم متوسطه دوره دوم وارد کردیم.
نظر شما