همشهری آنلاین - فهیمه پناه آذر: وحید آقاپور از بازیگران شناخته شده و حرفهای تئاتر است که سالهای سال روی صحنه با نمایشهای مختلف حاضر شده، تماشاگران تئاتر به خوبی آقاپور را میشناسند اما این بازیگر به شکل عموم زمانی معروف شد که برنامه اینستاگرامی طنز با نام «ممیزی» را اجرا کرد. برنامهای که علاوه بر عموم مردم در میان مدیران نیز خیلی معروف شد. حالا این برنامه تقریبا یک سالی است که پخش نمیشود اما آقاپور همچنان در عرصههای دیگر فعال است. آقاپور زمانی بهعنوان پرکارترین بازیگر تئاتر معرفی شده بود؛ در تازهترین فعالیت تلویزیونی خود در سریال «عاشورا» هادی حجازیفر بازی کرده؛ سریالی که روی آنتن سیما رفت و حالا او در سینما با فیلم «سرهنگ ثریا» لیل عاج و در شبکه نمایش خانگی با سریال «مگه تموم عمر چند تا بهاره؟» سروش صحت دیده میشود. آقاپور بازیگر نکته سنجی است و همین نکتهسنجی در انتخابهایش نیز دیده میشود. در این گپ درباره نگاهش به بازیگری در مدیومهای مختلف و انتخابهایش پرسیدیم.
چند وقتی است که فعالیت شما در سینما، نمایش خانگی و تلویزیون بیشتر از تئاتر شده؛ فکر میکنمبازیگران تئاتر این روزها حرف اول را در بازیگری سینما و تلویزیون و نمایش خانگی دارند؟ از تجربهتان در فعالیت در مدیومهای دیگر بگویید؟
راستش چندان موافق این صحبت نیستم که بازیگران تئاتر امروز حرف اول را در سینما و تلویزیون میزنند؛ میتوانم بگویم معدود بازیگرانی هستند که حرف اول را میزنند و پیشینه تئاتری ندارند اما درواقع در میان تعداد بازیگران پرکار هستند آنهایی که پیشینه تئاتر دارند؛ بیشتر است. بهنظرم پیشینه تئاتر بهعنوان یک پشتوانه، یکبار آموزشی در گذشته این بازیگر، نقش ایفا میکند. من هم سالها بیشترین حضورم در صحنه تئاتر بوده و چند بار بهعنوان پرکارترین بازیگر تئاتر کشور معرفی شدم؛ در سالهای اخیر فعالیتهایی در شبکه نمایش خانگی و تلویزیون داشتم. همانطور که گفتید تجربه کردن در مدیومهای دیگر باعث افزایش تجربه بهطور کلی در زمینه بازیگری میشود و شما را شکلپذیرتر و انعطاف پذیرتر میکند.در عین حال برای من بازیگری یک چالش جذاب است که آیا همانگونه که در تئاتر توانستم از طرف تماشاگران و جامعه تئاتری پذیرفته شوم در مدیومهای دیگر هم این اتفاق برای من میافتد یا خیر؟ تا به الان اگر بخواهم نتیجهگیری داشته باشم؛ خوشبختانه درمجموع، تجربه خوشایندی بوده است.
تازهترین بازی که در تلویزیون از شما اخیرا به نمایش درآمد، سریال «عاشورا» بود؛ با توجه به دوستی که با حجازی فر داشتید؛ از همکاری و قبول نقش در این سریال بگویید؟
این سریال سالهای ۱۳۹۹و ۱۴۰۰فیلمبرداری شد. اگر بخواهم از تجربهام در این کار با هادی حجازی فر بگویم، او دوست قدیمی من است، از دوران دانشکده با هم دوست و همکار بودیم. بارها با هادی حجازی فر در تئاتر بازی کرده بودم و بعد از فارغ التحصیلی این همکاری در تئاتر ادامه داشت. حتی در یک برنامه تلویزیونی. تا اینکه هادی نخستین فیلم و سریال جدی خودش را میخواست بسازد. دعوتم کرد. ۲ فاکتور برای ساخت این فیلم و سریال برای سازندگان خیلی مهم بود. یکی شباهت بازیگران به شخصیتهای اصلی داستان بود و دوم تسلط به زبان آذربایجانی. برای بازی در نقش «جمشید نظمی» انتخاب شدم؛ جزو شخصیتهایی است که شهید نشده و الان زنده است. برای من تجربه ارزشمندی بود. اول اینکه بهخاطر احساس دین و تعهدی که خودم نسبت به لشکر عاشورای آذربایجان داشتم و بخش دیگرش همکاری دوباره در مدیوم دیگر با حجازیفر. بازیگر و کارگردانی که در سینما و تلویزیون تأثیرگذار است.این سریال با مشکلات و تنگناهای فراوانی ساخته شد و خدا را شاکرم به نتیجه رسید و در زمان پخش هم واکنشهای مثبت زیادی از طرف من و همکارانم گرفتم.
این روزها در سریال «مگه تموم عمر چند تا بهاره» سروش صحت هم دیده میشوید. از همکاریتان با صحت و انتخاب نقش بهرام بگویید؟
زمانی که سروش صحت میخواست سریال را بسازد یکبار از من دعوت کرد اما من بهدلیل اینکه در آن زمان مشغول سریال عاشورا بودم؛ امکان حضور نداشتم. ناگهان تولید سریال صحت به تعویق افتاد، این تعویق و مصادف شدنش با تعطیلی سریال عاشورا در مقطعی چندماهه باعث شد که بتوانم به پروژه بپیوندم. البته بعدها در یک زمان هم تداخل ایجاد شد و با سختیهای زیادی هماهنگی صورت میگرفت تا در ۲ پروژه حضور داشته باشم.اولین تجربه با صحت بود و تجربه خوشایندی بود سروش صحت فرد دوست داشتنی و دوست صادق و همراهی است و در مقام کارگردان هم کاربلد و سختگیر است. بهخاطر همین نتیجه کار، نتیجه خوبی شده و بهنظرم زمره سریالهای کمدی ما یکسریال ماندگار و ارزشمند است.
با نگاهی به سریالها و مخاطبان تلویزیون و نمایش خانگی و قیاس آنها، نمایش خانگی توانسته مخاطب خوبی بهدست بیاورد. فکر میکنید چه عواملی باعث این موفقیت شده و چرا تلویزیون مخاطب خود را از دست داده است؟
علت اینکه نمایش خانگی توانسته مخاطب خوبی بهدست بیاورد بهخاطر کسانی است که سالهای سال در تلویزیون کار و تجربه کسب کردند و جریانساز شدند. این بازیگران با حضور در شبکه نمایش خانگی توانستند بخش اعظمی از موفقیت نمایش خانگی را تضمین کنند.
اما علت اینکه تلویزیون کم مخاطب شده؛ با تأسف فراوان، علت اصلیاش به سیاستهای غلط و سیاستهای دافعهگرای تلویزیون و مدیرانی که نگاه تنگ نظر دارند و کاربلد و خوش سلیقه نیستند؛ برمیگردد. اینکه افزایش مخاطب برایشان امر مفیدی نیست. بهنظر میرسد مدیران دغدغه جذب مخاطب و هنرمندان را ندارند. تلویزیون کم بیننده شده و اثرگذاری خود را از دست بدهد و این خیلی تلخ است و هیچ فردی دلسوزی این وضعیت را برای تلویزیون نمیپسندد و به آن راضی نیست
بعد از کرونا کمتر در صحنه تئاتر حاضر شدید و شاید در سالهای اخیر حضورتان به ۲ یا ۳ نمایش برمیگردد؛ دلیل خاصی دارد؟
در سالهای اخیر به دلایل مختلف حضورم در تئاتر نسبت به قبل کمتر شده بود. سالهای شیوع کرونا فعالیت تئاتری نداشتم و در ایامی که اجراها شروع و هنگامی که وضعیت قرمز میشد سالنها باز و بسته میشدند. این نوع کار را نمیپسندیدم. اما بعدتر برخی پیشنهادها را قبول کردم. بعد از ۲ سال و نیم؛ سال گذشته اجرایی با حسن معجونی داشتم و خردادماه امسال هم یک اجرا در تئاترشهر داشتم. در هفتههای پیشرو نیز با جواد مولانیا کارگردان و دوست قدیمیام قرار است در باغ کتاب اجرایی داشته باشم.
وضعیت اقتصادی تئاتر بعد از شیوع کرونا و بالا رفتن هزینههای تولیدی سختتر شد اما با این حال اجراها ادامه دارند؛ وضعیت تئاتر را چطور میبینید؟
اگر بخواهیم نگاهی به وضعیت امروز تئاتر نسبت به گذشته بیندازیم؛ درمجموع بد نیست. رفتهرفته آن وقفهای که بهدلیل کرونا ایجاد شد ؛ کمتر شده و در این مدت تئاترهای پرمخاطب روی صحنه آمدند اما از نظر اقتصادی نکتهای است که بهنظرم اقتصاد تئاتر برای پدیدآورندگانش؛ یک اقتصاد ضعیفتر و کمرونقتر شده گردش مالی تئاتر به فراخور تورم، نتوانسته رشد کند و فاصله درآمد در تئاتر با دخل و خرج، فاصلهاش بیشتر شده و به همین دلیل است که در میان هنرمندان حرفهای ریزشی میبینیم. در گذشته امرار معاش تئاتریها سخت بود، الان خیلی سختتر شده و من نیز از قاعده مستثنی نیستم اما بنا به دلایلی ترجیح دادم به صحنه بازگردم چرا که تئاتر برای من حس و حال خوبی دارد و خاستگاه من تئاتر بوده و تا حدودی من هنرمند را به روز و سرپا نگه میدارد.
نظر شما