در واقع، پس از شیخ کلینی که کتاب «کافی»- اولین کتاب از مجموعه چهارگانه کتابهای روایی و حدیثی شیعه- را نگاشت و به این طریق، حرکت جدیدی را در این زمینه آغاز کرد شیخ صدوق عهدهدار ادامه این حرکت شد. او در راه جمعآوری احادیث از بلخ تا بخارا، از کوفه تا بغداد، از مشهد تا نیشابور و از آنجا تا مکه و مدینه سفر کرد و مشکلات فراوانی را به جان خرید و سرانجام در پایان عمر به ری بازگشت.مطلب حاضر با توجه به جایگاه علمی شیخ صدوق، نگاهی اجمالی به سیر زندگانی فرهنگی این محدث بزرگ شیعی دارد.
ابوجعفر محمدبن علیابنبابویه قمی ملقب به شیخ صدوق از پیشتازان علم حدیث و از مردان نامی جهان اسلام در سال 305 ه.ق در شهر مقدس قم طلوع کرد. ولادت این عالم فقیه با آغاز نیابت حسینبن روح، سومین نایب خاص امام زمان(عج) همزمان بوده است.
پدر بزرگوار شیخ صدوق علیبنالحسینبن بابویه قمی، از فقهای بزرگ اسلام بوده و در زمان امام حسن عسکری(ع) و امام زمان(عج) میزیسته و مورد احترام آن امامان بوده است. در نامهای که امام حسن عسکری(ع) به علیبن بابویه نوشته وی را با کلماتی چون «شیخ معتمد» و «فقیه من» خطاب کرده است. پدر شیخ صدوق در قم به دنیا آمد و زندگی را آنجا گذراند و در همان شهر نیز وفات کرد. پدر شیخ صدوق در ایام زندگی پربرکت خویش نزدیک 200 مجلد کتاب تالیف کرده است.
شیخ صدوق دوران کودکی و آغاز جوانی را در دامان علم و فضیلت و تقوای پدر بزرگوارش علیبن بابویه سپری کرد. صدوق در محضر پدر، علوم و معارف را همراه با تربیتهای عملی و اخلاقی فرا گرفت؛ پدری که در اوج علم و فقاهت و شهرت، زندگی خود و فرزندانش را از مغازهای کوچک در بازار قم و در نهایت زهد و قناعت میگذراند.
شیخ صدوق بیش از 20سال از دوران پربرکت حیات پدر را درک کرد و در سن 22یا 23سالگی بود که دست روزگار دامان پرمهر و محبت پدر را از او گرفت.خانواده اصیل و اهل علم شیخ صدوق و پرورشیافتن در دامان پدری فقیه و وارسته از یکسو و نیز هوش، ذکاوت، حافظه فوقالعاده قوی و استعداد ذاتی او از سوی دیگر موجب شد در مدتی کوتاه به قلههای بلندی از کمالات انسانی دست یابد و در کمتر از 20سالگی هزاران حدیث و روایت با راویان آنها را به حافظه بسپارد.
شاید بتوان گفت که یکی از عوامل موثر در موفقیت صدوق استادان بسیار زیادی است که دیده و از خرمن علوم آنها خوشهها برگرفته است. او ابتدا از محضر پدر خود علیبن بابویه درس آموخت و افزون بر آن در مجالس و محافل درسی بزرگان علم و ادب حاضر میشد، به گونهای که بعضی از علما گفتهاند تعداد استادان صدوق از 200نفر متجاوز است. از جمله بزرگانی که صدوق از محضر آنها بهره برده میتوان به ابوجعفر محمدبن یعقوب کلینی، نویسنده گرانمایه اصول کافی اشاره کرد.
پس از مرحوم کلینی، صدوق از بزرگترین محدثان عصر خود به شمار میآید که علاوه بر ضبط و نقل حدیث، در علوم دیگر نیز تبحر داشته و تالیفات بسیاری از خود به جا گذاشته است. صدوق سالها از محضر کلینی استفاده کرد و به شنیدن و جمعآوری احادیث ائمه(ع) مشغول بود اما برخلاف شخصیت علمی کلینی که بیشتر از جهت جمعآوری، بررسی و نقل حدیث مشهور است، شیخ صدوق در 3 زمینه روایت، مباحث کلامی و فقه برجسته و ممتاز بوده است.
شاگردان:صدوق، به خوبی دریافته بود که بهترین شیوه برای حفظ و حراست از سخنان پیشوایان دین که در هر زمان ممکن است مورد تعرض و دستبرد قرار گیرد، انتقال به سینه دلسوختگان مکتب اهل بیت است؛ از همین رو با پرورش شاگردان و طالبان دانش، به نگهداری و صیانت از این میراث گرانبها پرداخت. از میان مهمترین شاگردان وی میتوان به دانشمند بلندآوازه، محمدبننعمان معروف به شیخ مفید نام برد که خدمات بسیاری به جهان اسلام ارائه کرد و آثار به جای مانده از وی حکایت از وسعت معلومات او دارد.
آثار:شیخ صدوق- این عالم بزرگ و محدث گرانقدر- تالیفات با ارزش بسیاری از خود به جا گذاشت.
شیخ طوسی در این باره مینویسد: «او 300کتاب تالیف کرده است».کتابهای شیخ صدوق همه در نهایت نیکویی و استحکام و در زمینههای متنوعی نوشته شدهاند که این خود نشانگر قدرت علمی و آشنایی گسترده او با علوم اسلامی است.
برخی از مهمترین آثار ایشان عبارتند از:
1- من لایحضره الفقیه (دومین کتاب از 4کتاب روایی معتبر شیعه در زمینه احکام الهی و فقه)
2- علل الشرایع (درباره فلسفه احکام و علت تشریع آنها)3 – کمالالدین و تمام النعمه (درباره اثبات وجود امام زمان(عج) و غیبت طولانی آن حضرت از نظر عقلی و نقلی) 4 – الخصال5 – الامالی 6 – عیون اخبارالرضا
فقها و بزرگان مسلمان، شیخ صدوق را بیشتر با لقب «رئیس المحدثین» شناختهاند؛ زیرا او در شناخت احادیث، آگاه بود و در حفظ منابع و جمعآوری آنها تلاش فراوانی میکرد. شیخ صدوق احادیث را به تناسب موضوعات مختلف دستهبندی و برای هر موضوع، باب جداگانهای باز میکرد؛ مانند کتاب «من لایحضره الفقیه» یا «عیون اخبارالرضا» یا کتابهای دیگر صدوق که وی در هر یک از آنها، بابهای جداگانهای گشوده است.عصر صدوق را باید عصر حدیث نامید؛ دورهای که با حرکت علمی کلینی آغاز شد و با تلاشهای پیگیر و بیوقفه صدوق ادامه یافت.
شیخ کلینی با این حرکت علمی جدید، مکتب حدیثنگاری اهل بیت(ع) را آغاز کرد و دیگران ازجمله شیخ صدوق بنای مستحکم ضبط و نشر حدیث را بر آن بنیان نهادند. صدوق برای ادامه راهی که کلینی در آن قدم نهاده بود سفرهای علمی بسیاری انجام داد و کوششهای بیشماری کرد.
صداقت در گفتار و روایت:از مسائلی که در علم رجال و شناخت راویان حدیث مطرح و سبب پذیرش حدیث محدثان میشود تصریح دانشمندان این رشته علمی به اطمینان صداقت راوی است. عالمان دینی چنان اعتمادی به شیخ صدوق داشتهاند که تعبیر به اینکه ایشان مورد اطمینان است توهین به او شمرده میشود. شیخ صدوق را صدوق نامیدهاند زیرا در نقل حدیث از ائمه(ع) خصوصا امام صادق(ع) و امام باقر(ع) از راه صواب خارج نشده و در فهم آنها به خطا نرفته است.
در کتب فقه و حدیث، شیخ صدوق و پدر بزرگوار ایشان علیبن بابویه را از صدوقین میگویند اما هرگاه شیخ صدوق گفته میشود، منظور پسر- محمدبن علیبن بابویه- است نه پدر.
یکی از رویدادهای بسیار مهم سیاسی و اجتماعی زمان شیخ صدوق که آثار و عواقب آن دامنگیر بشریت شد، قطع رابطه ظاهری امت اسلام با امام مسلمانان و فاصله افتادن بین مردم و رهبر معصومشان بود. پس از شهادت امام حسن عسکری(ع) در سال 260هـ.ق غیبت صغرای امام زمان(عج) آغاز شد و تا سال 329 ه.ق ادامه داشت. طی این مدت افرادی بین آن حضرت و مردم به عنوان نایبان خاص، رابطان امام با مردم بودند. نواب امام در طول غیبت صغری 4 نفر بودند که از سوی امام عصر(عج) به این سمت منصوب میشدند.
شیخ صدوق در اوایل نیابت سومین نایب- حسینبن روح- در حدود سال 305 ه.ق دیده به جهان گشود؛ بنابراین تا سن 23سالگی در زمان غیبت صغری میزیسته و دوران نیابت 2نفر از نواب خاص امام زمان (عج) را درک کرده است که این خود از عوامل بسیار موثر در پیشرفت و تکامل علمی و خصوصا معنوی صدوق بوده و او توانسته خود را به بلندترین قلههای نورانی علم و معنویت برساند.
شیخ صدوق از کسانی است که برای جمعآوری احادیث امامان معصوم(علیهمالسلام) به مسافرتهای بسیار رفته است. وی در این سفرها از استادان بزرگی استفاده کرده و خود نیز به تدریس و بحث پرداخته است. صدوق برخی از کتابهای خود را در این سفرها تالیف کرده است. از جمله سفرهای شیخ صدوق سفر به شهرهای بخارا، نیشابور، طوس اصفهان و بغداد بوده است. صدوق سرانجام به دعوت صاحببنعباد، نخستوزیر دولت آلبویه در زمان رکنالدوله دیلمی و مردم شهرری، به آن شهر رفت، تشکیل حوزه و کلاس درس داد و به تدریس فقه و احادیث اهل بیت(ع) مشغول شد.
وفات شیخ صدوق:سرانجام شیخ صدوق- این عالم بزرگوار- پس از گذشت هفتادوچند سال از عمر شریف و پربرکتش در سال 1381ه.ق دعوت حق را لبیک گفت و در شهرری دیده از جهان فروبست. پیکر پاکش در میان غم و اندوه مردمان در نزدیکی مرقد مطهر حضرت عبدالعظیم(ع) مدفون شد. امروز آرامگاهش به نام ابنبابویه در شهرری مشهور و قبر منورش زیارتگاه مسلمانان و محل استجابت دعای مؤمنان است.