در عصر کنونی جنبههای گوناگونی با موضوعات بسیار گسترده و پیچیده که برای هرکدام تدبیری و اندیشهای لازم است، پدید میآیند.در فرهنگ اسلامی، کار و تلاش چون مجاهدت در راه خدا، مقدس و ارزنده است و بر آن در آیات و روایات تأکید و سفارش شده است.
کار بهعنوان سرمایه عظیم و اثرگذار، از عوامل مهم برای تربیت انسانهاست. استاد شهید مطهری در کتاب تعلیم و تربیت در اسلام میفرماید: «کار در عین اینکه معلول فکر، روح، خیال و جسم آدمی است، سازنده خیال، عقل، فکر و جسم است و بهطور کلی سازنده و تربیتکننده انسان است.»
در هر صورت باید پذیرفت که برای معرفی تأثیرات اقتصادی و فرهنگی کار در بعد اجتماعی نیازمند فعالیت بیشتر هستیم. بازشناسی و بازتعریف ابعاد گوناگون اجتماعی کار بیش از پیش باید صورت گیرد.
فرهنگ کار حلقه گمشدهای است که میتواند عهدهدار این مسئولیت باشد. فرهنگ کار در تلاش است تا بتواند تجلیبخش فکری و رفتاری یک جامعه در مورد کار باشد.دلبستگی، احترام و اعتقاد و ایمان به کار را احیا کند و در بهترین حالت بتواند با همراهی مجموعه عواملی، انسان را به کار سوق دهد و برای او انگیزه و تمایل و عشق به کار ایجاد کند.
نقش فرهنگ کار در اعتلای حیات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه، ما را بر آن میدارد تا برای بالا بردن آن از هیچ سعی و کوششی دریغ نکنیم و برای اشاعه و ترویج فرهنگ کار، بهعنوان یک ضرورت اعتقادی و ملی، خود و دیگران را دعوت به همکاری کنیم. برخی تصور میکنند فرهنگ کار در یک محیط اداری و یا صنعتی و یا در محیطهای کار معنا پیدا میکند و این محیطها امکان و زمینهای برای زمینه رشد و شکوفایی فرهنگ کار است.
اینچنین تفکری اگر به کلی اشتباه نباشد ناقص است.بدون تردید در رابطه با توسعه فرهنگ کار، عواملی چون «مدیریت، کارشناسی پرسنلی، ضوابط و قوانین کار و عوامل دیگری» اثرگذار خواهد بود اما نباید از عناصر و یا مجموعههای دیگر قبل از دوران شغلی، غافل بمانیم.
توجه به مقوله مهم فرهنگ کار، با برخورداری از دخالت و نظارت نهادهای دیگری چون خانواده نیازمند مدیریت است. نهاد خانواده از ارکانی است که در ساخت و پرورش شخصیت فرد نقش اساسی ایفا میکند.
در این مورد میتوان نحوه شکلگیری شخصیت فرد را در ارتباط با کار و تلاش جستوجو کرد. از اینرو نقش مدیریتی پدران و مادران با برخوردهای صحیح میتواند در تقویت فرهنگ کار نقش بسزایی داشته باشد.تشویق فرزندان به کار و تلاش، خلاقیت و نوآوری، استقلال و تعاون و... مقدمهای برای آشنایی و ورود به بازار کار و روابط اجتماعی است.
نهاد دیگری که از آن بهعنوان تأثیرگذار در معرفی فرهنگ کار میتوان نام برد، محیطهای آموزشی (مدرسه، دبیرستان، دانشگاه) است. اقداماتی که حتی شروع آن میتواند از مهد کودک باشد، آشنایی با مقوله کار و خلاقیت، برانگیختن حس کنجکاوی در میان کودکان و نوجوانان، امری بدیهی و ضروری است. ترویج و توسعه فرهنگ کار، بسیج عمومی و مردمی و تحریک جامعه به سوی رشد و بالندگی، تلاش و همت، دوری از سستی و تنبلی، با همکاری و همدلی همه افراد نیز از دیگر عوامل تأثیرگذار در این زمینه است.
از نظر افکار عمومی، بیکاری، سستی و کاهلی در میان افراد جامعه باید بهعنوان یک آفت اجتماعی تلقی شود و همگان برای مقابله با معضل بیکاری بسیج شده و برای ارتقاء سطح فرهنگ کار همت گمارند. عامل مؤثر دیگر در جهت رشد و شکوفایی فرهنگ کار، تلاش و برنامهریزی مسئولان است.قوانین و ضوابط، آییننامهها و دستورالعمل، لوایح و... باید بستری مناسب برای دستیابی آسان به کار باشد. مسئولان باید افراد جامعه را با برنامهریزی دقیق و منسجم به کوشش و فعالیت هدایت کنند و باعث از میان برداشتن موانع و عوامل بازدارنده شوند.
در بعد دیگر، اهالی فرهنگ و هنر و رسانهها، سهم بسزایی در فراگیر شدن مقوله کار و فرهنگ کار در سطح جامعه دارند. خلق آثار فرهنگی، هنری، اطلاعرسانی و تبلیغات و برنامهسازی از مجموعه فعالیتهایی است که میتواند در جهت نهادینه کردن فرهنگ کار مفید واقع شود.
بهرهوری نیروی کار، یکی دیگر از مهمترین عوامل توسعه در جهت رشد و تقویت فرهنگ کار است. نیروی کار در هر سازمان و تشکیلاتی و یا هر واحد صنعتی و یا تولیدی و... بهعنوان عاملی مهم با استفاده از تعهد و تخصص و بهکارگیری صحیح و شایسته مهارت خود، اهمیت و نقش نیروی انسانی را در محیطهای شغلی آشکار میسازد.درمجموع میتوان گفت که برای بالا بردن سطح فرهنگ کار در میان اقشار جامعه همگان عهدهدار مسئولیت معرفی ارزش و قداست کار هستند.
مردم و مسئولان هرکدام به سهم خود معرف و مبلغ فرهنگ کارند. به جرأت میتوان گفت ایجاد و تقویت روحیه کارآفرینی؛ تشویق و ترغیب جوانان به مقوله کار و تلاش، خلاقیت و ابتکار، تعاون و همکاری، نوآوری و... از وظایف مهم و اساسی خانواده و آموزش و پرورش بهشمار میآید.از اینرو برای پاسخگویی به این مسئولیت نیازمند برنامهریزی دقیق هستیم.