از خوک‌ها بترسیم یا از بی‌تدبیری؟!

و عامل تمام این احتیاط‌ها و نگرانی‌ها اپیدمی آنفلوانزای جدید و البته کشنده موسوم به «آنفلوانزای خوکی» بوده است.

البته شنیدن این عبارات باید خوشحالمان کند چون بالاخره بعد از گذشت حدود 50 روز، یعنی روزی که نخستین مورد آنفلوانزای خوکی در مکزیک پیدا شد و بعد به شهرهای مکزیکوسیتی و سایر شهرهای این کشور انتقال یافت، دولت ما هم تصمیم گرفت ستاد مقابله با آنفلوانزا با عضویت معاون اجرایی رئیس‌جمهوری، معاون برنامه‌ریزی و نظارت راهبردی ریاست‌جمهوری، وزیر کشور، وزیر بهداشت، وزیر آموزش و پرورش و وزیر جهاد کشاورزی تشکیل دهد.

جای خوشحالی دیگری هم البته هست چون دولت ستاد مقابله با آنفلوانزا را با 4 وزیر کابینه‌اش در حالی تشکیل می‌دهد که مسئولان بهداشتی کشورمان خیلی وقت است خیال مردم را راحت کرده‌اند که با وجود گسترش جهانی، آنفلوانزای خوکی در ایران وجود ندارد.

پس ما حتما خیلی پیشرفته هستیم که با وجود عدم‌ظهور در حال حاضر، آنفلوانزای جدید ستاد مبارزه با آن را تشکیل دادیم.

علاوه بر این چند روز پیش هم با خبر شدیم که داروی مبارزه با آنفلوانزای خوکی هم در کشور تولید می‌شود و ایران تنها کشور در خاورمیانه است که توانایی تولید این دارو به شکل کپسول را دارد  (البته بماند که دبیر انجمن داروسازان ایران می‌گوید که دارو‌های ضد‌آنفلوانزا از جمله آنفلوانزای خوکی که از خانواده تامیفلوها هستند، در ایران تولید نمی‌شود و کاملا وارداتی هستند).

ما به اختلاف نظر بین مسئولان چه کار داریم؟ مگر پیشرفته‌تر از کشورهایی نیستیم که از همان ابتدا وقت خود را صرف آموزش مردم و حتی کودکان برای آشنایی با بیماری‌ جدید کرده‌اند.

ما که به این اقدامات نیازی نداریم چون مردمانمان آنقدر اطلاعات علمی بالایی دارند که نیازی به صرف هزینه برای آموزش آنها نیست. فقط نمی‌دانم چرا وقتی اسمی از آنفلوانزای خوکی می‌آید، صاحب‌نظران با خیال راحت می‌گویند ما که نه گوشت خوک می‌خوریم، نه خوک پرورش می‌دهیم، پس جای نگرانی نیست.

یا می‌گویند این آنفلوانزای خوکی چیست که این همه سر زبان‌ها افتاده؟ پس خدا را شکر که همه می‌دانند که ویروس این بیماری از راه هوا و از طریق انسان به انسان منتقل می‌شود و نه از راه حیوانی به اسم خوک.

حالا هم اگر هم بر فرض کاملا محال نمونه‌ای از این بیماری از راه مرز‌های کاملا کنترل شده کشور و از طریق یک مسافر وارد شود، اگر خدای نکرده یکی از همین مردم، مبتلا به علائم آنفلوانزای جدید شود، حتما می‌داند که چون با خوک در تماس نبوده پس با نخستین سرفه و عطسه و تب و لرز می‌تواند قرص سرماخوردگی مصرف کند؛ مراجعه به پزشک و آزمایشگاه و از این حرف‌ها که معنی ندارد!

همه چیز خوب خوب است آنقدر که هنوز نه ما خبرنگارها می‌دانیم و نه مسئولانمان که سازمان جهانی بهداشت اعلام کرده اسم این بیماری از اول ماه می‌2009 از H1N1 به AH1N1 تغییر کرده دلیل این تغییر نام هم این است که آنفلوانزا ابتدا با خوک شروع شد و بعد به انسان انتقال یافت.

پس الان هم ویروس از انسان به انسان منتقل می‌شود؛ یعنی این بیماری دیگر انسانی است نه خوکی. ولی همچنان ما از این بیماری به‌عنوان آنفلوانزای خوکی H1N1 یاد می‌‌کنیم.

خدا را شکر که هنوز موردی از آنفلوانزای جدید به کشور وارد نشده چون اگر این اتفاق بیفتد، فقط خدا می‌داند که با این همه پیشرفت چه بلایی بر سرمان می‌آید؟