دو تحول مرتبط با هم باعث بروز این لحظه موعود شدهاست. اول، مواضع بسیار تند دولت جدید اسرائیل به رهبری بنیامین نتانیاهو نخستوزیر و دوم، رابطه اعلام نشده اما آشکار میان پیشرفت روابط آمریکا و ایران و پیشرفت در صلح اعراب و اسرائیل.
تفاوت میان مواضع آمریکا و اسرائیل درباره چگونگی پیشبرد صلح اعراب و اسرائیل، چند روز پیش در تلآویو و بیتالمقدس غربی کاملا آشکار شد. جورج میشل فرستاده ویژه آمریکا در امور خاورمیانه هفته گذشته، بر تعهد آمریکا به راه حل تشکیل 2کشور تاکید دوباره کرد و در همین حال نخستوزیر اسرائیل و وزیر خارجه این رژیم در مواضعی جداگانه اما هماهنگ، هرگونه مذاکره جدی را منتفی دانستند.
بستر دیپلماتیک جدیدی که اکنون به وجود آمده این است که آمریکا و فلسطین بهدنبال راه حل تشکیل 2 کشور هستند در حالیکه اسرائیلیها به مسیر دیگری میروند. اسرائیل اکنون بر 4 اولویت تاکید میکند: پایان دادن به حملات موشکی از غزه به اسرائیل، مقابله با برنامه هستهای ایران، بهبود اقتصاد مناطق فلسطینی و به رسمیت شناختن اسرائیل بهعنوان یک حکومت یهودی توسط فلسطینیان بهعنوان اولین گام به سوی مذاکرات صلح.
این در حالی است که براساس گزارشهای رسانههای اسرائیلی و نویسندگانی چون شیمون شیفر در روزنامه یودیوت آهارونت، دولت اوباما به سرعت شکیبایی خود را در مقابل مواضع اسرائیل از دست میدهد و اعلام کرده که تا پایان دوره نخست ریاستجمهوریاش، توافقنامه صلح اسرائیل و فلسطینیان مبتنی بر راهحل 2کشور، منعقد خواهد شد. براساس این گزارشها، واشنگتن در خفا ناخشنودی خود را از مواضع نتانیاهو اعلام کردهاست.
برای گفتن اینکه آیا آمریکا به آرامی کنترل سیاستهای خاورمیانه را از اسرائیل، تندروهای اسرائیلی کنگره، لابیکنندهها و اندیشکدههای اسرائیلی پس میگیرد یا نه، خیلی زود است. این لحظه تاریخی و هیجانانگیزی برای آمریکاست که در آن، سیاستهای خاورمیانهایاش را براساس منافع ملیاش پیگیری کند و بهصورت منطقی به نیازهای مشروع اسرائیلیها، اعراب، ایرانیها و ترکها هم پاسخ دهد.
تاکتیکهای اسرائیل جدید نیست. اکثر دولتهای اسرائیلی در 40سال گذشته مواضعی اتخاذ کردهاند که بهطور کلی درک 3واقعیت حیاتی را به تاخیر انداخته است: پایان استعمار و شروع عقبنشینی از همه سرزمینهای اشغالی اعراب در سال 1967؛ پذیرش ایجاد یک کشور فلسطینی در کرانه باختری، غزه و بیتالمقدس شرقی به پایتختی بیتالمقدس بهعنوان پایتخت اسرائیل و فلسطین؛ و در نهایت موافقت با قطعنامهای مذاکرهای و مورد قبول دو طرف درباره موضوع پناهندگان فلسطینی که مبتنی بر قطعنامههای مربوطه سازمان ملل باشد.
4 دولت قبلی آمریکا نتوانستند اسرائیل را به مذاکره جدی درباره این موضوعات مجبور کنند. هزینه چنین سیاست غیرمحتاطانهای برای آمریکا خیلی بالاست. تسلیم محض آمریکا در برابر مواضع افراطی اسرائیل باعث شده که همه 400 میلیون جمعیت خاورمیانه کاملا علیه آمریکا به پاخیزند. نتیجه هم خاورمیانهای شده که بهطور گسترده درگیر جنگ، شورش، تروریسم، اشغال، مقاومت و ناامیدی فزاینده است.
آمریکا تصمیم گرفته که سیاست فشار، تهدید و تحریم خود را در مقابل ایران و سوریه تغییر دهد و اگر مذاکرات صلح اعراب و اسرائیل و اسرائیل و فلسطین بهطور همزمان خوب پیش برود، این سیاست شانس بیشتری برای موفقیت دارد. گام مهم اولیه در این مسیر آن است که اسرائیل حقوق برابر فلسطینیان و اسرائیلیها را بپذیرد و فقط بر سیاست شکستخورده به رسمیت شناخته شدن امنیت و نیازهای اسرائیل توسط اعراب تاکید نکند.
واشنگتن در لفظ این را میپذیرد اما سیاستش در عمل متفاوت است. اما اسرائیلیها هم در حرف و هم در عمل با این موضع مخالفند. اعراب بعد از سالها مخالفت، از مذاکرات صلحآمیز برای احیای حق برابر دو طرف حمایت میکنند.
ماموریت میانجیگری جورج میشل روشن است و او بدون شک تجربه و مهارت لازم را برای این کار دارد. اما آنچه هنوز معلوم نیست اینکه دولت آمریکا چه موضعی دارد؛چیزی که بهزودی معلوم میشود.
چندی پیش بهدنبال اعلام خبر کاهش بودجه دفاعی آمریکا معلوم شد که اسرائیل ممکن است بدون جنگنده نسل پنجمی باقی بماند و بودجه لازم را برای طراحی سیستمهای ضدموشکی که میگوید به آنها برای دفاع در برابر دشمنانش نیاز دارد، دریافت نکند. در بودجه جدیدی که چندی پیش توسط رابرت گیتس وزیر دفاع آمریکا ارائه شد، درباره تامین بودجه سیستمهای هتص-3 (تیر-3) اسرائیلی سخنی به میان نیامده است و همچنین پیشنهاد شده که تولید هواپیماهای F-22 Raptor متوقف شود.
به گزارش خبرگزاری روسی نووستی، عدمتامین مالی تولید اف-22 به آن مربوط است که کمپانی لاکهید مارتین سفارش تولید 187 هواپیما را انجام داده است. در این میان اسرائیل امیدوار بود که آمریکا بعد از این، محدودیت صادرات جنگندهها را لغو میکند تا مسئله اشتغال به کار کارگران حل شود.
تعلیق در تولید جنگندههای F-22 Raptor ضربهای به منافع دفاعی اسرائیل محسوب میشود؛ چرا که این هواپیماها قرار بود بهزودی در ترکیب نیروی هوایی اسرائیل قرار گیرند. روزنامه اسرائیلی جروزالم پست به نقل از کارشناسان گزارش میدهد که فعلا این مسئله رخ نخواهد داد: حتی لابی لاکهید مارتین نخواهد توانست وزارت دفاع را توجیه کند. در این میان جنگندههای چند منظوره نسل پنجمی F-35 Lightning II نیز به این زودی در اختیار اسرائیل قرار نخواهد گرفت.
عدمتمایل رابرت گیتس برای تامین مالی طرح موشکهای رهگیر هتص-3 چندان موجبات نگرانی اسرائیلیها را فراهم نیاورده است؛ چرا که اولا طرح توسط کمپانی آمریکایی بویینگ لابی میشود، دوما حتی اگر پنتاگون آن را در لایحه نهایی بودجه قرار ندهد به احتمال قوی این کار را مجلس نمایندگان و یا سنای آمریکا انجام خواهد داد. منابع آگاه خبری وزارت دفاع اسرائیل خاطر نشان میکنند که طرح هتص-3 حتی درصورتی که تامین مالی از سوی آمریکا کلا قطع شود نیز ادامه خواهد یافت.بهرغم عدمشفافیت درخصوص تامین مالی، آزمایش سیستمهای ضدموشکی اسرائیلی همچنان ادامه دارد.
دیلی استار- 29 آوریل 2009