همشهری آنلاین- سحر جعفریان: به زمانی که حسابداران شرکتها و کمپانیهای بزرگ و کوچک آمریکایی و اروپایی در حسابرسی روز بعد از عید شکرگذاری، ترازنامههای مالی را با جوهر قرمز (ضرر اقتصادی) یا جوهر مشکی (سود اقتصادی) پُر میکردند. واضح است که آنها همیشه امیدوار بودند سطورِ ترازنامههایشان به رنگ مشکی و به نشانه آغاز سودهای مالی آنچنانی در سال جدید و پیش رو مشخص شده باشند. از همان زمان بود که نامِ جمعه سیاه یا به عبارتی دقیقترهمان جمعه جوهر سیاه، بین افراد و اقشار مختلف آن جوامع نیز شهرت یافت. شهرتی که بتدریج، قالبِ رسم، سنت و فرهنگ به خود گرفت و بعدها حتی به جزیی از فرهنگ اجتماعی و اقتصادی سایر کشورها (فرامرزی) نیز تبدیل شد. رسم و فرهنگی که کلیدواژهاش حراجی بزرگ و کلیدتصاویرش ازدحام، درگیری و صفهای چند ده کیلومتری است. همچنان که این روزها در شهرها و روستاهای بزرگ و کوچک کشور شاهد هستیم بسیاری از فروشگاههای حضوری و آنلاین به تبلیغات گسترده بلک فرایدی خود با تخفیفاتی وسووسهانگیز از ۴۰ تا ۷۰ درصد پرداختند.
تخفیفزنی بدون شناخت بازار
آخرین جمعه ماه نوامبر، به نوعی مبدا تاریخیِ شروع خریدهای سال نو میلادی و کریسمس محسوب میشود که معمولا در این روز اغلب شهروندان کشورهای آمریکایی و اروپایی از نخستین ساعات آغاز روز، اغراق نیست اگر بگوییم در برخی سالها ثبت شده که شهروندان پیش از طلوع آفتاب، مقابلِ درب فروشگاهها و نمایندگی برندهای معروف، صفهای طولانی تشکیل دادهاند. صفهایی که از آنها تصاویر درگیری، خشونت و ازدحامهای دوران سنگی (!) بسیار ثبت میشود که البته محل اعجاب و تفکر است! فرهنگ بلک فرایدی اگر در آغازِ شکلگیری بر پایه غنیمت شمردن فرصتهای باقیمانده برای نونوار شدن ویژه سال جدید محسوب و یا به مثابه سودی بزرگ و هیجانانگیز از یک خرید آخر سالی با جامعه هدفِ مصرفکنندگان شناخته میشد اما در سالهای اخیر روایتهای متفاوتی از علل به وجود آمدن و زیربنای آن و یا الگوبرداری ناقص از آن از سوی کارشناسان حوزه اقتصاد، بازار و فرهنگ، قرائت شده است. «محمد»، فروشنده یکی از نمایندگیهای فروشِ برندی معروف از پوشاک داخلی است که ضمن اشاره به آگهیهای تبلیغاتی دفتر نمایندگیشان، میگوید: «چه کسی از تخفیف بدش میآید!؟ تخفیفی که درست و بر پایه وضعیت کلی بازار تعیین شده باشد، هم به سود فروشنده و هم به سود خریدار است. خیلی از فروشگاهها به ویژه آنلاینشاپهایی که یکی دو شبه به فالور زیاد رسیدهاند، فقط و فقط به فکر مالاندوزی خود در هر موقعیتی مانند همین بلک فرایدی هستند. چرا؟ چون اولا اجناس مرغوبی برای عرضه ندارند، دوما شبکه بازار داخلی و جهانی را به صورت تخصصی نمیشناسند که بخواهند با دادوستد بینالمللی هم سود خود و هم سود خریدار را تامین و تضمین کنند!»
نانِ توریست و مُد در روغنِ بلک فرایدی
پوسترِ تخفیفاتِ بلک فرایدیِ ۲۰۲۳ بر گوشه و کنارِ ویترین بسیاری از مغازههای کوچک و فروشگاههای شلوغ دیده میشود. «ابوالفضل»، فروشنده یکی از فروشگاههای اکسسوری پوشاک است. او به بنری با نوشته دُرشتِ «تخفیفِ واقعی به قیمتِ واقعی اجناسمان دادهایم، نه ۱۰ درصد و نه ۶۰ درصد! تخفیفِ ما ۳۰ درصد است» که محکم به قسمتی از دیوارِ ورودی فروشگاه چسبانده شده، اشاره میکند و میگوید: «قیمت و تخفیف ما واقعیست نه مثل بعضی از فروشگاهها که میآیند چند روز قبل از بلک فرایدی، قیمتهایشان بالا میبرند و بعد در این روز فضاسازی میکنند که ۶۰ درصد تخفیف میدهند! در حالی که با احتساب آن ۶۰ درصد تخفیف باز هم دارد گرانفروشی میکند!» «سامیار»، هم فروشنده همان فروشگاه است. او نگاهی متفاوت به بلک فرایدی دارد: «اگر رسم بلک فرایدی را در روزی مشخص برای کالاهای ایرانیِ درجه یک و باکیفیت برگزار کنیم یقین دارم که هم خریدها مقرون به صرفهتر خواهد شد و هم فضای رقابتیِ کیفی میان تولیدکنندگان ایرانی ایجاد میشود.» دامنه تاثیرگذاری اجتماعی و اقتصادی بلک فرایدی حتی به کمیت و کیفیتِ خدمات آژانسهای گردشگری نیز کشانده شده است. «کیوان»، کارمند یکی از این آژانسهای گردشگری در مرکز پایتخت میگوید: «حراجیهای بلک فرایدی، در اغلب موارد، مسافران را به کشورهای صاحب برندهای جهانی و یا پیشقراولانِ صنعتِ مُد میکشاند. ۶۰ درصد از مسافران ایرانی هم عازم شهرهای ترکیه یا دوبی میشوند. بلیت پرواز به این شهرها این روزها ناب است. آنقدر که بعضی مسافرها میتوانند بلیت خود را با قیمت توافقی و البته گزاف به مسافر متقاضی دیگر بفروشند.» سری تکان میدهد و آرام میافزاید: «در سایه همین بلک فرایدی از هتلدار، سوپرمارکتی، تاکسیران تا صاحب برند و تولیدکنندگان کلان سود میکنند. در این بین کسی هم که قصد خرید نداشته باشد وسوسه خرید به جانش میافتد و دست خالی بازنمیگردد.»
فالو کن، تخفیفِ بلک فرایدی بگیر!
با آغاز شمارش معکوس بلک فرایدی، بر تعداد دریافت ومواجه با پیامکهای تبلیغاتیِ «سودِ خرید بلک فرایدی امسال خود را در فروشگاه ما تضمین کنید!»، « ۶۰ درصد تخفیف شگفتانه با ثبت خرید خود از ۶ صبح تا پیش از ۱۲ نیمه شبِ ۳ آذر، در سایت...»، «روی کاناپهات لَم بده و با ما آنلاین از فروشگاهِ... ترکیه، خرید بلک فرایدی را تجربه کن!»، «اگه فالو، کامنت و تگ صفحه مجازی فروشگاه ما یادت نره، ما هم تخفیف بلک فرایدیت رو یادمون نمیره» و بسیاری از این دست نیز افزوده میشود. حالا دیگر بلک فرایدی، جهانشمول و فراگیر شده! آنقدر که صاحبان صنایع و تولیدکنندگان در کلانشهرها و حتی روستاهای کمجمعیت و دورافتاده هم در تلاشند تا سود خود را از این روز به بهانه احترام مشتری و رعایت حقوق آنان (!) در ایجاد یک فرصت طلایی، بهرهبرداری کنند. «خسرو» کاربر یکی از شبکههای مجازی در این باره نظر گذاشته: «به این کار ندارم که از فرهنگ یا سنت یک کشور دیگر الگوبرداری میکنیم که بهتر از آن سنت و فرهنگ را در پیشینه تاریخی خود داریم؛ الان فقط به این کار دارم که حداقل درست الگوبرداری کنید! هنوز جای زخمِ خرید کالای فیک و منجلِ بلک فرایدیِ سال گذشته من از یک سایت داخلی که ادعا میکرد اجناسش وارداتیِ کشور دوبی است، درد میکند!» کاربری هم با عنوانِ «خانمِ خانه» گفته: «قصد بیاحترامی ندارم ولی خیلی از این افراد که این روزها با کلی ناز و اَدا میگویند منتظرِ بلک فرایدی هستم تا آرزوهایم را بخرم (!)، همان افرادی هستند که تا دیروز خبر از جنس خوب، بورسِ کالا و حقوق مصرفکننده نداشتند؛ هموطن به خودت بیا.» «شاهین» هم مدیر تولید محتوای سایت یکی از فروشگاههای آنلاینِ معرف است. او معتقد است: «کپی هم اگر میکنیم بهتر است هایکپی باشد! فروشگاهِ ما در حراجی جمعه سیاه، به اجناسِ کهنه یا روی دست مانده و پیدا شده از انبارگردانی، تخفیف نمیزند! کاری که خیلی از فروشندگانِ غیرحرفهای انجام میدهند.» «فرشته»، همراه دوستانش به خرید آمده. او از حال و هوای بازار در روزهای منتهی به بلک فرایدی، این چنین میگوید: «حواست نباشد، در بلک فرایدی بیشتر از سود، ضرر میکنی! سال گذشته در حراجستانِ روز جمعه سیاه یکی از فروشگاههای اینترنتی معروف، خرید خود را ثبت و هزینه را پرداخت کردم. یک روز بعد از خرید، از همان فروشگاه با من تماس گرفتند و گفتند جنسی که میخواستید در انبار موجود نیست ولی مشابه آن با فلان مشخصات موجود است که البته دیگر شامل تخفیف بلک فرایدی نیست! وقتی جنس مشابهشان هم به دستم رسید تازه فهمیدم چه کلاهی سرم رفته.»
نگاه کارشناس
الگوپذیری تحریف شده، مصرفگرایی و خلا درونی
کیفیت اجناس، برندگرایی و کمیت تخفیفاتِ جمعه سیاه در برخی فروشگاههای کشور، به گونهایست که تعبیرِ بازار سیاه از آن، اغراقآمیز نیست! «صادق اسماعیلی»، جامعه شناس و پژوهشگر حوزه رفتارهای انسانی در این باره میگوید: «معنای اولیه بلک فرایدی به عنوان یک رفتار جمعی و اجتماعی که دیرینگی هم دارد در ابتدا یادآوری تحویل سال و توصیه به تحویل احوال و ظواهر افراد بوده که در ادامه و با گذر زمان، معانی ثانوی و جانبی مانند مصرفگرایی، مصرفزدگی و؟ در سایه نظامِ سرمایهداری نیز به خود گرفته؛ که متاسفانه در صادرات فرهنگی این سنت، بیش از معنای اولیه، معانیِ ثانوی و جانبی آن اهمیت و اولویت یافته است. بدین معنا که غالبا در کشورهای مبدا این فرهنگ و سنت، چوبِ حراجِ واقعی به کالاهای اصل و اورجینال میزنند. در حالی که در کشورهای مقصد، در پی فرآیند الگوپذیری ناقص، غرضورزانه و جاهلانه، حراجها غیرواقعی و اجناس هم عمدتا درجه ۲، ۳ و حتی ضعیفتر هستند.» اسماعیلی تاکید میکند: «بلک فرایدی، روزی برای آغاز خریدهای کریسمس است. روزی که در تقویم و ساختار فرهنگی و اقتصادی خانوادههای دیگر کشورها، نمیتواند معنای تاثیرگذاری داشته باشد. معنایی که منجر به اراده و عمل شود؛ یعنی در این روز، به طور حتم برای بسیاری از افراد، ضرورتِ خرید وجود ندارد ولی اگر افرادی بدون توجه به این عدم ضرورت اقدام به خرید آن هم خریدی نامطمئن میکنند، به مجموعه عوامل تربیتی، رفتاری، روانی و اجتماعی بازمیگردد؛ عواملی مانند تربیت براساس آموزههای غیربومی، ارزشگذاریِ مصرفی، خلاهای درونی، تاثیرپذیری و تقلیدِ ناآگانه، تحریفِ مفهمومیِ فرهنگِ عمومی و نهادینه شده. ناگفته نماند یکی از مهمترین علل ایجاد شرایط حراج در نظامهای اقتصادی- اجتماعی، علاوه تخفیفزنی بر کالاهایی که تاریخ انقضایشان نزدیک است یا تولیدشان از تقاضایشان بیشتر بوده، فراهم آوردن فرصت خرید مرغوب و بهینه برای طبقه متوسط جامعه است. برای طبقهای که در نظامهای فئودالی گذشته و سرمایهداری فعلی گرفتار نوعی از محرومیتها بوده است. اگر این فرصت به شایستگی ایجاد شود و از سویی، طبقه مرفه به دنبال تصاحب آن نباشد میتوان کلیت آن حراج را مثبت ارزیابی کرد.»
نظر شما