به گزارش همشهری آنلاین حصل خانجانی هم زیر و بم بافت فرش ترکمن را همینگونه از مادرش یاد گرفت. بعدها دید علاقهاش به میراث ترکمن و زادگاهش یعنی گمیشان، خیلی بیشتر از این است که فقط یک بافنده زبده فرش ترکمن باشد.به همین دلیل تصمیم گرفت تحصیلات تکمیلی را در رشته فرش ادامه دهد و حالا که نشان درجه یک هنری (معادل مدرک دکتری) دارد، چندی است موزه تخصصی ترکمن را در خانه خودش در شهرستان گنبدکاووس در استان گلستان دایر کرده و توانسته شیوه بافت ۲نقش قدیمی و فراموششده فرش ترکمن را احیا کند.
خانجانی تدریس در دانشگاه را کنار گذاشته و معلم هنرستان است و میگوید: «بچهها باید ارزش میراث کهن را بدانند و کارشناس شوند. من بافنده تربیت نمیکنم.»
وقتی رشته فرش در دانشکده دخترانه کوثر در گنبدکاووس راهاندازی شد، (۱۳۷۸) شما یکی از نخستین افرادی بودید که دانشجوی این رشته شدید، درحالیکه دستکم ۲دهه تجربه بافت فرش ترکمن را داشتید و دستبافتههایتان بهخوبی هم فروخته میشد. تحصیلات دانشگاهی چقدر برایتان راهگشا بود؟
عشق و علاقه من به فرش ترکمن از همان زمانی که مدرسه میرفتم خیلی زیاد بود. رنگها و طرحها برایم بهشدت مسحورکننده بود. کمکم به همه دستبافتهها، زیورآلات و هنر قوم ترکمن بینهایت علاقهمند شدم و همیشه این فکر را داشتم که چطور باید این میراث زنده بماند و چطور میشود طرح و نقشهای فراموششده ترکمن را احیا کرد. برای تحقق این هدف باید تحصیلات و دانشم را بیشتر میکردم.
اول فوقدیپلم و بعد کارشناسی فرش را گذراندم و در حالی که ۲دختر و یک پسر هم داشتم، فرشبافی هم میکردم. دانشگاه که درس میدادم، کتابی درباره «نظری بر هنر دستبافتههای قالی ترکمن در موزهها و گالریهای جهان» به دستم رسید که تصمیم گرفتم آن را ترجمه کنم، ولی چون چاپ آن با هزینه شخصی ممکن نبود، کتاب چاپ نشد.
اما جرقه احیای طرحهای قدیمی فرش ترکمن با همین کتاب در ذهنتان زده شد.
همینطور است. یکی دیگر از دستبافتههای ارزشمند مادران ترکمن «آسمالیق» بوده که در این کتاب دیدم تنها نمونهاش در موزه هنرهای تزیینی پاریس موجود است. زمانی که مادران، کاروان شتر عروس را به سمت خانه بخت میفرستادند در دو طرف شتر از دستبافتههای آسمالیق با نقوش متنوع و نمادین برای تزیین و زیبایی استفاده میکردند.
یکی از فرشهای موزه پاریس نیز به قرن دوازدهم میلادی میرسید به نام فرش «سلجوق» که با دیدن عکس آن اقدام به بازبافی و احیای آن با پشمهای دستریس و خودرنگ کردم. احیا و بازبافی طرح «انسی» متعلق به طایفه ارساری در قرن هجدهم میلادی یکی از آنها بود که توانست رتبه نخست بیستوپنجمین نمایشگاه فرش دستبافت ایران را کسب کند. بعضی از این طرحها به نخ بسیار نازک با رنگرزی گیاهی خاصی نیاز دارد تا درست مثل نمونه کهن احیا شود و برای این کار زمان زیادی وقت صرف کردم.
این روزها مشغول تدریس در هنرستان هستید و از تدریس در دانشگاه فاصله گرفتهاید. چرا؟
چون معتقدم کسی که میخواهد در دانشگاه رشته فرش بخواند، از دوران مدرسه باید کارشناس فرش و طراحی فرش شود؛ یعنی فرهنگ پشت این میراث کهن را بداند. من نیروی بافنده تربیت نمیکنم، کارشناس تربیت میکنم.
خانهتان مدتی است به موزه تخصصی فرش ترکمن تبدیل شده؛ البته بیشتر به موزه فرش ترکمن معروف است. موزه را با هزینه شخصی خودتان راه انداختید؟ چقدر بازدیدکننده دارد؟
علاقه من به فرهنگ اقوام ترکمن در طول این سالها باعث شد تا چند سال مجموعهدار هم باشم؛ از فرشهای ترکمن تا زیورآلات و دیگر دستسازهها و دستبافتههای ترکمن. طبقه بالای خانه که کوچکتر است زندگی میکنیم و طبقه پایین را با بازسازیای که انجام دادیم به موزه تخصصی ترکمن تبدیل کردیم. اشیایی که دارم قدیمی و موزهای است.
در شهر گنبدکاووس مرا میشناسند و دستبافتههای قدیمی را به موزه میسپارند؛ مثلا چندی پیش خانمی بافتههای نواریشکلی را به من داد که حدود ۱۵۰سال قدمت دارد. این موزه تخصصی توانسته اعتماد مردم را جلب کند و محل نمایش اشیایی شده که جای خودش را پیدا کرده و به جای اینکه به خارج برود، همینجا در معرض دید علاقهمندان است. مخاطبان با دیدن انسیها، توبرهها، جوالها، نوار چادرها و زیورآلات با نقوش مختلف، طوایف و تاریخ گذشتگان آشنا میشوند.
بازدیدکنندگان از نهادها و ادارهها، معمولا صبح و دانشجویان، دانشآموزان و علاقهمندان معمولا عصرها از موزه بازدید میکنند. امیدوارم این موزه لیاقت داشتههای ترکمن را داشته باشد.
چرا فرش ترکمن این همه طرح و نقش مجزا دارد؟
دستبافتههای ترکمن مملو از حرفها، قصهها و دردهاست. طوایف ترکمن هر کدام جدا از هم زندگی میکردند و چون بیشتر در حال کوچ بودند امکان تقلید از موتیفها و نمادهای یکدیگر را نداشتند. فقط طرحها و نقشههای هنری آنها زمانی انتقال پیدا میکرد که مثلا دختری به خانه بخت در طایفه دیگری میرفت و بافتههای مادرش را ذهنی میبافت. در کشور ترکمنستان هم که بارها برای همایشها و نمایشگاهها حضور داشتم دیدم که چطور به احیای نقوش کهن اهمیت میدهند.
تاریخچه فرش ترکمن
فرش ترکمن مهمترین بافته و نماد این قوم محسوب میشود. در طوایف ترکمن تکه، ارساری و یموت بافت قالی رواج زیادی دارد. برخی فرشهای ترکمنی با گره ترکی و برخی فارسی بافته میشوند. بافت فرش یکی از کارهای اصلی زنان ترکمن بوده است. کار اصلی مردان ترکمن دامپروری و کشاورزی بوده و در این میان زنان مسئولیت نگهداری از چادرها، فرزندان، امور خانه و بافت فرش را بر عهده داشتند.
علاوه بر بافت فرش، گلیم و نمد از دیگر ساختههای دستان هنرمند زنان ترکمن محسوب میشود. فرش ترکمن در ابتدا برای نیازهای معمول و تهیه جهیزیه برای دختران بافته میشد.
بافت فرش برای مقاصد اقتصادی و کسب درآمد به اوایل قرن بیستم میلادی بازمیگردد. نخستین خریداران قالی ترکمن تجار و بازرگانان روسی بودند. پس از آن همراه با گسترش ارتباطات اجتماعی اقوام ترکمن، فرش ترکمن نقش مهمی در دادوستدها و امور اقتصادی خانواده بر عهده داشت.
هر کدام از قالیها و فرشهای ترکمن نام مشخصی دارند که از نام طایفه بافنده آن گرفته میشود.
از طرفی هر نوع طرح و مشخصه فرش دارای کاربرد مخصوصی است. در این میان برخی طرحهای فرش مانند فرش بخارا نیز وجود دارد که مختص طایفه خاصی نیست، ولی دارای استاندارد و نقوش معینی است.
از فرشهای ترکمن به نام انسی برای پرده ورودی چادر، فرش اسمولدوق با طرحهای ۵ضلعی برای پوشش روی شتر در مجالس عروسی، فرش هاچلو برای انداختن روی زمین، گرمچ بهعنوان پادری یا گهواره کودک استفاده میشود. طوایف مختلف ترکمن مانند یموت، تکه، ارساری، گوکلان، قیزیل آیاق، ساریق و... هر کدام دارای طرحهای مختص خود هستند.
بیشتر بخوانید:
نقشهای شاخدار | ترکمنها چگونه تاریخ را ثبت میکنند؟
برگزاری نخستین نمایشگاه فرش عشایر در موزه ملی فرش ایران
نظر شما