اعلام کره شمالی برای آزمایش سلاح هستهای خود همزمان با به بنبست رسیدن مذاکرات با ایران بر سر درخواست از این کشور برای توقف غنیسازی اورانیوم خود، چندان تصادفی به نظر نمیرسد.
سالهای مدیدی است که منتقدان برنامة هستهای ایران ادعا دارند که این کشور در جستجوی رسیدن به سلاحهای هستهای است.
آنها بدون در دست داشتن هرگونه مدرک قانعکنندهای ادعا میکنند از آنجایی که ایران از سوی آمریکا مورد تهدید قرار گرفته است، لذا به منظور دفاع از خود، رویة کره شمالی را در پیش گرفته تا با دستیابی به سلاحهای هستهای، خود را در برابر هرگونه حملات قریبالوقوع از سوی آمریکاییهان، ایمن سازد.
اما علیرغم ادعاهای آنها، ایران همواره اصرار دارد که برنامة هستهایاش تنها در راستای اهداف صلحآمیز بوده و مطابق با شروط ذکر شده در پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای و تحت تضمینهای کامل آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) پیش میرود.
آژانس بارها طی دورة بازدیدهای مداوم خود از پایگاههای هستهای ایران، اعلام کرده است که هیچگونه انحراف و یا دگرسویی در فعالیتهای هستهای این کشور دیده نشده است.
کشورهای بعدی
ارزیابیهایی در مورد تأثیر یک آزمایش احتمالی هستهای توسط کره شمالی بر جغرافیای سیاسی و همچنین روند کنونی پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای صورت گرفته است.
واکنش سایر کشورهای منطقه – بهویژه کشورهایی که از قابلیت دستیابی به تسلیحات هستهای برخوردارند و یا در گذشته تمایلاتی برای رسیدن به این قابلیت از خود نشان دادهاند – نسبت به آزمایش هستهای کره شمالی نیز تحت نظارت قرار گرفته است.
در همین زمینه ژاپن، کره جنوبی و تایوان در مرکز توجهات بینالمللی قرار گرفتهاند.
ژاپن از دیرباز از انرژی هستهای برخوردار بوده و علاوه بر این، توانایی بالقوة توسعة تسلیحات هستهای را نیز دارد.
در سال 2000 این کشور حدود 55 تن پلوتونیم پایه در اختیار داشت. باید متذکر شویم که این مقدار پلوتونیم برای ساخت 10 هزار کلاهک اتمی ( چیزی بیش از زرادخانههای تلفیق شدة آمریکا و روسیه تحت START II) کافی است.
کره جنوبی هم که تحقیقات خود در زمینة تسلیحات هستهای را از دهه 1970 آغاز کرده بود، ظاهراً به دلیل فشارهای آمریکا در اوایل دهه 1980 برنامههای هستهای خود را متوقف کرد.
البته اوایل سال جاری، دانشمندان کره جنوبی اعتراف کردند که سالهاست – مدت زمانی بیشتر از آنچه که بقیه تصور میکنند – در حال انجام یک برنامه تحقیقاتی هستهای به صورت آزمایشی هستند. این در حالی است که آنها هرگونه تمایل برای ساخت تسلیحات هستهای را انکار میکنند.
تایوان نیز در اواخر دهه 1970 و اوایل دهه 1980 از یک برنامة تسلیحات هستهای برخوردار بود، اما در واکنش به فشار آمریکا آن را کنار گذاشت.
با این حال، این کشور هنوز از یک صنعت هستهای نسبتاً فعال و تعداد زیادی دانشمندان هستهای مستعد برخوردار است.
چالشهای جدید پیش روی انپیتی
تکثیر هستهای به یکی از نگرانیهای عمده در برابر امنیت بینالمللی مبدل شده است. از یک طرف با رشد فزاینده تقاضای جهانی برای استفاده از انرژی هستهای و مواد غیرکربنی در راستای حفظ محیط زیست روبرو هستیم.
از طرف دیگر نگرانیهای جدی در مورد استفاده از مواد هستهای به منظور تولید تسلیحات وجود دارد. در طول 36 سال اخیر وظیفه تضمین استفادة صلحآمیز از تکنولوژیهای هستهای به آژانس محول شده است که این ارگان به عنوان بازوی کمکی انپیتی نیز عمل میکند.
تغییرات عمده در عرصة بینالمللی و پیشرفت در زمینة تکنولوژیهای جدید، مرور و بازبینی مشروط و مقررات فعلی قید شده در پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای را ضروری ساخته است.
با این وجود، چندین فرصت به وجود آمده در طول کنفرانسهای گذشته که به همین منظور ترتیب داده شده بودند، از دست رفته است.
ظاهراً در حال حاضر، مقولة منع گسترش تسلیحات هستهای به وسیله 3 فرضیة اصلی دچار چالش شده است؛ اولاً، یک جستجوی گستردة جهانی برای کشف منابع جدید انرژی که موجبات افزایش تقاضا برای کسب انرژی هستهای را فراهم آورده است.
ثانیاً، سیاستهای پایدار کشورهای قدرتمند هستهای در راستای حفظ و توسعة تسلیحات هستهای که به منظور افزایش منافع و تحمیل سیاستهای خود بر سایر کشورها اتخاذ میشود. ثالثاً، عدم کفایت سیستمهای نظارتی هستهای که علت آن را باید در تغییرات عملکردی و ساختاری مورد نیاز جستجو کرد.
رویکردهای خصومتآمیز
پس از واقعة یازده سپتامبر، مبارزه با تروریسم به شدت بر روابط بینالمللی سایه افکند. وسوسه توجیه هرگونه اقدام ناشایست به بهانه مبارزه با تروریسم، موجب شد این عملیات به یک مقوله سیاسی – مذهبی تبدیل شود و در معانی گستردهتر به یک «برخورد تمدنها» منجر گردد.
پیداست که در یک اوضاع خصومتآمیز، ایجاد یک گفتوگوی پربار میان احزاب مخالف و بررسی موضوعات کلیدی از جمله درخواستهای روزافزون برای دستیابی به انرژی هستهای و مقولههای مهم امنیتی بینالمللی همانند منع تکثیر سلاحهای هستهای، بسیار مشکل خواهد بود.
از قرار معلوم، برخی از کشورهای غربی درصددند تا بهوسیله تعیین مقرراتی تکموردی – که از نظر سایر اعضای انپیتی (به عبارت دیگر غیرمتعهدها) این عمل انحراف از روح این پیمان به شمار میرود و ممکن است به حقوق مسلم آنها برای استفاده صلحآمیز از تکنولوژی هستهای همانگونه که در ماده چهار این پیمان ذکر شده است، تجاوز شود – بر نقطه ضعفهای فعلی پیمان انپیتی چیره شوند.
در حال حاضر بر کسی پنهان نیست که قدرتهای مذکور قصد دارند با تحمیل موانعی بر سر راه تولید سوخت هستهای توسط کشورها (به استثنای کشورهای برگزیدهای که در حال حاضر از قابلیت غنیسازی هستهای برخوردارند) اساس انپیتی را پایمال کنند.
تلاشهایی نیز در راستای ایجاد یک بانک بهاصطلاح سوخت هستهای توسط تعداد معدودی از کشورهای دارای تسهیلات غنیسازی اورانیوم و ممانعت از سایر کشورها برای توسعة تسهیلات غنیسازی بومی خود، صورت گرفته است.
بهواقع، تلاشهای مذکور با هدف ناکام کردن برخی کشورهایی که از قابلیت توسعة تسهیلات غنیسازی برخوردارند و یا سایر کشورهایی که امید به داشتن چنین قابلیتی در آینده را دارند، طرحریزی شده است.
چنین چالشهایی از نظر کشورهایی همچون ایران به عنوان یک «آپارتاید هستهای» قلمداد میشود. اگرچه این روزها برنامة هستهای ایران با ریشه روابط تیرة ایران – آمریکا شدیداً مورد توجه همگان قرار گرفته است، اما با بررسی دقیقتر پیشنهادهای مطرح شده توسط مذاکره کنندگان اروپایی – با پشتیبانی آمریکا– درطول مذکراتشان با ایران، درمییابیم که مذاکره کنندگان مذکور آشکارا تمایل دارند از جانب خود، برخی از مواد انپیتی به ویژه مواردی که به حقوق کشورهای غیر برخوردار از تسلیحات هستهای برای تولید سوخت هستهای حتی در چهارچوب کامل تضمینهای آژانس بین المللی انرژی اتمی مربوط میشود را اصلاح کنند.
در واقع انپیتی آشکارا به جستوجو برای قابل دسترسی ساختن تکنولوژیهای هستهای برای کشورهای غیربرخوردار از سلاحهای هستهای اشاره دارد. در بخش مقدمة انپیتی اذعان شده است که «منافع کاربریهای صلحآمیز از تکنولوژی هستهای باید به منظور پیشبرد اهداف صلحآمیز برای تمامی کشورهای عضو این پیمان قابل حصول باشد.»
ماده 4 پیمان انپیتی، استفاده از تمامی تکنولوژیهای چرخة سوخت هستهای شامل کاملترین امکان مبادلة تجهیزات، مواد و اصلاحات تکنولوژیکی و علمی را به عنوان یک «حق لاینفک» برشمرده است.
ماده 4 یکی از شروط ضروری در این پیمان مهم به شمار میرود که به موجب آن، کشورهای مهم غیر برخوردار از سلاحهای هستهای برای پذیرش محدودیتهای هستهای قید شده در انپیتی متقاعد شدهاند و این به افزایش پذیرش جهانی این معاهده کمک شایانی کرده است.
نیاز روزافزون به انرژی هستهای
تحقیقات حاکی از آن است که تا سال 2030 حدود 27 درصد از جریان الکتریسیته جهان از طریق نیروگاههای هستهای تولید خواهد شد. در حال حاضر این میزان تولید 19 درصد است.
در آمریکا، دولت بوش از یک رنسانس هستهای سخن میگوید. رئیس جمهوری جورج دبلیو بوش، طی سخنرانی خود در مورد سیاست هستهای در آوریل 2005، انرژی هستهای را -که وی آن را مطمئنترین و کاملترین منبع نیرو در جهان قلمداد میکند- در اولویت بالایی قرار داد (نیویورک تایمز، 5 می 2005).
صنعت هستهای آمریکا بر آن است تا پیش از سال 2020 میلادی، 50 نیروگاه هستهای تأسیس کند. همچنین محمد البرادعی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز در مورد نقش انرژی هستهای در آینده خاطرنشان کرده است که: «بیشترین چیزی که ما به دنبال آن هستیم و آنچه ما از کشورها انتظار داریم، بررسی فواید بالقوه توسعة نیروی هستهای برای مسائل زیست محیطی و رشد اقتصاد جهانی است.»
عجیب اینکه استدلال اصلی منتقدان برنامة انرژی هستهای ایران بر این قرار است که به علت برخورداری ایران از منابع عظیم نفت و گاز، این کشور دیگر نیازی به انرژی هستهای ندارد. این در حالی است که کشورهایی همچون انگلیس، کانادا و روسیه که همگی از صادرکنندگان نفت هستند، به منظور تأمین نیازهای الکتریسیته خود به انرژی هستهای متکیاند.
استانداردهای مضاعف
علاوه بر کره شمالی، چندین کشور دیگر در گذشته به صورت پنهانی، آزمایشهایی در زمینة ساخت تسلیحات انجام دادهاند.
اما حداقل در مورد متحدان آمریکا، آژانس به جز یک هشدار آشکار، هیچ گمانهزنی دیگری در مورد وجود تمایلات «پنهانی» هستهای انجام نداد و هیچ تقاضایی نیز برای عدم استفادة دائم آنها از تکنولوژی هستهای (آنچه که در حال حاضر از ایران خواسته میشود) درخواست نکرد.
اسرائیل به عنوان یکی از متحدان نزدیک آمریکا یک مورد ویژه در این زمینه است. این کشور تحت یک سیاست «ابهام استراتژیک»، موضوع دارا بودن سلاحهای اتمی را نه پذیرفت و نه تکذیب کرد، اما اکثر کارشناسان معتقدند این کشور حدود 200 کلاهک هستهای دارد. اولین بار مردخای وانونو (Mordechai Vanunu) یکی از تکنیسینهای هستهای اسرائیل بود که فاش کرد اسرائیل در راکتور اتمی دیمونا، بمبهای نوترونی و هیدروژنی تولید میکند.
بسیاری از کشورهای عضو انپیتی مکرراً در طول «کنفرانسهای ویژه بازبینی انپیتی» از اسرائیل درخواست کردهاند به این معاهده بپیوندد و تسهیلات هستهای خود را تحت نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی قرار دهد.
قطعنامه 1995 این کنفرانس در مورد خاورمیانه، یک عامل کلیدی برای تضمین پیوستن مصر به گسترة بیحد و حصر پیمان انپیتی شد. در سند 2000 برای اولین بار نام کشور اسرائیل ذکر شد، اما این کشور از حمایت همهجانبة آمریکا برخوردار شد و کنفرانس از اعمال اقدام دیگری در راستای تشویق اسرائیل برای عضویت در انپیتی خودداری کرد.
اخیراً (سپتامبر 2006) طی یکی از نشستهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی، آمریکا و متحدانش به منظور بلوکه کردن یک قطعنامة عربی – ایرانی که در آن، پیوستن اسرائیل به انپیتی و تبدیل شدن خاورمیانه به منطقهای عاری از سلاحهای هستهای، درخواست شده بود، با هم یکپارچه شدند.
احمد ابوالغیط، وزیر امور خارجه مصر در همین راستا اظهار داشت: «به منظور درک نگرانی کشورهای غربی از برنامة هستهای ایران، از سوی کشورهای عربی و کشورهای در حال توسعه، لازم است که کشورهای غربی همگان را متقاعد سازند که از آنچه قانونی است، حمایت میکنند و جانبدارانه عمل نخواهند کرد.» (رویتر، 24 سپتامبر 2006 )
وی همچنین ضمن قلمداد کردن برنامة هستهای اسرائیل به عنوان یک «چالش مستقیم» در برابر پیمان انپیتی، گفت کشورهای غربی باید بین اسرائیل و سایر کشورها تفاوتی قائل نشوند.
توجه به آینده
پس از آزمایش هستهای کره شمالی، مقولة منع گسترش سلاحهای هستهای با یک چالش بیسابقه روبرو شد. در شرایط بحران کنونی، بررسی مسائل حیاتی که پیمان انپیتی را با چالش روبرو میسازند، بسیار ضروری است. تمامی مسائل مذکور در 2 مورد عمده خلاصه میشوند.
اولین مورد، نیاز روزافزون به برخورداری از انرژی هستهای و مورد دوم استفاده نظامی از انرژی هستهای است. به منظور مقابله با گرایشهای جدید در جهت توسعة هستهای، اتخاذ یک شیوة جدید برای رسیدگی به این مشکل، به نظر صحیح میرسد. در اینجا به چند ایده برای حل این مشکل اشاره میکنیم:
- کشورهای دارندة تسلیحات هستهای که عضو انپیتی نیستند، باید از طریق ایجاد انگیزههای لازم و در صورت نیاز از طریق اعمال فشار به این پیمان بپیوندند.
- کشورهای دارندة تسلیحات هستهای عضو انپیتی باید به تعهدات خود در راستای حصول به جهانی عاری از تسلیحات هستهای عمل کنند. به عنوان قدم اول، آنها باید از استفاده و یا حتی تهدید به استفاده از تسلیحات هستهای خودداری کرده و در راستای مرور دکترینهای نظامی خود به منظور تضمین عدم استفاده از سلاحهای هستهای، اقدامات لازم را انجام دهند.
- پیروی از سایر معاهدات که با ماهیت انپیتی مغایرت دارد، ممنوع شود.
- عملکرد کشورهای قدرتمند و برخوردار از انرژی هستهای به ویژه آمریکا در جهت نیاز به گسترش برنامههای هستهای باید مورد بازبینی قرار گیرد که انجام برخورد منصفانهای در این رابطه ضروری به نظر میرسد.
- تشویق برای ایجاد نوآوریهای تکنولوژیکی در زمینة انرژی باید از طریق یک نهاد بینالمللی با هدف دستیابی به راهحلهایی در مورد فرضیههای ویژه، صورت گیرد.
حرکت سریع به سمت تولید نسل چهارم نیروگاههای هستهای که از استانداردهای امنیتی بالاتری برخوردار است، با هدف ایجاد یک راهحل برای مشکل استفاده از مواد هستهای برای ساخت تسلیحات، ضروری به نظر میرسد.
البته در این خصوص، نیاز به انجام تحقیقات بیشتری در زمینه تکنولوژی «همجوشی هستهای» وجود دارد.
مسلم است که این امر با مشارکت تمامی کشورهای علاقهمند به توسعة این تکنولوژی از موفقیت بیشتری برخوردار خواهد شد.