25 سال از آخرین رویارویی آنها در فینال جام پادشاهی اسپانیا میگذرد ولی لحظه لحظه آن مسابقه و نقش بازیگران آن شب برای همیشه در حافظه فوتبال باقی میماند. شبی که بارسلونا با ستاره نامدارش مارادونا که در آن زمان 23 ساله بود، مغلوب آتلتیک بیلبائو با مربیگری خاویر کلمنته شد.
مارادونا در ژوئن سال 1982 و در حالی که هنوز 22 سال نداشت، با رقم 3/7 میلیون دلار که در آن زمان رکورد نقل و انتقالات به شمار میرفت، از بوکاجونیورز آرژانتین به بارسلونا پیوست. نونس، رئیس وقت بارسا با خرید نابغه آرژانتینی و همچنین برندشوستر آلمانی، میخواست دوران موفق یوهان کرایف در دهه 70 را دوباره زنده کند. آخرین قهرمانی بارسلونا در لالیگا به سال 1974 و دوران بازیگری ستاره هلندی بازمیگشت و تحمل این ناکامی برای هواداران بسیار دشوار بود ولی ماهعسل مارادونا در نوکمپ خیلی زود به پایان رسید. او مخالف تمرینات سنگین ادولاتک بود و وقتی تیم در لالیگا نتیجه نگرفت، این سرمربی آلمانی بود که قربانی شد.
جانشین او سزار منوتی بود که پس از نتایج ضعیف آرژانتین در جام جهانی 1982 برکنار شده بود و به بارسلونا فرا خوانده شد، چرا که روحیه هموطن جوانش را خوبی میشناخت. هرچند بارسا برای نهمین سال متوالی در حسرت قهرمانی اسپانیا باقی ماند ولی منوتی توانست قهرمانی جام حذفی را با پیروزی 2 بر یک مقابل رئالمادرید از آن تیمش کند. پیروزی مقابل رقیب قدیمی با جشنهای باشکوهی همراه بود. تنها روزنامه محلی «لاوانگاردیا» بود که هشدار داد: «نباید فراموش کنیم که فصل آن اندازه که میخواستیم خوب نبود. تا چه زمانی باید برای قهرمانی لیگ و معتبرترین تورنمنت، جام قهرمانان اروپا صبر کنیم؟»
جنگ لفظی منوتی و کلمنته
فصل 84-1983 با امیدواری زیادی شروع شد. منوتی میخواست بارسا را براساس سبک تهاجمی و خلاقانه بسازد. او در کتابش به نام «فوتبال بدون حقه» که در دوره پس از پایان جنگهای فالکلند در آرژانتین فروش بسیار خوبی داشت، کاملا این روش را شرح داده بود. منوتی در این تز فوتبال دفاعی و تخریبی که مورد علاقه مربیان سختگیر است را «فوتبال مستبدانه» نامیده بود و در آن زمان تصویر چنین فوتبالی در آتلتیک بیلبائو رقیب خشن بارسا تداعی میشد.
تیم منطقه باسک با مربیگری خاویر کلمنته در فصل قبل به قهرمانی اسپانیا رسیده بود و منوتی قبل از رویارویی دو تیم در هفته چهارم، جنگ لفظی را شروع کرد: «روزی که اسپانیا (کلمنته) تصمیم بگیرد در زمین فوتبال به جای گاو، گاوباز باشد، فوتبال بهتری بازی خواهد کرد.» کلمنته هم پاسخ داد که نمیخواهد از آرژانتینی حرافی که بیشتر از تدریس فوتبال مشغول تفریح است، چیزی یاد بگیرد.
مشاجره تند مربیان، جرقهای بود تا بازیکنان را به جنگ خونینی بفرستد. برای مارادونا رفتار کلمنته در قبال منوتی، یادآور چیزی بود که به باور او نژادپرستی اسپانیاییها در برابر خودش بود. او همچنین عقیده داشت که سهلانگاری داوران اسپانیایی، انجام سبک فوتبال کلمنته مبتنی بر خطاهای خشونتآمیز را آسانتر میکند. با چنین پیشزمینهای بود که دو تیم برای نبرد حساس در نوکمپ آماده میشدند.
قصاب بیلبائو
بارسا با دو شکست در سه بازی اول، لیگ را بد شروع کرده بود و حالا باید با مدافع عنوان قهرمانی روبهرو میشد. بارسلونا شروع خوبی داشت و بدون اینکه چندان از بازی خشن باسکیها عذاب بکشد، نیمه اول را با پیروزی2 بر صفر به پایان برد. اما فاجعه در نیمه دوم از راه رسید. 12 دقیقه از شروع دوباره بازی گذشته بود که مارادونا حرکتی را از وسط زمین به سمت دروازه حریف شروع کرد، ولی گویکوچهآ، مدافع حریف با تکل از پشت، مانع حرکت او شد.
حتی با معیارهای بیلبائو هم این یکی از بیرحمانهترین خطاهای تاریخ فوتبال اسپانیا محسوب میشد. بعد از آن بازی بود که ادوارد اوون، روزنامهنگار انگلیسی گویکوچهآ را «قصاب بیلبائو» نامید. در کنفرانس مطبوعاتی پس از بازی، منوتی به سابقه تاریخی بیلبائو در استفاده از بازیکنانی که تنها با هدف مصدوم کردن حریف به زمین میروند، اشاره کرد. او گویکوچهآرا متهم کرد که از تبار ضدفوتبالیستهاست و تقاضا کرد که او برای همه عمر محروم شود.
مدافع بیلبائو که به خاطر این خطا تنها یک کارت زرد گرفته بود، از طرف مقامات فوتبال اسپانیا 10 جلسه محروم شد. اما این تسکینی برای مارادونا نبود، چراکه به دلیل آسیبدیدگی شدید تاندونهای مچ پایش، سه ماه غایب بود. در سیام آوریل 1984، بیلبائو برای دومین سال متوالی قهرمان لالیگا شد. یک هفته بعد، بارسلونا و آتلتیکبیلبائو در حضور خانواده سلطنتی و صدهزار تماشاگر ورزشگاه سانتیاگو برنابئو، در فینال جامحذفی، روبهروی یکدیگر قرار گرفتند. حداقل نیمی از اسپانیا چشم به تلویزیون دوخته بود تا این بازی را تماشا کند.
اینبار نوبت جنگ لفظی مارادونا و کلمنته بود. مارادونا روز قبل از بازی گفت که کلمنته جرات ندارد در چشمانم نگاه کند و مرا احمق بخواند. کلمنته هم پاسخ داد: «مارادونا احمق است. شرمآور است که بازیکنی با چنین درآمدی، کمترین ویژگیهای انسانی را ندارد.» این جملهها، صحنه را بیشتر برای یک درگیری خشن آماده میکرد تا یک بازی فوتبال. بیلبائو با گل دقیقه سیزدهم «اندیکا» جلو افتاد و حملات زیاد بارسلونا برابر فوتبال خشن و دفاع بسته بیلبائو و درخشش زوبی زارتا درون دروازه بینتیجه بود.
در پایان بازی، جشن قهرمانی بیلبائو با خروج بازیکنان خشمگین بارسلونا همزمان شد. مارادونا که هرگز ظرفیت شکست را نداشته، با حرکت تحریکآمیز «سولا» بازیکن حریف به مرز انفجار رسید. مشت او سولا را به زمین انداخت و پس از آن نوبت بازیکنان بیلبائو بود که به او حمله کنند.
در میان آنها قصاب معروف باسک هم دیده میشد. گویکوچهآ که مچپای مارادونا را در ابتدای فصل مصدوم کرده بود، این بار لگدی به او زد که بازیکن آرژانتینی به طرز معجزهآسایی، از آن جان به در برد. اکثر بازیکنان دو تیم به این درگیری کشیده شدند. در برابر دیدگان وحشتزده خوان کارلوس، پادشاه اسپانیا و میلیونها اسپانیایی، بازیکنان دو تیم با مشت و لگدهایی که به جنگهای خیابانی شبیه بود به جان هم افتادند.
برند شوستر هم در یادآوری آن فینال میگوید: «آنها از شروع تا پایان، دیهگو را تحریک کردند. وقتی داور سوت پایان بازی را به صدا درآورد، صدای کرکنندهای شنیدم. برگشتم و دیدم که دیهگو درحال دعوا با گویکوچهآ است. صحنههای دیوانهواری بود، ولی با بیلبائو به چنین چیزهایی عادت داشتیم.» این حادثه مدیران بارسلونا را متقاعد کرد که رفتار مارادونا شهرت یکی از محبوبترین باشگاههای جهان را به خطر انداخته. یکی از مدیران وقت باشگاه میگوید: «وقتی صحنه دعوای مارادونا و درگیری که بعد از آن بهوجود آمد را دیدم، متوجه شدم که دیگر نمیتوانیم با او ادامه بدهیم. بعداز آن بازی بود که نونس به فکر افتاد مارادونا را به بهترین قیمت بفروشد.»
مارادونا و مدیربرنامههایش هم مذاکره با ناپل را تسریع کردند و در نهایت به این نتیجه رسیدند که باشگاه جنوب ایتالیا که به دنبال اولین قهرمانی است، چالش بهتری نسبت به یوونتوس است که با پلاتینی به همه افتخارات دست یافته. این فینال جنجالی پایان عصر منوتی محسوب میشد. نونس که از زوج آرژانتینیاش خلاص شده بود، به سراغ تری ونبلز رفت و این مربی که در آن زمان خارج از انگلیس شهرت چندانی نداشت، توانست در فصل
1985 – 1984 به انتظار 11 ساله کاتالانها برای قهرمانی اسپانیا پایان دهد.ولی این فینال جنجالی برای همیشه در ذهن فوتبال دوستان اسپانیایی باقی میماند.