این حرکت در حالی صورت گرفت که امام جمعه مکه در عربستان سخنان تحریک آمیزی علیه شیعیان به زبان میآورد. شاید لازم باشد بهطور اجمال دلیل نفوذ جریانهای تفرقهافکنانه بهویژه در کشور عربستان را بررسی کنیم.
سیاستهای دولت عربستان و نفوذ جریان تندروی تکفیری در دستگاه سیاسی عربستان 2 دلیل عمده نحوه برخورد دولت این کشور با شیعیان است. این دو عامل باعث شده است که شاهد فراز و نشیبهایی در مواجهه دولت این کشور با شیعیان باشیم.
به این معنا که گاه شیعیان فرصت فعالیت بیشتری در این کشور پیدا میکنند- هرچند نه قابل مقایسه با فرصتی که اهل تسنن و سایر مذاهب در ایران دارند- و گاهی هم جریان تکفیری میدان گرفته و فعالیت شیعیان را محدود میکنند. عربستان و سایر کشورها در برخورد با تشیع باید 2 نکته را مد نظر قرار دهند.
اول، اهل تشیع که در این کشورها زندگی میکنند از حقوق شهروندی برخوردارند. آمار رسمی، تعداد اهل تشیع عربستان را یک تا یک و نیم میلیون نفراعلام میکند، اما نزدیک به 3 یا 4 میلیون اهل تشیع در این کشور زندگی میکنند و جریان تشیع حق دارد بهعنوان شهروند این کشور از حقوق شهروندی برخوردار باشد.
دوم، زائران عظیم و سیل مشتاقان شیعه، همه ساله از ایران و سایر کشورها به مکه و مدینه میروند. این دو شهر، شهرهای اسلامی هستند. مکه و مدینه به تمامی جهان اسلام تعلق دارد و فرصت استفاده از این ذخیره، باید به تمامی مسلمانان داده شود. عربستان باید فرصت بهرهبرداری از این ذخیره معنوی را به تمامی مسلمانان شیعه بدهد.
عربستان و سایر کشورهای اسلامی باید قوانین بینالمللی را درباره پیروان مذهب شیعه رعایت کنند. اما متأسفانه میبینیم کشوری مثل عربستان نه تنها این قوانین را رعایت نمیکند بلکه شاهد نقض حقوق مسلمانان بهطور عام، حقوق شیعیان بهطور خاص و حقوق شیعیان ایران بهطور اخص از سوی این کشور هستیم.
لازم است ذکر کنیم که برای از بین بردن توطئه دشمن، ضروری است دانشمندان اسلام آگاهیشان نسبت به مذاهب یکدیگر بیشتر باشد. اگر دانشمندان مذاهب آگاهی کامل داشته باشند، بسیاری از زمینهها برای توطئه دشمن از بین خواهد رفت.
همکاری مشترک دانشمندان تشیع و تسنن در معرفی مشترکات و بازنگری در موارد اختلافات، فضایی ایجاد میکند تا در یک فرصت مجدد، زمینههای توسعه موارد مورد اشتراک به بحث و بررسی گذاشته شود و در نتیجه مسائل مورد اختلاف را به موارد مورد اتفاق تبدیل کند