بهطوری که در اولین روز اردیبهشت اعضای شورای شهر تهران در یکصد و هشتاد و ششمین جلسه شورای شهر تهران یک فوریت طرحی را بهتصویب رساندند که به موجب آن سیاستهای شهری در تهران به گونهای پیش میرود که نیازهای کودکان در آن لحاظ شده و به حقوق آنها توجه شود.قبل از این هم محمدهادی ایازی، مشاور عالی شهردار تهران، از اجرای طرح محله دوستدار کودک، در محله دروازه غار در منطقه ۱۲ خبر داده بود و گفته بود: متأسفانه در کشور با وجود اقدامات بسیار اساسی برای کودکان، همواره بعضی از مسائل آنان مورد غفلت قرار میگیرد که ممکن است عوارض اجتماعی آن برای همه زیانبار باشد.
با این حال ظاهرا به عقیده کارشناسان این طرح با وجود اینکه جای خوشحالی دارد ولی اجرایی شدن آن با مشکلات زیادی روبهرو است. دکتر ربابهشیخالاسلام، متخصص مدیریت سلامت عمومی و اپیدمیولوژی تغذیه، مدیر مؤسسه تغذیه، سلامت و توسعه و مجری طرح محله دوستدار کودک در منطقه 12 درباره این طرح و مشکلات پیش روی آن در این گفتوگو بیشتر توضیح میدهد.
- خانم دکتر با این سؤال شروع کنیم که اصلا طرح محله دوستدار کودک چه اهدافی را دنبال میکند؟
شورای شهر تهران موافقت کرده که شهر تهران بهصورت شهر دوستدار کودک در آید. این خبر جای خوشحالی دارد منتها مسئله مهم این است که برای اینکه شهری دوستدار کودک شود، تنها تغییرات شهرسازی و ایجاد پارک و اتاق بازی اینطور که در موافقتنامه اجرای طرح آمده کافی نیست و مسائل دیگری هست که باید در مورد کودکان به آن توجه کنیم. اگر ما بخواهیم نگاهی به سطح جهان کنیم در اغلب کشورها آمار دقیقی در مورد اینکه چگونه به رشد روانشناختی و عاطفی کودک پرداختهاند، در دست نیست پس این مشکل نامریی میماند و نمیتوانیم آشکار کنیم که کودک از نظر این ابعاد نیازهایی دارد. اگر هم ما نتوانیم این نیازها را برطرف کنیم ممکن است کودک به کودکی تبدیل شود که نمیتواند توانمندیهایش را به ظهور برساند و سربار جامعه شود.
- یعنی قرار است شما در این طرح بیشتر به تقویت این ابعاد بپردازید؟
قبل از اینکه وارد بحث شهر دوستدار کودک شویم باید به این نکته اشاره کنیم که ما سلامت را نبود بیماری نمیگوییم بلکه سلامت یعنی رفاه جسمی، عاطفی و اجتماعی کودک و در حقیقت سلامت معنوی را هم به این ابعاد اضافه کردهاند. با توجه به این ابعاد خیلی از ما نمیدانیم که به کودکانمان چقدر رسیدگی میکنیم. آیا فقط واکسن زدن کودک یا اندازهگیری رشد او کافی است؟ آیا نباید ببینیم کودک به رشد شناختی و اجتماعی خود رسیده یا نه و یا در محیط عاطفی زندگی میکند یا نه؟ آیا مورد آزار والدین قرار میگیرد یا نه؟
متأسفانه در کشور ما کودکان خیابانی و کودکان کار تبدیل به معضل شدهاند و ما با توجه به تعریف کامل سلامت نباید بگذاریم که کودکمان به این مرحله برسد که بخواهد تبدیل به یک مجرم اجتماعی شود. حتی در کشور خودمان آمار دقیقی در مورد اینکه آیا به رشد عاطفی و اجتماعی کودکانمان رسیدگی میکنیم هم نداریم؛ یعنی وزارت بهداشت و هیچ وزارتخانه دیگری متولی این امر نیستند.
وقتی ما به افت تحصیلی کودکان نگاه میکنیم، میبینیم که در مقاطع راهنمایی در کشورمان افت تحصیلی 10درصد است ولی اختلاف معناداری بین استانهای کشورمان مشاهده میشود.
مثلا خود وزارت آموزش و پرورش آماری داده که برای پایه اول راهنمایی 4 یا 5 درصد افت تحصیلی وجود دارد ولی این آمار در استانهایی مثل هرمزگان یا سیستانوبلوچستان بیشتر میشود و این نشان دهنده بیتوجهی به کودکان یا فرار کودکان از مدرسه است، در حالی که شعار دولت نهم دستیابی به عدالت است. ولی دستیابی به عدالت در سلامت حیاتیترین نیاز است؛ یعنی باید منابعمان را بهطور عادلانه تقسیم کنیم بهطوری که به همه افراد جامعه حتی کودکان بتوانیم از این امکانات بدهیم.
- اصلا محله دوستدار کودک قرار است چه فعالیتهایی کند؟
ببینید با همه این تعاریف تمام تلاش ما این است که در یک محله هیچ کودکی از مراقبتهای کامل مورد نیازش محروم نماند. در حقیقت یک سیستم خدمات یکپارچه و ادغامیافته به کودکان در سطح محلی و ملی باید وجود داشته باشد. خود مادرانی که بچهدار میشوند و اعضای خانواده باید در این زمینه توانمند شوند و آموزش ببینند تا ببینند رفتارشان با کودک باید چطور باشد؛ خصوصا گروههایی که آسیبپذیرند و در فقرند باید این آموزشها را ببینند. پس یک ارگان باید بالاخره مسئولیت را قبول کند و اهمیت سلامت دوران حیاتی کودک را بداند. بنابراین تمام ارگانها و ادارات، شورایاران و کانونهای محلی و افراد داوطلب در این زمینه میتوانند فعال باشند.
- پس تنها گفتن اینکه ما تهران را دوستدار کودک میکنیم کافی نیست. نه؟
نه، ضمن اینکه این عبارت زیبا و قشنگ است ولی کافی نیست. ما باید به این فکر کنیم که در این صورت چه ارگانهایی را باید فعال کنیم و چقدر باید مردم را در محلهها سازماندهی کرده و آموزش دهیم تا آنها توجیه شوند که چه کارهایی را برای کودکان باید انجام دهند.
به این نکته هم اشاره کنم که سازمانهای بینالمللی، کودک را از لحظه تولد تا 18سالگی تعریف کردهاند ولی مهم این است که کودک وقتی به دنیا میآید آموزشهایی را از بدو تولد نیاز دارد، بهطوری که تا سن 3سالگی حدود 6درصد رشد مغزیاش کامل میشود و تا 6سالگی 90درصد. بنابراین قبل از سنین مدرسه حتما نیاز به آموزشها و مراقبتهای ویژهای دارد ولی والدین ما نمیدانند که با این کودک چه رفتاری باید بکنند.
در عین حال با اینکه اکثرا تصور بر این است که مشکلات و ناهنجاریهای آینده کودک ممکن است ارثی باشد ولی باید گفت تحقیقات نشان داده اغلب این مشکلات از دوران کودکی ریشه گرفته و تمام آنها ریشههای آموزشی و رفتاری هستند.
- تصمیم شما برای شروع این طرح از کدام محلات بوده؟ یعنی کدام محلات در اولویت بیشتری برای اجرایی شدن طرح هستند؟
ما تصمیم گرفتیم از محلاتی شروع کنیم که مشکلات اجتماعی در آنها بیشترند. این کار را با کمک شهرداری منطقه12 و شورای شهر تهران، آموزش و پرورش، وزارت بهداشت و حتی نیروی انتظامی شروع کردیم چون تمام ارگانهای یک محله در قبال کودک مسئولیت دارند.
مثلا در یک محله ناامن نیروی انتظامی است که اول باید شرایط را ایمن کند تا مثلا خانوادهها بتوانند کودک را داخل پارک ببرند. این نکته هم شاید جالب باشد که بیشترین مشکلی که در این مناطق ناامن وجود دارد، طبق تحقیقات بهنظر مردم در وهله اول، مشکل اقتصادی نیست، بلکه مشکل ناامنی و اجتماعی آنقدر زیاد است که مشکل اقتصادی در مراحل آخر قرار میگیرد.
- تصمیمی اتخاذ شده که از نهادهای مردمی یعنی مردم داوطلب هم در اجرای موفقتر این طرح کمک بگیرید؟
100در صد، اگر ما بتوانیم کاری کنیم که نهادهای مردمی و مشارکتی در محله به وجود بیاید و آن نهادها را تقویت کنیم و مردم خود محل را آموزش دهیم که آنها متولی باشند، خیلی راحتتر میتوانیم با سایر ارگانها کار کنیم چون در خیلی از مواقع کودک در شرایط نامناسبی زندگی میکند که حتی مورد تهدید واقع شده است و ما از این مشکلات بیخبریم ولی اگر خود مردم محله با هم گروه تشکیل دهند و نهادهای حامی درست کنند، میتوان محله را بین داوطلبان تقسیم کرد تا همه کودکان بتوانند از خدمات مشترک بهرهمند شوند.
- پس تا آنجا که من فهمیدم رسیدگی به مسائل تربیتی کودکان از نظر روانی و اجتماعی در اولویت اهداف طرح محله دوستدار کودک است.
بله، من به برنامهای که در تلویزیون بهصورت زنده داشتیم، اشاره میکنم با عنوان «مردم ایران سلام». در این برنامه صحبت این بود که چرا ما فرزندان خود را در سنین 17 یا 18 سالگی بهعنوان اراذل و اوباش در یک محله دستگیر میکنیم؟ در حالی که همانهایی که به این نام میخوانیمشان، زمانی کودکان پاک و معصومی بودند.
پس این شرایط تربیتی است که میتواند از کودک یک موجود مثبت برای جامعه بسازد یا یک انسان بزهکار و ضداجتماعی. برای همین در طرح محله دوستدار کودک مطرح شد که تمام توان خود را در یک محله بگذاریم و ببینیم که آیا میتوانیم مردم این محله را از نظر بعد آموزشی تحت لوای خدماتی قرار دهیم که بتوانند آن را به فرزندانشان منتقل کنند یا نه؟
- حرف آخر؟
اگر بخواهیم تهران را شهر دوستدار کودک بدانیم، از مسئولان شورای شهر تقاضا دارم به جز منطقه 12 و 5 محله دیگر که قرار است این طرح در آنها اجرا شود، از این طرح حمایت کنند که در این محلهها الگوهای مناسب ساخته شود. در غیراین صورت و تا زمانی که در جامعه، کودک خیابانی وجود دارد، نمیتوان شهری را به دوستدار کودک تبدیل کرد.
کسانی که در وزارت بهداشت متولی کودکان هستند در وزارت آموزش و پرورش و تمام کسانی که عاشق توسعه کشور هستند و نگاهشان به 20 سال دیگر است، باید سرمایهگذاریشان را روی کودکانی کنند که الان به دنیا میآیند؛ یعنی اگر میخواهیم به اهداف طولانیمدتمان در ایران 1400 برسیم، باید امروز از کودکانمان به اندازه کافی حمایت کنیم و محلات دوستدار کودک را تقویت کنیم.