همشهری آنلاین - رابعه تیموری:آقامحمدباقر زمانی این کوچه را ساخته که برادرش اکبر در برلین مشغول کار و کاسبی بوده، به عدالت و برادرانه هم آن را ساخته است، هر دیوار خشتی و آجری که برای خودش در ضلع شرقی کوچه بالا آورده، برای برادرش هم در ضلع غربی عین آن را علم کرده است. ٨۵ سال پیش قرار بوده برادر آقا محمدباقر از ینگه دنیا به وطن برگردد و در خانههای رشید این کوچه دور هم جمع شوند، ولی این اتفاق نیفتاده و تقدیر نبوده فرزندان لولاگر بزرگ، ساکن این خانههای زیبا شوند، اما نوه و نتیجههای آنها که سالها در این کوچه زندگی کردهاند، به خوبی از میراثهای خانوادگی خود مراقبت کردهاند. میراث آنها فقط خانههای خوش ساخت و خوش قدو بالای کوچه لولاگر نیست، آنها ساکن کوچهای نجیب هستند که در دامن خیابان پرزرق و برق نوفل لوشاتو و در رفتوآمد پرشتاب مراجعان سفارتهای واتیکان و ایتالیا و فرانسه، اصالت فرهنگ ایرانی را به رخ میکشد:
بیشتر بخوانید:
پاکیزهترین نان دنیا در دستان ننه مریم است
به سبک ایرانیان
از در کوتاه و نردهای اول کوچه که بگذری، ردیفی از خانههای بلندقامت و هماندازه نگاهت را پر میکنند. خانههایی که مانند خواهر و برادرهایی همسان، دو به دو، روبه روی یکدیگر ایستادهاند و انگارسالها است به اختلاطی گرم مشغولند. همه اجزایشان قرینه است و از تعداد و اندازه پنجرهها تا بالکن و ساباطها به مساوات تقسیم شدهاند.
گذر زمان رنگ و رخ دیوارهای آجرچین خانهها را کدر کرده و گرد پیری روی آنها نشانده، ولی ترکیب آنها با در و پنجرههای چوبی خوشایند و دلنشین است و به ناز هنر استاد حسن بنا، ظرافتهای معماری ایرانی را به زیبایی نمایش میدهند. خانههای وسط کوچه نونوارترند و لایههایی از چوب و سنگ، دیوارهای آجرچین آنها را پنهان کرده است. در معماری این خانهها از اندرونی و بیرونیهای پیچ در پیچ و تودرتو خبری نیست، ولی به گونهای طراحی شدهاند که تا زنگهای بلبلی کنار درها را به صدا درنیاوری و به رخصت صاحبخانه به داخل منزل پا نگذاری، حریم ساکنان آن از نگاه تو دور میماند.
در میان خانههای رشید کوچه، ساختمانهای کوتاه قامتی هم دیده میشود که پشت درهای باریکشان زندگی جریان دارد. یکی از این ساختمانها که در ورودی کوچه جا خوش کرده و در گذشته خانهای مسکونی بوده، قرار است توسط یکی از نوادههای خاندان لولاگر به یک ساختمان فرهنگی چندمنظوره تبدیل شود تا بروبیای این کوچه قدیمی از رونق نیفتد.
نشانههای خوشایند
معماری منحصربهفرد کوچه لولاگر برای واداشتن رهگذران به مکث و تامل کفایت میکند، اما وقتی این مکث اتفاق میافتد، حتما اول درباره حکمت همسان و هم تراز بودن ٦ خانه قدیمی لولاگرها کنجکاو میشوند که آنها را به حکایت پاگرفتن این خانهها میرساند.
در این حکایت غیرت و تلاش آقا محمدباقر برای حفظ خانواده، مهر و محبت برادرانه و انصاف و امانتداری او تماموکمال نمایان است و گوشهای از فرهنگ و اخلاق ایرانی را ترسیم میکند. درختان پرعمر این کوچه که از پناه دیوارهای بلند خانهها به آسمان سرک میکشند، با وجود سوز هوای اول زمستان سرزنده و برقرارند و از باغبانی و مراقبت دلسوزانه صاحبخانهها خبر میدهند.
حتی اگر این وسواس اهالی کوچه برای حفظ سبزنای کوچه هم برای رهگذران جالب توجه نباشد، میهمانپذیری و مدارای اهالی با مشتریان پیتزافروشی نوستالژیک داوود حتما آنها را به تحسین وامی دارد. گاهی شمار مشتریان این پیتزافروشی بهاندازهای میرسد که گعدهها و ضیافتهای خانوادگی و دوستانه مشتریان پشت در خانه اهالی تشکیل میشود، اما حتی اهالی کهنسال کوچه هم اختلاطهای گرم و وقت خوش آنها را با اعتراض و غرولند ناخوش نمیکنند.
ثبت نام کوچه لولاگر در فهرست میراث فرهنگی ایرانیان، سیمای این کوچه را از مشاطهگری بیقانون و قاعده برجسازان امروزی نجات داده، اما بیقراری ساختمانهای کهنسال کوچه متولیان فرهنگی را به التفات و تصمیمگیری زودهنگام برای تعیین تکلیف و مرمت این میراث فرهنگی ارزشمند فرا میخواند.
نظر شما